برای ساختن مجلسی کارآمد و در تراز انقلاب اسلامی...
فردا روز انتخاب بزرگ است. بر خودم واجب دیدم هر چند کوتاه ولی در وصف 3 مرد بزرگ سطوری بنویسم:

احمد آقای توکلی؛ مردی که تنها و تنها خط اصیل انقلاب شاخص اوست و به همین جهت با هر گروه و فردی که از انقلاب انحراف پیدا کرده مشکل پیدا کرد.
آنها که ظرفیت نقدهای صریح اش را ندارند او را متهم به نق زنی می کنند. اما از نظر من، مشکل از انتقادهای او نیست؛ مشکل از جهان بینی منتقدین رفتار توکلی است که فط نوک بینی شان را می بینند و او را مذمت می کنند که چرا انحرف را زودتر از همه تشخیص می دهد.
کارنامه او در مبارزه با مجاهدین خلق در قبل از انقلاب و سپس انتقادهایش از نخست وزیر موسوی، رئیس جمهور هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور خاتمی و رئیس جمهور احمدی نژاد؛ درست در موقعی بود که همه دنیا با آنها بودند و هنوز تشت رسوایی شان بر زمان نخورده بود. توکلی زودتر از مدعیان می دید.
من به جهان بینی احمد توکلی رأی می دهم

حاج علیرضا زاکانی از
رویش های انقلاب؛ کسی است که این روزها با وجود همه تهمت ها و تخریب ها ؛
پا در رکاب کرده تا نظر صریح رهبری مبنی بر وحدت اصولگرایان [1] را اجرایی کند.
او هم کارنامه پر و پیمانی دارد. مبارزه با فساد (پرونده دانشگاه آزاد، قاضی مرتضوی، کردان، رحیمی، مشایی، سایپا، سمگا و ...) شاخصه اول کسی است که در دوران دوم خرداد مسئول بسیج دانشجویی کشور بود و در مقابل هجمه های اصلاحات آمریکایی ایستاد و مردانه فضای غربزده دانشگاه ها را مدیریت کرد.
من به ایستادگی علیرضا زاکانی رأی می دهم

و آخرین نفر؛
حاج حسین فدایی است. مردی که برای زمین نماندن فرمان رهبری همیشه در میدان است و
مشغول تبیین. او هم همچون دو نفر قبلی ید طولایی در مبارزه با فساد دارد.
در
وصف او فقط همین را باید گفت که تاریخ هیچ گاه از یاد نخواهد برد سخنان او
در اردیبهشت 88 را؛ جایی که پشت پرده فتنه 88 را حتی قبل از آغاز رسمی
کودتا با اسم رمز آشوب؛ برای همگان تبیین کرد. بی شک با گذشت تاریخ و روشن شدن ابعاد کودتای سبز، باید بینش و تفکر او را بیش از پیش ستود.
من به بینش و منش حسین فدایی رأی می دهم.
البته هستند کسان دیگری که در لیست فردا صبح من قرار می گیرند... افرادی همچون: الیاس
نادران، حسین نجابت، پرویز سروری، اسماعیل کوثری، زهره الهیان، مهرداد
بذرپاش، حسین مظفر، غلامرضا مصباحی مقدم، بیژن نوباوه، سید محمود نبویان،
حسین مظفر، الهام امین زاده و ...
و البته هستند همفکران دیگری که فردا در انتخابات تهران غائب اند اما امید داریم با حضور آنها بتوانیم مجلسی در تراز جمهوری اسلامی ایران شاهد باشیم: غلامعلی حداد عادل، محمد دهقان، علیرضا مرندی، محمدحسین ابوترابی فرد، حسن سبحانی، حسین زاده بحرینی، مسعود میرکاظمی، امیرحسین قاضی زاده، احمد سالک، عشرت شایق و ...
و جمله آخر... برای من مهم نیست که تخریب و هزینه میلیاردی جواب می دهد یا پایداری بر انحراف و کاسبی با فتنه! برای من مهم آن است که انقلاب جوابش را بگیرد...





بر معظم انقلاب در سفر تاریخی خود به استان کرمانشاه موضوعاتی را مطرح
کردند که پیش از این بعضا مورد اختلاف و شبهه نزد بعضی از سیاسیون بود. از
آنجا که در تاریخ کشورمان برخی گروههای سیاسی همچون: توده، رستاخیز،
مجاهدین خلق و... نام حزب را برخود نهاده بودند این کلمه مورد حساسیت واقع
شده و نوعی احساس ناخوشایند را در مردم نسبت به احزاب و تشکلهای سیاسی
ایجاد کرده بود. شاید بهخاطر همین پدیده ذهنی غلط بود که جز در چند مورد،
در سالهای پس از انقلاب احزاب اسلامی و قدرتمند نتوانستند شکل بگیرند و
فضای سیاسی کشور ما دچار روحیهای حزبگریزانه شد.
حضرت آیتالله خامنهای در پنجمین روز سفر خود به استان کرمانشاه در
جمع دانشجویان این استان پاسخی صریح به همه آنهایی که مخالف وجود ساختار
حزبی در کشور هستند داده و فرمودند: «... ما با تحزب مطلقا مخالف نیستیم.
اینکه خیال کنند ما با حزب و تحزب مخالفیم، نه، اینطور نیست. قبل از
پیروزی انقلاب، پایههای یک حزب بزرگ و فعال را خود ما ریختیم؛ اول انقلاب
هم این حزب را تشکیل دادیم، امام هم تأیید کردند، چند سال هم با جدیت
مشغول بودیم؛ البته بعد به جهاتی تعطیل شد. همانوقت به ما اشکال میکردند
که تحزب با وحدت عمومی جامعه مخالف است. من آنوقت یک سخنرانی مفصلی کردم،
که بعد هم پیاده شد و چاپ شد و پخش شد؛ تحت عنوان «وحدت و تحزب». تحزب
میتواند در جامعه انجام بگیرد، در عینحال وحدت هم صدمهای نبیند؛ اینها
با هم منافاتی ندارد. منتها آن حزبی که موردنظر ماست، عبارت است از یک
تشکیلاتی که نقش راهنمایی و هدایت آحاد مردم را بهسمت یک آرمانهایی ایفا
میکند... .»
ایشان در ادامه احزاب را به دو دسته تقسیم کردند: یک دسته شامل احزابی
که به جهت کانالکشی برای هدایت فکری جامعه پایهریزی شدهاند و هدفشان
ارتقای جامعه به یک سطحی از معرفت و دانایی سیاسی و عقیدتی است که البته
کسانیکه یک چنین تواناییای داشته باشند، بهطور طبیعی در مسابقات قدرت و
انتخابات هم صاحب رأی خواهند شد، ولی این هدف نهاییشان نیست. دوم؛ احزابی
که تقلیدی از احزاب کنونی غرب هستند و صرفا باشگاه و مجموعهای برای کسب
قدرت هستند. گروهی با هم همراه میشوند تا با استفاده از سرمایه و امکانات
مالی و استفاده از زد و بندهای سیاسی به قدرت برسند.
رهبر انقلاب در پایان این بخش از سخنان خود، حزب از نوع اول را که کارش
کانالکشی در درون جامعه برای گسترش فکر درست و تربیت کادر است، مورد
تأیید دانستند و حجت را برای آنان که مخالف تشکیل حزب در جامعه بودند، تمام
کردند.
سابق گروهک پژاک






دولتی که در سال 84 همه از آن حمایت کردیم و با شعار عدالت و
خدمت بر سرکار آمده بود و انصافا در این سالها دولت بسیار پرکاری بوده
است، ما را نگران کرده است. چند صباحی است که از طرف عده ای از مردم، مدارک بسیاری به دست ما در سایت الف رسیده است که تعجب خود ما را نیز به همراه داشته است. 




جایی برای نوشتن دغدغه، -اگر مشغله بگذارد-