داغ اسپایکر
لابهلای اخبار ۱۱ ژوئن ۲۰۱۴ نام یک معرکه جاودانه شد؛ دانشگاهی که کابوس مادران و خواهران و همسران داغدیده بسیاری است.
درست در کوران پیشرویهای غیرمنتظره، #داعش در قلب عراق به کمپ دانشجویان اسپایکر رسیده بود و ۴۰۰۰ دانشجوی آن را به اسارت گرفته بود. دلهره عراق را فراگرفته بود. هیچ کس فکرش را هم نمی کرد که تروریستها برای قدرت نمایی هم که شده، همه را از دم تیغ جهالت بگذرانند و جنازه ها را به شط بسپارند...
خون شهدای #اسپایکر همان قدر که با داغ همراه است، با وحدت و نصرت هم همراه است. اسپایکر، خرمشهرِ عراق بود. سقوطش ایمان ها را قرص و محکم کرد و بنی صدرهای عراقی را رسوا کرد تا غبار فتنه بنشیند و همه نقشه آمریکایی-اسرائیلی تجزیه عراق را ببینند...
مادران داغدیده اسپایکر و خواهرانِ بیبرادر شده و زنان بیوهشدهاش تا ابد در گوش فرزندانشان این واقعه را خواهند خواند و خواهند گفت که غرب و شرق برای به جان هم انداختن مسلمان چه خوابی دیده بودند...

پی نوشت: این عکس را #اربعین گذشته در یکی از روستاهای جنوبشرقی #عراق گرفتم؛ جوانانی که در آرزوی زیارت امامرضا(ع) سرشان از بدنشان جدا شده بود...

اگر نبودی، معلوم نبود ما الان کجای جهان بودیم و مستعمره کدام ابرقدرت بودیم؟! شاید نوکر اسرائیل بودیم، شاید طالبان و القاعده از دلِ ایرانِ ما، در می آمد، شاید هم سرنوشت عراق و سوریه در انتظارمان بود...
جایی برای نوشتن دغدغه، -اگر مشغله بگذارد-