خسته نباشید آقای رئیس جمهور!

هیچ شکی نیست که انتخابات ریاست‎جمهوری سال 84 نقطه عطفی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود که آیندگان درباره آن بسیار صحبت خواهند کرد. اینکه در نهایت آیندگان با چه تعبیر و چه قضاوتی از این نقطه عطف یاد خواهند کرد، نکته‎ای است که به گذشته احمدی‎‎نژاد، چرخش فکری او در این هشت سال و صد البته به تحولات پیش رو به‎ویژه تا انتخابات آینده بستگی دارد. 


باید قبول کرد احمدی‎نژادِ سوم تیرماه سال 84 که در دور دوم انتخابات ریاست‎جمهوری و در رقابت با کسی که آن زمان به واسطه جایگاه تاریخی و سیاسی‎اش نفر دوم انقلاب شناخته می‎شد، به قدرت رسید، احمدی‎نژادی نیست که امروز می‎شناسیم. او که روزی پدیده‎ای در عالم سیاست ایرانی محسوب می‎شد و پس از دوران «سازندگی» و «اصلاحات»، سبک عدالت‎محورانه‎ای از زمامداری را وارد عرصه قدرت کرده بود، این‎روز‎ها درگیر دام‎‎های خودساخته‎ای شده‎ است که در این هشت سال همواره از سوی رهبر انقلاب، دلسوزان و نیرو‎های اصول‎گرا نسبت به آنها هشدار داده می‎شد.

احمدی‎نژادِ سال 84 نمادی از ایده‎آلیسم انقلابی بود که در طول سال‎‎های پس از جنگ تحمیلی عملا برای مردم در حد یک آرزو باقی مانده بود اما احمدی‎نژادِ سال 92 نمادی است از شعار‎های به نتیجه رسیده و نرسیده، عملکرد‎های قابل دفاع و غیرقابل دفاع و اظهارت دلنشین و عجیب که متأسفانه در نهایت به‎عنوان ناکامی ایده‎آل‎گرایی تعبیر می‎شود. اگر احمدی‎نژاد امروز به صراحت می‎گوید که حسرتِ داشتن یاران سال 84 خود را دارد، هیچ کس مقصر آن نیست جز خود او که خودرأیی را بر خرد جمعی ترجیح داد و تنها به‎ دلیل اختلاف سلیقه با وزرا و نیروهایش، ‎آن‎ها را قربانی اسفندیار دولت کرد. 

منکر خوبی‎‎های احمدی‎نژادِ 84 نیستیم اما فضای جامعه نشان می‎دهد مردمی که آن روز‎ها از شوق عدالت به‎سوی نامزد تازه‎کار هجوم آوردند و ایده آل‎‎ها را در شعارهای او می‎دیدند، این‎روز‎ها همچون مار‎گزیده‎‎‎ها از هر آن کس که شعار توسعه‎محوری هاشمی، ‎آزادی خاتمی و عدالت احمدی‎نژاد را می‎دهد، هراسان‎اند. 

واقعیت این است که احمدی‎نژاد امروز تنها سمبلی از ایده‎آل‎گرایی طبقه متوسط و ضعیف جامعه ایرانی شده است که بعید است به واسطه این تجربه تلخ، این طبقه بخواهد دوباره چنین سیکل معیوبی را تجربه کند. بر همین اساس به‎نظر می‎رسد که باید نیرو‎های دلسوز انقلاب دست به دست هم بدهند و موانع و چالش‎‎هایی را که باعث تبدیل احمدی‎نژاد 84 به احمدی‎نژادِ 92 شد، بررسی کنند تا تجربه عدالت‎خواهی انقلابی در ذهن ایرانیان، تصویری سیاه و تلخ نباشد و باز هم بتوانیم با قدرت از ایده‎آل‎هایمان سخن بگوییم. 

خوب یا بد؛ درست یا غلط؛ منحرف یا خدمتگذار؛ سرباز یا سرکش؛ هرچه بود دولت احمدی نژاد هم به ایستگاه آخر رسید  و نزدیک به صد روز دیگر، محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود. 
خوب یا بد؛ درست یا غلط؛ جهت خیرخواهی و حقجویی؛ زمانی که به یقین رسیدیم در حمایت از احمدی نژاد فریاد کشیدیم و زمانی که نیاز دانستیم از ایشان انتقاد کرده و بر گفته خود استوارماندیم و هنوز نقد هایمان به قوت خود باقی است و حمایت هایمان هم به همان قوت پابرجاست.

آقای رئیس جمهور! قریب به 2800 روز از دولت شما می‎گذرد. 

روزگاری نامتان برای ما یادآور ساده زیستی و عدالت خواهی و تلاش  و پرکاری بود اما مدتهاست که حواشی خودساخته تان پررنگ تر از دیگر ویژگی هایتان شده است. به هرحال 8 سال حضورتان در پاستور دستاوردها و تجربه های فراوانی برایمان به همراه داشته‎است.

طعم هدفمندی و بنزین سهمیه بندی را چشیدیم. بوی انحراف و بهارتان را استشمام کردیم. مسکن های برافراشته مهر و خدمات غیرقابل انکارتان را دیدیم و حتی معنی خانه نشینی را هم لمس کردیم. کنایه اش به کنار؛ دوره شما سرشار از نوآوری های تلخ و شیرین در کشور بود! اما صرف نظر از اینها، برایتان سربلندی و عاقبت به خیری آرزومندیم. شما هم برایمان آرزوی آسایش و خوشبختی داشته باشید. بعد از این سالها فعالیت شما در قامت رئیس جمهوری اسلامی ایران به رسم ادب و سپاسگذاری وظیفه خود میدانیم که بگوئیم:

بابت زحماتتان خسته نباشید آقای رئیس جمهور و بابت ...   

وحدت با چه کسانی؟!

این روزها مهم‏ترین مسأله داخلی اصول‎گرایان، مسأله وحدت است. همه بزرگان و تأثیرگذاران این جریان سیاسی که احزاب مختلف با کارنامه‎های متفاوت را در برمی‎گیرد، بر لزوم وحدت تأکید دارند. اما سؤالی که در این میان از سوی برخی افراد بی‎پاسخ مانده، نگاه به مسأله وحدت است. و این‎که با چه‎کسانی باید وحدت کرد؟

بدنه جامعه که همیشه نشان داده در کوران حوادث با بصیرت بیشتری از اکثریت نخبگان خود قدم برمی‎دارد، برنمی‎تابد که بعضی افراد به ظاهر اصول‎گرا که در کارنامه خود نقاط سیاه بسیاری دارند، در میان نامزدهای نهایی اصول‎گرایان حضور پیدا کنند. از رفتار بعضی نمایندگان در مواجهه با فتنه 88، احساس می‎شود که برخی افراد تنها نام اصول‎گرا را بر خود نهاده و هیچ‎گونه تعهدی نسبت به موازین اصول‎گرایی ندارند، شرایط و موازینی که رهبر معظم انقلاب اسلامی به دفعات به تبیین شاخصه‎های آن پرداخته است.


منظور نگارنده، از لزوم سنجش افراد با شاخصه‎ها، این نیست که به‎صورت صفر و صدی عمل کنیم و صرفا به‎دلیل یک نقطه مبهم در کارنامه یک فرد، او را از دایره اصول‎گرایی خارج کنیم که این نوع عملکرد حذفی، مطمئنا برخلاف سیاست جذب حداکثری و دفع حداقل رهبری است؛ اما قطعا اگر کسانی‎که با نام خود را اصول‎گرا گذاشته‎اند، در برابر فتنه و جریان انحرافی موضع صریحی نداشته باشند، نمی‎توان از آن‎ها به‎عنوان اصول‎گرا یاد کرد. همچنین است کسانی‎که بعضی شاخصه‎ها همچون ولایت‎مداری، استکبارستیزی و فسادستیزی مشکل دارند و در مجلس یا دولت جلوی مبارزه با فساد را سد کرده‎اند و در برابر نظام سلطه از خود کرنش نشان داده‎اند. اين افراد نباید توقع داشته باشند که آن‎ها را اصول‎گرا بدانیم.


به‎نظر می‎رسد در شرایط حاضر، جریان اصول‎گرا برای انتخابات پیش‎رو علاوه‎بر سازوکارهای پیشنهادی وحدت، باید توجه داشته باشد که راه‎برد اساسی باید بر اساس تأکید بر گفتمان اصول‎گرایی و شاخصه‎های آن شکل بگیرد. چراکه این تأکید بر گفتمان که از فرمایشات مکرر مقام معظم رهبری نشأت گرفته، در بدنه مردم مطالبه ایجاد می‎کند و ما را دوباره به روزهای طلایی انتخابات مجلس هفتم و ریاست‎جمهوری نهم باز می‎گرداند.

آقای رئیس جمهور! ترسم نرسی به کعبه ...

به بهانه حرفی که رئیس جمهور خطاب به چند خبرنگار گفت

http://dolateslami.persiangig.com/pasokhguyi/1.jpgدولتی که در سال 84 همه از آن حمایت کردیم و با شعار عدالت و خدمت بر سرکار آمده بود و انصافا در این سالها دولت بسیار پرکاری بوده است، ما را نگران کرده است. چند صباحی است که از طرف عده ای از مردم، مدارک بسیاری به دست ما در سایت الف رسیده است که تعجب خود ما را نیز به همراه داشته است.

این مدارک نشان از رانتخواری اطرافیان رئیس جمهوری دارد که ادعای مبارزه با مفاسد اقتصادی دارد. با کمک دوستان خبرنگارما در الف، صحت و سقم این اطلاعات را بررسی کردیم و متاسفانه خیلی از این ادعاها صادق از آب درآمد. با توجه به تصمیم جمعی در بین کارکنان الف، تصمیم گرفتیم تا این اسناد را منتشر کنیم تا فضا برای چنین کارهایی نا امن شود و رئیس جمهور محترم نیز از وضعیت پیش آمده باخبر شوند.

در آدرس های زیر می توانید بعضی از این مدارک را که در سایت الف منتشر کردیم، ببینید:

1-   از سابقه‌سازي در وزارت خارجه تا نفوذ در شرکت هاي نفتي
2-   رانتخواري بزرگ در شركت خصوصی متصل به حلقه قدرت - ثروت
3-   جزییات جدید از امتیازات تعلق گرفته به شرکت سمگا
4-   جزییاتی دیگر از ارتباط 450 میلیارد تومانی
5-   توافق سه نفره برای واگذاری پروژه صدها میلیاردی 
6-   مشایی‌ها؛ ماجراهای آرش و اسفندیار                  
  و ....

غرض از نوشتن این مطلب، اما گفتن این حرف ها نبود. دلیل من برای نوشتن این حرفها واکنش تعجب بر انگیز رئیس جمهور کشورمان بود، رئیس جمهوری که کف آمال حزب الله بود ...

جدا از آنکه بعد از انتشار نوشته ها، زنگ تلفن ها به صدا در آمد تا ما را از ادامه این کار منصرف کنند و موجی از تب و تاب میان متهمان این قضیه آغاز شد تا شاید بتوانند با تخریب  چهره الف  میان کاربران، ما را در مسیر عدالتخواهی متزلزل کنند؛ آقای رئیس جمهور نیز واکنش دور از ذهنی نشان داد.

آقای احمدی نژاد در مراسم معارفه رییس جدید سازمان میراث فرهنگی و گردشگی حرف های جالبی زده اند که به تیتر خبرگزاری ها و سایت ها تبدیل شده است. ایشان گفته اند: "عده‌ای مي‌گويند سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری مجوز ساخت هتل می‌دهد و اين را جرم تلقی می‌كند كه اگر اين اقدام جرم است ما به آن افتخار می‌كنيم." و البته در این سخنان، به طور ضمنی به سایت الف اشاره کرده و ما را عقب افتاده خواند!

اول متعجب شدیم که چرا رئیس جمهوری که سال 84 با شعار عدالتخواهی رای آورده و در سال 88 نیز به طور مشخص در مناظره ها خطاب به کروبی گفت که حاضر است تمام اطرافیانش را بیاورد تا مردم ببینیند که همگی پاکدست هستند، و اطرافیان کروبی را به مباهله دعوت کرد؛ امروز این چنین دارد از حرکت های مشکوکی که در مجموعه تحت امر ایشان اتفاق افتاده ، حمایت می کند.

دوم آنکه، متعجب شدیم؛ رئیس جمهوری که همین چند روز پیش گفته بود خوشبختانه نه سایت می خوانم نه روزنامه، چگونه این موضوع را فهمیده است. می ترسیم که حلقه اطرافیان رئیس جمهور ایشان را در سانسور اطلاعاتی قرار داده باشند و به صورت برنامه ریزی شده به ایشان بعضی اطلاعات را منتقل می کنند و بعضی واقعیت ها را از ایشان دریغ کنند.

سوم آنکه نگران این نوع ادبیات رئیس جمهور در برخورد با قشر خبرنگار هستیم. وقی ایشان به خبرنگاران می گوید "عقب افتاده" (+)، انتظاری از معاون ایشان نیست که بخواهد به خبرنگارها بگوید که شما تربیت خانودگی ندارید! (+) نگرانیم که این ادبیات رئیس جمهور در تمامی کارکنان دولت نهادینه شود.

آقای رئیس جمهور!
من کوچکتر از آن هستم که بخواهم شما را نصیحت کنم اما آقای رئیس جمهور، به عنوان یک شهروند و یک هوادار حق دارم از شما بخواهم که نگاهی به سیر تطور خودتان و دولت از سال 84 تا امروز بکنید.


مرتبط: درباره افتخار جدید احمدی نژاد

شش ضلعی انحراف

محورهای اصلی فعاليت جريان انحرافی مدعی اصول‎گرایی

«برای شما و معاونان و مدیران محترم و همه فرزندان عزیز انقلابیام در وزارت اطلاعات دعا میكنم. موفق و مؤید باشید

جملات فوق گرچه فراز پایانی نامه حكیمانه رهبر انقلاب به حجتالاسلام مصلحی وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران بود اما آغازی بر دور جدیدی از فضای سیاسی كشور و چالش مهم پیش روی جریان اصولگرایی و گفتمان انقلاب اسلامی بود. دور جدیدی كه گرچه با حیرت اصولگرایان و بهخصوص جریان تند مزاج آن یعنی حامیان سرسخت رییسجمهوری همراه بود اما پردههای متعددی را از چهره پشت پرده این جریان فرو ریخت و باعث شد تا بخشی از جریانی كه حالا دیگر به فتنهای جدید تبدیل شده است را برای دلسوزان انقلاب آشكار كند.

شاید آن روز كه یار زلال شهردار سابق تهران در سخنانی، پایان دوران اسلامگرایی را اعلام كرد، حتی تندترین منتقدین به سخنان وی نیز تصوری نسبت به ابعاد و آینده این جریان منحرف سیاسی نداشتند. چه‎كسی فكر می‎كرد كار به‎جایی برسد كه یك گروه كوچك چند نفره با حمایت شخص اول دستگاه اجرایی كشور در تمام ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اعتقادی عملكردی شاذ و قرائتی عجیب و انتقادبرانگیز داشته باشد.

اگر مجموع رفتارهای این جریان را در بخشهای اصلی و كلیدی آن ارزیابی كنیم به شش بخش و مهم خواهیم رسید كه تمام اتفاقات و حوادث شش ساله اخیر را میتوان ذیل یكی از این شش عنوان طبقهبندی كرد.


1- سیاست خارجی
:

شاید سختترین و غیرقابل اثباتترین ادعای نویسنده در همین بخش بگنجد به این جهت كه سیاست خارجی دولت در ابتدا یك دوره طلایی و آرمانی را پشت سر گذاشت. فارغ از تندرویهای محدود و موردی، بدون شك بهار دیپلماسی انقلاب اسلامی در همین سالها و با مواضع انقلابی شخص رییسجمهوری شكل گرفت. اما هرچقدر این دوران در نقطه اوج بود،‌ ماههای اخیر و در دوران اوجگیری بیداری اسلامی در منطقه نقطه فرود سیاست خارجی محسوب میشد.

تلاش جریان انحرافی برای به خدمت آوردن نهاد تأثیرگذاری همچون وزارت امور خارجه با «تئوری پایان اسلامگرایی» آغاز شد. جاییكه درست این جریان در نقطه مقابل صدور انقلاب اسلامی قرار گرفت.

برای دستیابی به دستگاه دیپلماسی این گروه باید منوچهر متكی را از سر راه خود برمیداشت. در ابتدا سعی شد با تعریف مسئولیتهای جدیدی همچون نماینده ویژه رییسجمهوری در امور آسیا برای حمید بقایی و نماینده ویژه رییسجمهوری در امور خاورمیانه برای اسفندیار رحیممشایی، وزارت امور خارجه را كماثر كند كه با واكنش صریح رهبری با دو توصیه‎ اساسی «پرهیز از موازی‎كاری در سیاست خارجی» و «اعتماد به وزرا» مواجه شد. اگرچه رییس‎جمهوری لفظ نماینده ویژه را به مشاور ویژه تغییر داد اما در اقدامی بی‎سابقه منوچهر متكی را در هنگامی‎كه در سفر رسمی خارجی قرار داشت از كار بركنار كرد.

اما فعالیت جریان انحرافی در دستگاه دیپلماسی به اینجا ختم نمیشود .شنیده‎ها حاكی از آن است كه جریان انحرافی برای جابه‎جایی سعید جلیلی به‎عنوان دبیر شورای امنیت ملی و مسئول مذاكره‎كننده هسته‎ای تلاش زیادی كرده است تنها به این دلیل كه دكتر جلیلی درخواست‎های مكرر ملاقات «ریچاردبرنز» معاون وزیر امور خارجه» آمریكا را رد كرده است.


2- وزارت اطلاعات
:

علاوه بر مبحث سیاست خارجی، این گروه سعی در قبضه عرصه داخلی از طریق نفوذ در حساسترین وزارتخانهدولتی داشته است. جریان انحرافی این فضا را از وقتی مساعد دید كه حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای وزیر اطلاعات نهم در اعتراض به عدم تمكین احمدینژاد به حكم صریح رهبری درباره الغای معاونت اولی مشایی از كار خود استعفا داد.

پس از جابهجایی محسنیاژهای، برخلاف قانون اساسی كه صریحا یكی از شروط وزیر اطلاعات را مجتهد بودن میداند، احمدینژاد خود سرپرستی وزارت اطلاعات را در دست گرفت.

در این روزها،‌ جریان انحرافی به شدت فعال شده و اقدام به مهرهچینی در وزارت اطلاعات كرد.

پس از معرفی حجتالاسلام مصلحی به وزارت اطلاعات و عزم ایشان برای حذف نیروهای انحرافی از بدنه وزارتخانه، میان مصلحی و جریان انحرافی اصطكاك ایجاد میشود و این اصطكاك موجب بركناری مصلحی از وزارت اطلاعات شد.

مقام معظم رهبری،‌ باز هم در مقابل زیادهخواهی این جریان قرار گرفت و با حكم حكومتی خطاب به رییسجمهوری استعفای وزیر اطلاعات را ملغا كرد. ایشان طی نامهای به حجتالاسلام حیدر مصلحی بهعنوان وزیر اطلاعات از ایشان تشكر كرده و خواستار جدیت ایشان در پیگیری وظایف محوله شد. در پی این نامه جریان انحرافی بازهم به شبهه‎افكنی در این زمینه مشغول شد و سعی كرد با استفاده از ابزارهای رسانه‎ای، ‌هزینه بازگشت مصلحی به وزارت اطلاعات را بالا برد.

3- فساد اقتصادی:

هر جریان سیاسی برای ادامه حیات خود بهصورت طبیعی نیاز به منابع مالی دارد. اما وقتی هدف از «ادامه حیات» به «صعود بیبازگشت» در سپهر سیاسی كشور باشد نگاه و نیاز به این منابع مالی متفاوت خواهد بود. شاید به همین دلیل باشد كه اخبار متواتر و البته متنوعی از اواسط دولت نهم به این سو به گوش میرسد كه بعضی از سیاستهای اقتصادی، چند میلیاردی برای مفسدین اقتصادی آورده داشته است. این موضوع در ماههای اخیر به اخبار چندصد میلیاردی نیز رسیده است. آخرین خبر در این زمینه مستنداتی در خصوص تخلفات گسترده شركتی تحت عنوان «سمگا» در زیرمجموعه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری است.

خصوصیسازی زیرمجموعه شركتهای بزرگ خودروسازی كشور و حضور یك متهم اقتصادی در رأس بخش اعظم وزارت نفت، وزارتخانهای كه در ابتدا قرار بود با مافیای آن برخورد شود. از دیگر اشتباهات این دولت است. حالا دیگر چهرههای اصلی این جریان با چند سال قبل خود، چند صد میلیارد فرق كردهاند. هركدام از آنها عضو هیأت مدیره یك بانك جدیدالتأسیس خصوصی و چند شركت بزرگ نیمهخصوصی هستند. به اینها شورای ثروتمند ایرانیان خارج از كشور با هزینههای میلیاردی فاقد سند را نیز اضافه كنید...


4- مهدویت
گرایی:

مهدویتگرایی و مهیا بودن برای شرایط ظهور امام آخرین ما شیعیان از ممدوحترین و پسندیدهترین ویژگیهای یك جامعه اسلامی است. اما تأكید نابهجا و بیش از حد درخصوص این موضوع مقدس از همان روزهای نخستین دوره جدید شهرداری تهران و حضور چهره شاخص این جریان در رأس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران مورد توجه و عتاب بزرگان اصولگرا بوده است.

كافی است ابتدای این ماجرا یعنی انتشار نقشه حركت امام زمان در تیراژ میلیونی را به انتهای این ماجرای غمانگیز و عبرتآموز یعنی توزیع گسترده سیدی ظهور نزدیك است قرار دهید تا علت انتخاب نام «دولت ظهور»‌ برای این دولت از سوی رییسجمهوری را درك كنید.


5- علوم غریبه:

علوم غریبه واژهای است به اندازه خود این علم، غریب و ناشناخته. اما این برای تشنگان قدرت و شیفتگان پست و مقام دلیل نمیشود تا دندان طمع دستیابی و سوءاستفاده از آن را از دهان خود خارج كنند.

انتشار نام افرادی چون علی یعقوبی و عباس غفاری بهعنوان دو چهره مدعی علوم غریبه و ارتباط با عالم ارواح و اجنه در روزهای اخیر بهعنوان دستگیرشدگان شاید نهتنها از ابهامات این ماجرا نكاسته كه بر ابهامات آن افزوده است.

6- مكتب ایرانی:

یكی دیگر از شاخصههای این جریان، دامن زدن افراطی به ناسیونالیسم است. این مبحث نیز با سخنرانی اسفندیار رحیممشایی شروع شد. وی كه قبلا از پایان دوران اسلامگرایی سخن گفته بود، امروز از تبلیغ مكتب ایران دم میزند، طرح بحث مكتب ایرانی نه تنها در ناسیونالیسم افراطی نمود داشته بلكه در عرصههای دیگر همچون فرهنگ نیز بروز داشته است كه به نوعی لیبرالیسم در حوزه فرهنگ انجامیده است.

این چنین است كه در جایی‎كه ما معتقدیم قوانین اسلام تمامی شئونات زندگی ما را در بر می‎گیرد، دم زدن از منشور كوروش به‎عنوان قوانین حقوق بشری و قراردادن آن در مقابل قرآن و اسلام، نمونه آشكار دیگری از انحراف است.

مرتبط: قارچ‎‎هایی در مسير باد (نگاهی به عملکرد و سرنوشت شبه‎رسانه‎‎های یک جریان خاص)
این مطلب در پنجره 90 به چاپ رسید؛ همین مطلب در: 1- خبرگزاری فارس  2- سایت جرس

قارچ‎‎هایی در مسير باد

نگاهی به عملکرد و سرنوشت شبه‎رسانه‎‎های یک جریان خاصhttp://www.panjerehweekly.ir/1390/2/3/MainPaper/87/Page/1/MainPaper_87_1_9221_NewsCut.jpg

«با تقدیر و تشکر از زحمات جنابعالی در مدت تصدی مسئولیت وزارت اطلاعات به استناد اصل یکصد و سی و پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی با استعفای شما موافقت می‎گردد. امیدوارم بتوانید در سنگر‎های دیگری در خدمت نظام و انقلاب اسلامی باشید.»

جملات بالا بخش پایانی نامه محمود احمدی‎ن‍ژاد برای پذیرش استعفای حجت‎الاسلام حیدر مصلحی وزیر اطلاعات است. حکمی که انتشار آن در ساعات پایانی بیست و نهمین روز فروردین ماه به‎مثابه زمین‎لرزه‎ای سیاسی، عرصه سیاسی و رسانه‎ای کشور را تا چند روز با لرزه‎‎ها و پس‎لرزه‎‎های خود تحت تأثیر قرار داد.

این‎چنین شد که وزارت اطلاعات، که باید باثبات‎ترین وزراتخانه دولت باشد، هفته‎ای پر از نابه‎سامانی را پشت‎سر گذاشت. اولین‎بار در دولت احمدی‎ن‍ژاد، وزارت اطلاعات پس از ماجرای تلخ تمکین با تأخیر رییس‎جمهوری در خصوص حکم رهبری درباره لغو معاونت اولی رحیم مشایی، در کانون توجهات قرار گرفته بود. قبول استعفای مصلحی و پیامد‎های بعد از آن، موجب شد برای دومین‎بار، ولایت‎پذیری رییس‎جمهوری به وضوح مورد نقد رسانه‎‎ها قرار گیرد.

آخرین جلسه هیأت دولت نهم در مشهد، آغازی بر ماجرا‎های ادامه‎دار عدم ثبات وزارت اطلاعات در دولت محمود احمدی‎نژاد بود. پس از آن‎که تعدادی از وزرای کابینه نهم، نسبت به عدم تمکین رییس‎جمهوری به حکم رهبری در مورد لغو معاونت اولی رحیم مشایی و کان لم یکن تلقی شدن آن، اعتراض داشتند، محسنی اژه‎ای، وزیر اطلاعات وقت بعد از مشاجره لفظی با رییس‎جمهوری برکنار شد. این چنین بود که احمدی‎نژاد در روز‎های پایانی عمر دولت نهم، خود سرپرستی وزارت اطلاعات را برعهده گرفت.

با آغاز فعالیت دولت دهم، گمانه‎زنی‎ها از صدارت افرادی همچون حجج‎الاسلام طائب، ذوالنور و حسینیان و... بر اصلی‎ترین نهاد امنیتی و اطلاعاتی کشور خبر می‎داد. در همین‎حال از سوی برخی محافل گفته می‎شد، مهره‎چینی فرد بانفوذ دولت در وزارتخانه‎‎های مختلف در سطح مدیرکل و معاون وزیر آغاز شده است.

پس از انتخاب حیدر مصلحی به‎عنوان وزیر اطلاعات دولت دهم، باز هم تلاش‎‎های رییس دفتر رییس‎جمهوری برای نفوذ بیشتر در این وزارتخانه مهم ادامه یافت. اسفندماه 89 اختلافات میان آقای رییس دفتر و وزیر اطلاعات بالا گرفت. موضوع اختلاف بر سر مسئول حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات بود.

اختلاف نزدیک‎ترین فرد رییس‎جمهوری با مصلحی کماکان ادامه داشت تا جایی‎که مشایی طی سخنانی، به‎زعم خود عملکرد دستگاه امنیتی را ضعیف ارزیابی و از آن انتقاد کرد. وی از دستگاه‎‎های مسئول خواست «در اسرع‎وقت ضعف‎‎های اطلاعاتی و ارتباطی خود درخصوص تحولات منطقه را جبران کنند». رسانه‎‎های همسوی آقای خاص، این خبر را به‎شدت پوشش دادند، طوری‎که هر خواننده‎ای احساس می‎کرد خبری در حال وقوع است.

پاسخ آقای رییس دفتر را با یک جابه‎جایی داده شد. با حکم حیدر مصلحی، یکی از معاونین وزارت اطلاعات که گفته می‎شد، از افراد هم‎سو با مشایی در وزارت اطلاعات است، برکنار شده و شخص دیگری جای او را گرفت.

بلافاصله پس از این اتفاق، رییس‎جمهوری آن‎طور که بعد‎ها مشخص شد بدون هماهنگی با رهبری حیدر مصلحی را احضار کرده و از او خواست هرچه سریع‎تر استعفا دهد. پس از آن خبری در محافل سیاسی دهان به دهان نقل شد به این مضمون که در جلسه عصر یکشنبه هیأت دولت، رییس‎جمهوری حکم به جدایی مصلحی از وزارت اطلاعات داده و مقصد بعدی وی را مشاور امور اطلاعاتی رییس‎جمهوری اعلام کرده است.

بدون آن‎که نامه استعفای مصلحی منتشر شود، ساعت 20:38 روز یکشنبه، سایت اطلاع‎رسانی دولت خبر از پذیرش استعفای وزیر اطلاعات و انتصاب او به‎سمت مشاور اطلاعاتی رییس‎جمهوری داد. دو دقیقه بعد خبرگزاری‎‎های ایرنا و فارس از قول پایگاه اطلاع‎رسانی رییس‎جمهوری این خبر را نقل کردند. به فاصله اندکی، خبرگزاری مهر، واحد مرکزی خبر و ایسنا نیز این خبر را به نقل از سایت پرزیدنت نقل کردند. سایت‎‎های مدعی حمایت از «دولت انتظار» نیز این خبر را سریعا منتشر کردند.

کمتر از نیم ساعت بعد و با مشخص شدن نظر رهبری در مورد ابقای آقای مصلحی، فارس و مهر خبر برکناری مصلحی را از خروجی خود حذف کردند. واحد مرکزی خبر و ایسنا نیز خبرگزاری‎‎های بعدی‎ای بودند که این مطلب را از روی تلکس خود برداشتند. خبر مخالفت صریح رهبری با این اقدام از طریق سامانه پیامکی مرتبط با دفتر رهبر انقلاب رسانه‎ای شد: «پس از مخالفت رهبر انقلاب با کناره‎گیری حجت‎الاسلام مصلحی از وزارت اطلاعات، وی در این وزارتخانه ماندنی شد/ ساعتی پیش رسانه‎ها خبر از استعفای وی داده بودند.»

نقل قول فوق، به‎صورت پیامک بر روی موبایل‎ها دست به دست می‎گشت. با این‎حال ایرنا خبرگزاری تحت مدیریت جوانفکر و سایت رسمی ریاست‎جمهوری هنوز خبر برکناری را بر روی خروجی نگه داشت.

بی.بی.سی فارسی نیز با ذوق‎زدگی خاصی خبر از برکناری مصلحی داد و تلاش کرد این‎طور القا کند که رهبری نباید در تصمیمات رییس‎جمهوری 24.5 میلیونی دخالت کند!

رسانه‎‎های حامی دولت، از جمله باکری آنلاین، دولت یار، رهوا، محرمانه نیوز، ابصار نیوز، پنهان نیوز، برای هم، خادم نیوز، نهال نیوز، یاران خورشید و... که در چند ماه گذشته به‎صورت یک‎شبه رشد کرده و از قضا نزدیک به تفکرات اسفندیار رحیم‎مشایی شده‎اند، دست به‎کار شده و برای بالا بردن هزینه ابقای مصلحی تلاش وافری کردند!

ایرنا در مطلبی که ساعت دو نیمه‎شب منتشر کرد، با ادبیاتی که به‎طرز عجیبی خواننده را به یاد وبلاگ شاهد (وبلاگ شخصی جوانفکر) می‎انداخت، ضمن تمسخر خبرگزاری‎‎های دیگر نوشت: «برخی از خبرگزاری‎‎های داخلی تحت انقیاد یک جریان خاص سیاسی با حذف خبر استعفای حیدر مصلحی وزیر اطلاعات و قبول آن از سوی رییس‎جمهوری، بدون استناد به هیچ منبع مشخصی مدعی شدند که مقام معظم رهبری با کناره‎گیری مصلحی مخالفت کرده‎اند.»

جوانفکر که چند روزی بیشتر از دستیابی به آرزوی دیرین خود یعنی مسئولیت رسانه‎ای دولت نمی‎گذشت، در مطلبی در وبلاگ خود، با غیرواقعی خواندن دستور رهبری، مدعی شد: ابقای حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات در منصب خود جعلی، دروغ و خلاف واقع است.

همزمان با موضع‎گیری سرپرست ایرنا و روزنامه ایران در مقابل حکم رهبری، سایت‎‎های منتسب به رییس دفتر، شروع به شایعه‎پراکنی کردند.

این وب‎سایت‎ها، بدون اشاره به‎نظر رهبری، به منتقدان این حرکت تاخته و به‎صورت هماهنگ از جریانی نوشتند که برعلیه دولت کار می‎کند. در حرکتی هماهنگ چندین سایت جریان حامی مشایی از جمله «دولت یار»، «محرمانه نیوز»، «برای هم» و... خبر از استعفای قریب‎الوقوع محصولی از وزارت رفاه دادند و در تحلیلی تبسم‎برانگیز، استعفای مصلحی را در جهت کاندیداتوری در مجلس و قوی‎تر کردن وزنه احمدی‎نژاد در مجلس آینده اعلام کردند!

سایت «فخانیوز» با انتشار عکسی سه نفره از «احمدی‎نژاد، مشایی، رحیمی» در صفحه اول خود، در اقدامی غیرحرفه‎ای در توضیح عکس نوشت: «یاران صدیق/ تا کور شود هر آن‎که نتواند دید...!»

«همت آنلاین» نیز، دلیل مخالفت با این حرکت احمدی‎نژاد را، دفاع وی از حقوق مردم مستضعف و باج ندادن به منفعت‎طلبان دانست!

چند وب‎سایت دیگر این جریان از جمله «رهوا» با نام بردن اختصاری از بعضی چهره‎‎های سیاسی همچون، آیت‎الله علم الهدی، آیت‎الله جنتی، حجت‎الاسلام مهدی طائب، احمد توکلی، محسن رضایی، حسین شریعتمداری، منصور ارضی و... مخالفت آن‎ها با اقدامات رییس دفتر را تعبیر به عهدشکنی با ولی فقیه کرده و نوشت: «عهد و سوگندتان با ولی امر مسلمین امام خامنه‎ای (ارواحنا فدا) کجاست؟»

بعضی دیگر از این سایت‎ها خود را به اصطلاح «به آن کوچه زده» و از مصلحی انتقاد کردند که چرا بدون هماهنگی با رهبری استعفا داده است!

در حالی‎که یکی از اصلی‎ترین وب‎سایت‎های معروف به حمایت از مشایی با نام «باکری آنلاین» از دسترس خارج شده، عوامل منتسب به جریان «همت آنلاین»، در یکی دیگر از وبلاگ‎‎های خود، اعتراضات به نادیده گرفتن حکم رهبری را آغازی برای پروژه فحاشی به احمدی‎نژاد معرفی کرد.

«محرمانه نیوز» نیز با نادیده گرفتن رفتار انحرافی جریانی که خود عضوی از آن است، نوشت: «آقایان امسال سال جهاد اقتصادی است نه مبارزه با مشایی!»

در همین حین، مصلحی که با حمایت رهبری دوباره بر سر کار خود بازگشته، مراسم تودیع «حسین عبداللهی» را که با نظر مستقیم اسفندیار رحیم‎مشایی در سمت معاونت برنامه و بودجه وزیر اطلاعات قرار گرفته بود، برگزار کرد. در واکنش به اقدامات مصلحی، روزنامه ایران، عبداللهی را «سرمایه ملی» خواند!

چهارشنبه صبح، دوباره وب‎سایت مدعی حمایت از دولت با نام «دولت یار» با استناد به بعضی منابع موثق (!) خبر از موافقت رهبری با برکناری مصلحی داد. این خبر به‎سرعت در وب‎سایت‎‎های دیگر این جریان نیز منتشر شد.

«دولت یار» در تهدیدی آشکار نوشت: «این یک اخطار نیست! به‎عنوان برادرانی که حالا در نظر شما از فتنه سبز هم خطرناک‎تر شده‎ایم به شما نصیحت می‎کنیم خود را به ورطه نابودی گروه‎‎های معاند قبلی نیندازید. کاری نکنید دکتر مُهر را از دهان بردارد که اگر چنین شود با مردم خشمگینی طرف خواهید بود که فتنه شما را در نیمی از روز جمع خواهند کرد. اگر مردم عمق فساد و جنایات برخی‎‎ها را بدانند مطمئن باشید کاخ‎‎های شما را یکی بعد از دیگری فرو خواهند ریخت.»

فضای مجلس تحت‎تأثیر اقدام دولت قرار گرفت. نمایندگان مجلس نامه‎ای در حمایت از مصلحی را امضا کردند. اما هنوز رسانه‎‎های جریان حامی دولت، خبر از متقاعد شدن رهبری در استعفای مصلحی دادند. مصلحی در دفتر کارش در وزارت اطلاعات حاضر شده و چند سند مهم دولتی را با عنوان وزیر اطلاعات امضا کرد.

شایعه شد که قرار است در اخبار ساعت 14 نامه رهبری به مصلحی قرائت شود. اما دقایقی مانده به شروع اخبار سراسری، دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب، متن و تصویر نامه رهبری به وزیر اطلاعات را منتشر کرد. رهبر معظم انقلاب در این نامه ضمن آرزوی موفقیت برای حجت‎الاسلام مصلحی، معاونان و مدیران وزارتخانه، خطاب به وزیر اطلاعات فرمودند: «از شما می‎خواهم بیش از پیش در انجام مأموریت‎های مهم داخلی و خارجی وزارت اطلاعات اهتمام به خرج دهید.»

متن نامه رهبری به‎سرعت در همه خبرگزاری‎ها منتشر شد اما دو پایگاه اطلاع‎رسانی دولت و رییس‎جمهوری از انتشار این خبر خودداری کردند. در همین‎حال پایگاه اطلاع‎رسانی دولت مطلبی تحت عنوان «نباید دولت اصول‎گرا را که به‎شدت در حال خدمت به مردم است، تضعیف کرد» منتشر کرد.

بیشتر سایت‎‎های جریان انحرافی، که هجمه سنگین رسانه‎ای را برای جابه‎جایی مصلحی ترتیب داده بودند، به یک‎باره رنگ عوض کرده و همگی نامه رهبری را به‎عنوان تیتر اصلی خود و بدون هیچ شرح خاصی برگزیدند. اما سایت محرمانه نیوز، نامه رهبری را توصیه‎آمیز خوانده و نوشت: «از نظر فقهی و حقوقی، نامه رهبر معظم انقلاب حکم حکومتی محسوب نمی‎شود و تنها در جهت تقویت توان امنیتی کشور در باب توصیه به مصلحی ابلاغ شده است.»

بعدازظهر روز سی و یکم فروردین بالأخره غائله شبه‎رسانه‎‎های قارچی شکلی که در جهت وزش باد حرکت می‎کردند، بسته شد. سایت‎‎های این جریان همچون «رهوا»، «باکری آنلاین»، «دولت یار»، «برای هم»، «محرمانه نیوز»، «پنهان نیوز» و... یکی یکی فیلتر شده و از دسترس مخاطبان اینترنت خارج شدند.

* هفته نامه پنجره، شماره  87  / این مطلب در: 1- آژانس خبری ایران اسلامی  2- طلبه بلاگ   

درباره جشن جهانی نوروز و اعتراضات به آن

چندی است که از رسانه های حامی و منتقد دولت ، آگاه شدیم که قرار است جشن نوروز که سال گذشته با حضور سران کشورهای فارسی زبان و در محضر رهبری و با استقبال ایشان برگزار شد، تبدیل به جشنی بین المللی با حضور سران کشورهای همسایه شود.

سال گذشته در این جشن روسای جمهور پنج کشور فارسی زبان جمهوری اسلامی ایران، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و عراق؛ به همراه وزیر امور خارجهٔ جمهوری آذربایجان و معاون نخست‌وزیر ترکیه حضور داشتند.[1] اما بنابر اعلام سازمان میراث فرهنگی، امسال از 30 کشور جهان و سران بعضی کشورهای دیکتاتورمآب منطقه از جمله اردن، برای این جشن دعوت شده است.[2]

لازم می دانم، در این میان به ذکر چند نکته بپردازم:

1- در درجه اول با توجه به تحولات منطقه و موج بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی خاورمیانه و انتظار مردم این کشورها از جمهوری اسلامی برای ححمایت از این حرکت مردمی، از جناب آقای دکتر احمدی نژاد که همشیه نمشان داده اند، رویکرد دیپلماسی عمومی را برای تسخیر قلب ملتها در پیش گرفته، انتظار می رود از برگزاری جشن جهانی نوروز با شرکت بعضی از سران عربی همسایه جلوگیری کند و برگزاری این جشن را لغو کنند.

2- با تعطیلی این جشن که قرار است با هزینه ای هنگفت برگزار شود، میتوان چندین کار مثبت انجام داد:

الف) انجام تبلیغات بر روی این نکته که جمهوری اسلامی ایران به عنوان پیشگام بیداری اسلامی ، همگام مردم منطقه و حامی حرکت های آزادیخواهانه عربی-اسلامی است.

ب) اختصاص کسری از بودجه این مراسم به حمابت مالی و معنوی از بیداری اسامی ملت های مظلوم منطقه.

3- در صورتیکه از لحاظ عرف سیاسی و دیپلماتیک امکان لغو این برنامه نیست، انتظار می رود دولت کریمه از انجام ریخت و پاش های بدون بازدهی همچون کنسرت تخت جمشید که با اعتراضات مردم و روحانیون شیراز مواجه شده است جلوگیری کند.

4- از  دکتر احمدی نژاد به عنوان فردی مکتبی و انقلابی انتظار می رود ، به صورت قاطعانه تری نسبت به بیداری اسلامی منطقه واکنش نشان داده و از هر فرصت برای کمک به مردم مسلمان منطقه کمک نماید.

در پایان؛ ضمن تبریک فرار سیدن سال جدید به رئیس جمهور محترم و عرض تشکر از ایشان و دولت محترم بابت تحقق شعار "همت مضاعف و کار مضاعف رهبری" در سال 89، امیدواریم ایشان در زمینه تحقق شعار سال 90 یعنی "جهاداقتصادی" نیز موفق باشند.

پی نوشت:

[1]- جشن جهانی نوروز در حافظیه برگزار شد
[2]- برپایی جشن جهانی نوروز با حضور سران 30 کشور جهان
[3]- اعتراض شیرازی ها به کنسرت نوروزی در تخت جمشید

این مطلب در آژانس خبری ایران اسلامی و طلبه بلاگ