قرارمان این نبود آقایان!

بنزین گران ‌شده و موجی از نومیدی جامعه را فرا گرفته اما دولتمرد ِ جمهوری‌اسلامی به ریش مردم می‌خندد و می‌گوید خودش هم صبح جمعه فهمیده. ماهشهری‌ها در غم و اندوه مرگ عزیزان‌شان هستند و نماینده چندصدمیلیاردی برایشان تسلا می‌برد. کولبر در برف‌های سخت کردستان یخ می‌زند؛ دولتمرد ِ جمهوری‌اسلامی برای جبران، مالیات سلبریتی‌ها را صفر می‌کند. آب و فاضلاب زندگی کوت‌عبدالهی‌ها را برده و دولتمرد ِجمهوری‌اسلامی، در ژاپن دنبال لبخند تصنعی آبه است. تهران را آلودگی بلعیده اما آقای دولتمرد ِ جمهوری‌اسلامی حتی از اعلام درست‌وحسابی یک خبر تعطیلی هم عاجز است...

قرارمان این نبود آقایان.

امروز دقیقا ۶سال و ۴ماه و ۲۰روز از روی کار آمدن ناکارامدترین دولت تاریخ ایران می‌گذرد. کاش بتوانیم #جمهوری_اسلامی را رفرش کنیم.

به آینده امیدوار اما بیم‌ناکم!

مدتی پیش مناظره‌ای با یک جوان اصلاح‌طلب در دفتر یک سایت اصلاح‌طلب داشتم؛ درباره اینکه چرا این‌قدر مدیران ما اشرافی شده‌اند.

اما از نتایج این مناظره، امیدوارتر شدنم به آینده است، چون دیدم بین اصلاح‌طلبان هم هستند کسانی که نسبت به گفتمان غربگرایانه دولت‌اصلاحات و نسخه‌بدلی آن [دولت‌روحانی] نگاه انتقادی دارند. در مواجهه با آخوندی‌ها و قاضی‌زاده‌ها ماله را بر زمین می‌گذارند و دغدغه شفافیت و عدالت را [حداقل در زبان] دارند.

اما نکته‌ای منفی که ترسناک به نظرم آمد، بی‌مبانی‌تر شدن اصلاح‌طلبانی است که روزی سعی داشتند "مجاهدین انقلاب اسلامی" و "روحانیون مبارز" باشند، "خط امامی" به نظر برسند و با "مشارکت" مردم، "اعتماد ملی" را کسب کنند. اما نسل جدید اصلاحطلبان پر است از ملغمه‌های فکری عجق‌وجق و درهم‌آمیخته از مکاتب فکری گاها متضاد با هم! آشی شله‌قلمکار...

آیا نمی‌شود یارانه نیازمندان را افزایش داد؟

آقای #علی_لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی به تازگی، به نفع #حسن_روحانی، وارد میدان انتخابات ریاست‌جمهوری دوره دوازهم شده است. او در واکنش به سخنرانی‌های انتخاباتی آقایان رئیسی و قالیباف دربارهٔ افزایش یارانه نیازمندان، گفته است: �سالانه یک میلیون و ۵۰۰ هزار میلیارد ریال یارانه در کشور داده می‌شود که با توجه به درآمدها و هزینه‌های دولت افزایش آن امکان‌پذیر نیست چرا که دولت پولی برای پرداخت آن ندارد.�

البته نمی‌دانم آقای لاریجانی صبح روز ۱۸ دی ماه سال ۹۵ را یادش هست یا نه؛ ولی هنوز آرشیو سایت‌های خبری نشان می‌دهد که او در زمانیکه مجلس مصوب کرده که در طول #برنامه_ششم_توسعه، افراد تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی باید علاوه بر یارانه خود، به میزان ۲۰ درصد حداقل دستمزد بگیرند؛ ریاست جلسه را برعهده داشته است.

این كه گفته می‌شود، #دولت_روحانی دولت۴درصدی‌هاست، دقیقاً در همین رفتار مشخص است: خودداری از حذف یارانه ثروتمندان و نشدنی خواندن افزایش یارانه نیازمندان.

۲ گمانه اصلی در این میان وجود دارد. یا علی لاریجانی فراموشکار شده و حواسش به این موضوع نیست که دولت موظف به حذف یارانه ثروتمندان و افزایش یارانه نیازمندان بوده ولی دولت آقای روحانی از انجام این کار استنکاف کرده است؛ و یا نیم‌نگاهی به صندلی پاستور دارد و خود را جانشینی برای روحانی در سال ۱۴۰۰ تلقی می‌کند.

درباره عکس یادگاری با تنها یادگار برجام / تخطئه ممنوع!

توافق هسته‌ای با آمریکا و 1+5، در آستانه 27 دی ماه (سالروز برجام) بالاخره میوه داد و یک فروند هواپیمای ایرباس در فرودگاه بین‌المللی تهران به زمین نشست.  انتقادات زیادی نسبت به عکس یادگاری گرفتن با ایرباس و ذوق‌زدگی بیش از حد اصلاحطلبان و حامیان دولت شده اما حواس‌مان باشد، برای دولتی که چندان دستاورد قابل توجهی ندارد، فاقد برنامه‌ریزی و اولویت‌سنجی است و تنها به دوپینگ‌های زودگذر دل‌خوش کرده، اتفاق خوشایند و مبارکی است که دوست ندارد مردم از كنارش بگذرند. بالاخره -هر چه باشد- باغ برجام اولین میوه خود را داده است.

مواجهه با ذوق‌زدگی #دولت_روحانی نباید از جنس تخطئه و تحقیر باشد؛ چون آنها را روی «کم‌حافظگی احتمالی مردم» و «درگیر شدن جامعه در بمباران‌های خبری»، حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند. منتقدان دولت به جای مانور دادن روی هواپیما [و میدان دادن به آنها برای واکنش نشان دادن به این موضوع] باید روی میزان تحقق وعده‌های اقای روحانی کار کنند و درباره آن روشنگری کنند. خرید ایرباس و بوئینگ شاید فقط برای 5 درصد مردم مهم باشد؛ اما تخطئه آن، دولت را به هدف خود و بمباران خبری جامعه با دستاوردی کوچک [به جای وعده لغو همه تحریم‌ها] نزدیک می‌کند.

مهم آن است که جامعه بفهمد: اگر اقای روحانی در روزها قبل از توافق هسته‌ای [و برای گذر از انتقادات و همراه کردن مردم با خود] ادعا می‌کرد که همه تحریم‌ها در همان روز اول برداشته می‌شود امروز به جایی رسیدیم که بعد از یکسال تنها و تنها «میوه ایرباس» دستاورد برجام شده است. به مردم باید یادآوری کنیم که روحانی همین چند ماه قبل در پاسخ به نقدها گفته بود که  «با برداشته شدن تحریم‌ها در باغ به روی مردم باز شده و یک عده دم در باغ آمده و می‌گویند که سیب و گلابی‌ها کجاست؟!» به مردم بايد بگوييم كه همه برجام بستگی به اراده ديوانه‌ای به نام ترامپ دارد كه بخواهد #برجام را پاره كند يا نه!

از "فاجعه نيشابور" تا "فاجعه سمنان" ؛ تاریخ برای "آخوندی‌ها" تكرار می‌شود

 ۲۹ بهمن سال ۱۳۸۲ [يكروز قبل از انتخابات مجلس هفتم]، در نزديكی ايستگاه قطار خيام در حوالی شهر نيشابور، قطار مسافربری از ريل خارج شد و با انفجار مهيب، ۳۲۰ نفر کشته و ۴۶۰ نفر زخمی بر جای گذاشت. احمد خرم، وزير تكنوكرات دولت اصلاحات نه تنها استعفا نداد؛ بلكه يكی‌دوماه بعد از تشكيل #مجلس_هفتم، در مهر ۸۳ استيضاح شد، طلبكارانه برخورد كرد. خرم بارها در مصاحبه‌های خود، همين لحن طلبكاری را ادامه داد.

عباس آخوندی، نسخه دوم احمد خرم است؛ او هم به مانند خلف‌خود، طلبكار است. #مسکن_مهر را مزخرف می‌داند اما راه جایگزین ندارد. كشتار‌های جاده‌ای را می‌بیند اما به دنبال كترينگ اطريشی است. نابسامانی وضعيت اربعین را می‌بیند اما به دنبال خريد هواپيمای آنچنانی‌ است. او پايش بيفتد حتی آبگوشت‌بزپاش ایرانی را هم قبول ندارد...

عباس آخوندی، مثل احمد خرم، يک #دولتمرد_قاجاری است. در فاجعه برخورد دو قطار در سمنان بيش از ۳۰ نفر كشته شدند اما بعید است، وزيرراه استعفا بدهد يا حسن‌روحانی او را بركنار كند. از #مجلس_دهم هم بعيد است، #استيضاح_آخوندی را كليد بزند.

روحانی رفيق‌باز است؛ حتی بدتر از خاتمی و احمدی‌نژاد... علت اين همه تسامح‌وتساهل دولت با امثال #آخوندی و #نعمت‌زاده و ... را بايد در همين وامدار بودن آقای رئيس‌جمهور به اينگونه افراد دانست. نفراتی در كابينه دولت حضور دارند كه بودن‌شان يعنی #مایه_شرمساری و دلسردی بيشتر مردم از دولت روحانی؛ اما آقای رئيس به "پول، لابی و تجربه" آنها نياز دارد؛ چون هر جور حساب كنيد بالاخره هنوز انتخاباتی در پيش است...

ساز ناکوک كابينه؛ از حوزه اجتماعی تا حوزه اقتصادی

امروز یكی از مهم‌ترين روزهای دولت حسن روحانی بود؛ روزی كه قرار بود تنها طرح دولت تدبير در فضای داخلی تعيين تكليف شود و موارد مربوط به #طرح_تحول_سلامت در كميسيون تلفيق برنامه ششم بررسی و تصويب شود. هر دو وزير رفاه و بهداشت نيز به‌عنوان ذينفعان در مجلس حضور يافتند.

طرح تحول سلامت نزدیک به ورشكستگی است؛ بزرگترين طرح #دولت_روحانی‌ در كماست! اما هسته مركزی دولت، دنبال روزآمد كردن طرح و رفع مشكلات‌اش نيست. مصوبه امروز كميسيون تلفيق درباره توليت بيمه‌ها  نيز كه به نفع وزارت رفاه بود؛ آخرين اميدهای وزارت بهداشت برای منابع مالی جديد را نقش برآب كرد.

طرحی كه 80.000.000.000.000 ميليارد ريال كسری مالی دارد؛ (چيزی نزديک به رقم ناقابل اختلاس #صندوق_ذخیره_فرهنگیان) و پيش‌بینی می‌شود 110.000.000.000.00 ریال ديگر هم تا پايان سال 95 ايجاد كند، هر وزيری را می‌ترساند؛ چه برسد به آنكه وزيربهداشت باشی و وزير رفاه، به جای گرفتن دست، پایت را بگيرد!

طرح تحول سلامت، در حال زمین خوردن است؛ دولت روحانی پشت قاضی‌زاده را خالی كرده و او نااميدانه در هر سخنرانی‌اش سعی می‌كند با گفتن «رهبرمعظم‌انقلاب از طرح تحول سلامت راضی هستند» پاسخ منتقدان را بدهد. البته برای او كمی حق قائلم؛ وزيربهداشت هم از طرف پزشكان تحت فشار است و هم از طرف رسانه‌ها و هم از طرف #وزارت_رفاه و بيمه‌ها. هر كدام هم مطالبه خودشان را دارند. 

آسیب‌های اجتماعی بيداد می‌كند اما وزارت رفاه، به جای آنكه به اين مشكلات رسيدگی كند دنبال سنگ‌اندازی در طرح تحول است. قاضی‌زاده امروز در جلسه تلفيق گفته كه «در واقع وزارتخانه و سازمانی برای رفاه نداريم»

#علی_ربیعی و قاضی‌زاده هاشمی تنها وزرای كابينه نيستند كه با هم اختلاف دارند. اختلاف نظرات جدی وزرای اقتصادی و ساز ناكوک كابينه روحانی، سه‌سال‌ونیم است كه گوش مردم را كر كرده است. كابينه روحانی از همان اول، كابينه‌ای سهمیه‌ای بود. نمونه دم‌دستی‌اش حضور آقای واعظی در وزارت ارتباطات است؛ در حالی كه سوابق واعظی همگی در وزارت خارجه بوده. و يا دعواهای اكبر تركان با وزرای اقتصاد و دفاع و صنعت.

دست دولت تدبير خالی نيست!

عبور از نیمه‌پنهان بركناری علی جنتی و فسادهای 8 هزار ميلياردی و  1.5 هزار ميلياردی...

برخلاف كسانی كه می‌گويند دولت از منظر اطلاع‌رسانی و مديريت افكار عمومی ضعيف عمل كرده، معتقدم كه #دولت_امنیتی بازی با افكار عمومی را خوب بلد است.
 
مغزهای متفكر دولت در دو سه ماه گذشته، با بولد كردن ماجرای واگذاری‌های‌ غيرقانونی در شهرداری تهران، دوقطبی ضددولت را به دوقطبی ضدقاليباف تبديل كردند. از اين راه هم ماجرای فيش‌های نجومی را لاپوشانی‌ كردند؛ هم رقيب را از بازی انتخاباتی‌ دور كردند و هم زيرسبيلی از رسوایی 900 مديری كه #حقوق_نجومی می‌گرفتند، گذشتند.
 
حالا هم با موج‌سواری بر داستان سعید طوسی؛ فضای‌مجازی را به آدرسی ديگر بردند و از چندچالش بزرگ عبور كردند: پرداخت 8هزارمیلیارد صندوق ذخيره فرهنگيان به تنها 30 نفر را با كمترين چالش به چيزی غير از فساد تبديل كردند و فساد 1500 ميلياردی در بانك‌های ملت و ملی را مسكوت كردند. [حجم توجه فضای مجازی به اين دو فساد رخ داده در دولت تدبير را مقايسه كنيد با فساد 3 هزار ميلياردی در دولت قبل]
 
آنها حتی برای عبور از "نيمه‌پنهان استعفای فرمايشی #علی‌_جنتی‌" هم طرح نسبتا خوبی اجرا كردند و 2 وزير ديگر كه می‌توانستند در سال آخر، گل‌به‌خودی برای دولت شوند را با او به مسلخ بركناری بردند و با معرفی 3 چهره اصلاحطلب، حاميان‌ خود را اميدوار به تغييرات به نفع تندروترها كردند.
 
پ.ن. اينكه احساس می‌شود، خدمات دولت تدبير و اميد [در شرايطی كه در حال نزديك شدن به نيمه دوم سال پايانی عمر دولت هستيم]، به درستی برای مردم تبيين نشده به ضعف عملكرد دستگاه بازی با افكارِ دولت بر نمی‌گردد بلكه به نبود برنامه و طرح در كليت دولت برمی‌گردد. آقای رئيس‌جمهور هم با گذشت سه‌سال‌و‌خورده‌ای از عمر دولت‌اش تنها از #برجام سخن می‌گويد و ظاهرا در ساير حوزه‌های دستی‌ خالی دارد كه حرفی اثباتی هم برای گفتن ندارد و فقط در حوزه نقد رقيبان سخن می‌گويد.

2 نكته درباره اینكه چرا الهام امین‌زاده بركنار شد

#الهام‌امین‌زاده با حكم حسن روحانی از معاونت حقوقی رئيس‌جمهور بركنار شد و دستيار ویژه رئيس‌جمهور در امور حقوق شهروندی شد؛ اين يعنی كم شدن یك مدير زن از دولتی كه با ادعای واگذاری پست‌های مديريتی به زنان بر سر كار آمد به مردی ديگر و صد البته تقويت #دولت امنیتی.

در نگاه اول، اين جابه‌جایی دو دلیل ديگر نيز می‌تواند داشته باشد:

اول: خانم امین‌زاده اخيرا مواضعی گرفته كه برخلاف خواسته‌های "حلقه حسین فریدون" بود، یكی درباره #فیش‌های_حقوقی_نجومی و یكی درباره قراردادهای نفتی جدید. معاون سابق حقوقی رئیس‌جمهور از يكسو به‌دنبال تهيه لیستی از فيش‌های نجومی، انتشار آن و برخورد با متخلفان بود؛ و از سوی ديگر همراه با منتقدان وزارت نفت معتقد بود كه قراردادهای جدید نفتی اشكالات اساسی دارد.

دوم: #حسن_روحانی از ريزش آرای خود به دلیل ضعف عملكرد اقتصادی‌اش اطلاع دارد و حالا در آخرين سال رياست‌جمهوری‌اش، به فكر به دست آوردن موتورهای محركه رأی‌آوری‌اش است. در همين راستا به فكر  عناوین دهن‌پركنی همچون حقوق‌شهروندی افتاده  و در سال آخر دولت دنبال اين است كه رأی خاكستری‌هایی كه با نگاه سیاسی رأی ‌می‌دهند را به سوی خود جذب كند.

بستن دهان منتقدین؛ از حرف تا عمل!

۱- خدایا به تو پناه می‌برم از استبداد رای و عجله در تصمیم گیری و تقدم نفع شخصی و گروهی به منافع مردم. همچنین به تو پناه می‌برم از بستن دهان منتقدان و رقیبان.
#حسن‌روحانی در مراسم تنفیذ حکم رئیس‌جمهور؛ ۱۲/۵/۱۳۹۲

۲- به جوانان‌انقلابی‌متدین ارادت دارم جوانی که توانش را صرف انقلاب می‌کند با جوانی که وقتش را صرف خوش‌گذرانی می‌کند یکسان نیست.
رهبرانقلاب در دیدار با مسئولان کشور؛ ۲۵/۳/۱۳۹۵

۳- #جهان‌نیوز با حکم هیات نظارت بر مطبوعات دولت تدبیر و امید توقیف شد...
علت: افشاگری علیه #دولت_حرف / به تاریخ ۲۶/۳/۱۳۹۵

پی نوشت: خداقوت و دست مریزاد به رفقای انقلابی و مومن جهان نیوز... ان شالله در این مسیر پایدار باشید
پی نوشت ۲: صد رحمت به احمدی نژاد و رحیمی و جوانفکر و بقایی و مشایی و حتی مهدی و فائزه‌هاشمی رفسنجانی که شکایت از سایت انقلابی جهان نیوز رو به دادگاه بردند [و ناکام شدند] اما دولت امنیتی ها، همان اول می بندد [بدون دادگاه] و خط و نشان می کشد...

مجلس بدون سر؛ دولت خوشبخت!

انتخابات مجلس دهم با همه تلخی‌ها و شيرينی‌ها به پايان رسيد كه مهم‌ترين آن پيروزی "ليست ائتلافی حاميان دولت، اصلاح طلبان و دو سه چهره به ظاهر اصولگرا" در حوزه تهران بود. با اين حال نتايج انتخابات،  مجلسی جديدی را رقم خورد كه نكات چالش برانگيز را به همره خواهد داشت.

۱- از ميان ۲۹۰ نماينده هر مجلس، حدود ۶۰ تا ۷۰ نفر هستند كه به واسطه تجربيان قبلی خود، توان راهبری مجلس را دارند. در اين بين بيشتر نمايندگان تهران در درجه اول و شهرهای بزرگی همچون اصفهان، ‌تبريز، مشهد و اصفهان در درجه دوم، عموما به عنوان چهره‌های ملي، همواره به عنوان راهبر صحن علنی و كميسيون ها مطرح بوده‌اند. تنها نگاه به نام ۳۰ نفر منتخبين تهران نشان می‌دهد كه مجلس آينده، مجلسی بدون سر خواهد بود كه احتمالات بعضا خطرناكی را نيز می‌تواند به دنبال داشته باشد. به طور مثال، سوار شدن جريانات افراطی و زخم‌خورده در فتنه ۸۸ بر سر موجی كه به وسطه حضور نماينده های منتسب به اصلاحطلبان رقم خورده، به راحتی می‌تواند آنها را در مسيری اشتباه قرار دهد، مسيری كه در همين چند روز اول پس از انتخابات در مصاحبه‌های برخی از اين منتخبين ديديم. نفی حجاب و تاكيد بر آزادی پوشش توسط يكی از منتخبان تهران [كه البته بعدا اصلاح شد] در همين راستا قابل تحلیل است.

۲- اگرچه تجربه نشان داده در هر دوره مجلس، حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد نمايندگان تغيير می‌كنند، اما تغيير ۶۲ درصدی اين دوره، به طور ويژه مورد توجه رسانه ها قرار گرفت. اما آنچه مغفول مانده، مهم‌ترین خطری كه به واسطه اين تغيير بزرگ مجلس آينده را تهدید می‌كند؛ و آن هم چيزی نيست جز "كم شدن چهره‌های ملی در صحن علنی و كميسيون‌ها".

البته اين اتفاق، به طور ويژه دست دولت را در پيشبرد اهداف خود باز گذاشته است؛ به گونه ای كه احتمالا در يكی دو سال اول مجلس آينده، بتواند به صورت ۱۰۰ درصدی نظرات خود را به مجلس تحميل كند. به طور مثال لايجه برنامه ششم توسعه كه قرار است كشور را برای ۵ سال اينده راهبری كند و به اعتراف بسياری از دستگاه های دولتی، برنامه‌ای كاملا ضعيف است، يكي از نقاط چالش خواهد بود. در اين ميان اقدام نمايندگان برای تمديد قانون برنامه پنجم برای يك سال ديگر تنها مرهمی بر اين درد است، وگرنه دولت با دست‌فرمانی كه در اين روزها در پيش گرفته و حتی حاضر نيست قانون چنددوازدهم بودجه سال ۹۵ را به مجلس بدهد، هيچ بعيد نيست تا پايان اين مدت تمديدی نيز كاری برای بهبود برنامه ششم بكند. همچنين بررسی وضعيت كميسيون تلفيق بودجه مجلس و افراد تاثيرگزار آن نشان می دهد كه بيش از نيمی از اعضای درگير مجلس با بودجه تغيير كرده اند و چهره‌ةای اصلی مجلس در بحث بودجه‌ريزی هم در آن حضور ندارند؛ چهره‌هایی مثل، احمد توكلی، الياس نادران، رضا عبدالهی، غلامرضا مصباحی مقدم، محمدرضا باهنر و ...

بازگشت به عقب ممنوع!

آخرين روزهای سال 82 و در روزهای ميانه‌ي عمر دولت دوم اصلاحات؛ درست در همان روزهایی كه پروژه نفوذ گام به گام تكميل شده بود و علاوه بر دولت دوم خرداد، مجلس ششم نيز افراطی‌تر از هميشه بر طبل سياسی‌كاری می‌كوبيد؛ نهالی از درون سنگلاخ بيرون آمد.

مجلس ششمی‌ها اصطكاك با نظام را از بيان مطالب ساختارشكنانه آغاز كرده و كم‌كم بدان‌جا رسانده بودند كه به دنبال طرح كاهش اختيارات ولی‌فقيه رفتند و نامه موسوم به جام زهر را با امضای 127 نماينده مجلس ششم نوشتند و خطاب به رهبرانقلاب با جسارت تمام گفتند كه «بايد صادقانه از مردم در قبال همه قصورها و سوء تدبيرها پوزش بخواهند... و اگر جام زهري بايد نوشيد قبل از آنكه كيان نظام و مهم‌تر از آن، استقلال و تماميت ارضي كشور در مخاطره قرار گيرد بايد نوشيده شود.»

از همان‌سال‌های سياه، جمعی در حال شكل‌گيري بود كه با نام "آبادگران" روی كار آمد و در فضاي سياسي نام "اصولگرايان" را به خود گرفت؛ كسانی كه از همان ابتدا پيمان بسته‌ بودند كه تمام تلاش خود را برای بازگشت به اصول و ارزش‌های انقلاب و حاكميت آن انجام داده و همزمان فارغ از سياسي‌بازي‌ها، به مشكلات و دغدغه‌های كلان كشور و معيشت مردم بپردازند.

"طرح تحول اقتصادی" كجا! "دولت ركود" كجا؟!
مجلس هفتم در همين راستا با قدرت پيش رفت و بسياری از ريل‌گزاری‌های مهم برای اقتصاد كشور از همان زمان آغاز شد. طرح بزرگ تحول اقتصادی كه در 7 بخش مهم تدوين شد كه در قالب يك بسته كامل اقتصادی و همراه با زيرمجموعه‌هایی همچون پرداخت يارانه نقدی، هدفمندی يارانه‌ها، سهام عدالت، مشاغل زودبازده سهميه‌بندی سوخت و ... به دنبال تحول بنيادين در اقتصاد كشور برآمد.

رهبرمعظم انقلاب نيز اين خط كلي را با راهبردها و رهنمودهای خود پررنگ‌كردند و به عنوان نمونه شعارهای اقتصادی را به‌عنوان نام سال، مطرح كردند. با اين وجود، برخی مديريت‌های نسنجيده و البته وضع تحريم‌های ناجوانمردانه‌ای كه از سوي دشمنان به ملت ايران تحميل شد، مانع از رسيدن به اهداف 100 درصدی تحول اقتصادي شد.

دشمنان و بدخواهان نظام، در اين دوره تمامی تلاش خود را برای از حركت ايستادن قطار جمهوری اسلامی كردند و در اين راه از حربه فتنه 88 برای ناكام كردن جناج مؤمن انقلابي، بيشترين استفاده را بردند. گويا پيوند نانوشته‌ای و شايد هم نوشته‌ای ميان آنهایی كه در دوره 8 ساله اصلاحات در تلاش براي تغيير مسير انقلاب بودند، با دشمنان خارجي برقرار شده بود و تمام تلاش خود را برای سياست‌زدگی كشور و چرخاندن فرمان اقتصادی كشور به سمت نامناسبي برداشتند. البته متاسفانه در اين زمينه، تاحد زيادی هم موفق بودند و در هنگام تشكيل مجلس هشتم و نهم تا مقدار زيادی هم موفق بودند. اگر چه مجالس نام اصولگرايي بر خود داشت، اما با تغيير مديريت مجلس و تغيير نگاه كلی آن، سرعتی كه در حركت به‌سوی بهبود اقتصادی داشتيم، كم و كمتر شد و با روی كار آمدن دولت اعتدال، آنچنان قطار اقتصادی كُند، حركت كرد كه گويا موتور محركی ديگر وجود نداشت. البته نقش دولت در اين زمينه قابل چشم‌پوشي نيست.

دولتی كه متوسط سنی افراد آن، در بازه سنين پيری است، ديگر انگيزه‌ای برای كاركردن و تحول‌افريني نداشت و با افكار سنتي و از رده‌خارج‌شده مديران خود، اقتصاد ملی را به ورطه نابودي كشاند و كار تا آنجا پيش رفت كه رسانه‌ها، نام "دولت ركود" را بر دولت فعلي نهادند. متاسفانه كليت دولت، چندان به‌مسئله اقتصاد اهميت نداده و نمی‌دهد و تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد مذاكرات قرار داده و چشم به خارج از كشور و دست ‌آن‌طرف‌آبی‌ها دارد. رئيس جمهور نيز به عنوان سكاندار دولت، در تمامی دوسال گذشته، همه چيز را به مذاكره گره زد.

مجلس دهم، بايد تحول‌آفرين باشد
انتخابات مجلس دهم؛ 7 اسفند ماه انجام مي‌شود و توقع همه مردم، حل مشكلات معيشتي است و راه نجات نيز چيزی جز "اقتصاد مقاومتی". ما بايد مانع تشكيل مجلسی سياسي همچون مجلس ششم و يا مجلسی خنثي درباره اراده سياست‌زده دولت اعتدال شويم.

بايد با تمام قدرت دنبال، تشكيل مجلسی باشيم كه علاوه بر دغدغه‌مندی و مطيع امر ولی بودن؛ بتواند در ميدان مبارزه نيز تحول‌آفرين باشد. قطار انقلاب در حركت است؛ بازگشت به عقب ممنوع!