تراژدی نقدناپذیری آقای دولت نهم و دهم!

«... مجلس مأمن مردم و مردمی‎ترین مجلس دنیا، برآمده از متن مردم است... دولت آینده، دولت تئوری‎پرداز نیست؛ دولت قوه مجریه است. قانون را شما تصویب می‎کنید و ما دقیق و سریع اجرا می‎کنیم... بعد نظارتی مجلس را تقویت کنیم [چون] هیچ رییس‎جمهوری و دولتی نیست که همه کار‎ها را خودش انجام دهد...»

این جملات متعلق به رییس‎جمهوری است که بعد از اجماع همه گروه‎‎های اصول‎گرا، در رقابتی نفس‎گیر، توانسته بود با رأی بالایی از سد اکبر هاشمی رفسنجانی بگذرد. به گواهی تاریخ، محمود احمدی‎نژاد، 22 تیر ماه 84، در مجلس حضور یافت و این جملات را در اولین دیدار با نمایندگان گفت و نوید داد که برخلاف کشمکش‎‎های میان دولت خاتمی و مجلس هفتم؛ شاهد دولت و مجلسی هماهنگ و معتقد به ارزش‎ها خواهیم بود اما...


کسی‎که خود در ابتدا می‎گفت کارش نظریه‎پردازی نیست، رو به نظریه‎پردازی آورد و دولت او از عدم اعتقاد به جنگ فرهنگی، توانایی انسان در خلقت همه‎چیز و پایان دوران اسلام‎گرایی دم می‎زند!


او، در ابتدا، می‎گفت مجلس برآمده از متن مردم و مأمن مردم است؛ اما امروز، بر خلاف فرمایش امام راحل (رحمت‎الله‎علیه) می‎گوید مجلس در رأس امور نیست!


به صراحت گفت، دولت باید قوانین مجلس را سریع و دقیق اجرایی کند؛ اما امروز، به‎راحتی می‎گوید فلان قانون را اجرا نمی‎کند؛ چون به آن اعتقاد ندارد...


از این دست مثال‎‎ها زیاد است و گفتنش مثنوی صد من کاغذ می‎طلبد؛ اما مقصود از طرح این موضوع، ورود به مسأله‎ای است که در دولت محمود احمدی‎نژاد، به‎خصوص در این اواخر، در جریان بوده و بخشی از فضای رسانه‎‎ها را اشغال کرده است؛ صحبت از «طرح سؤال از رییس‎جمهوری» است.


پرواضح است که آن محمود احمدی‎نژادی که دولت‎اش با شعار عدالت و بازگشت به اصول و ارزش‎‎ها روی کار آمد، نتوانست حد انتظاری را که در ابتدا در هواداران خود ایجاد کرد، اجرایی کند. در باب چرایی این نزول، باید تحلیل‎گران در وقت مقتضی به تحلیل ابعاد تغییرات گفتمانی و رفتاری دولت بپردازند؛ اما نکته‎ای که در پرونده حاضر مطرح شده از باب نقدپذیری دولت و بحث پاسخگویی شخص رییس‎جمهوری در برابر پرسش‎های نمایندگان مجلس به‎عنوان منتخبان مردم است.


به‎وجود آمدن کشمکشی به نام «طرح سؤال از رییس‎جمهوری»، محصول نظارت ناقص مجلس، لج‎بازی دولت در برابر نقد دلسوزان، بعضا نقد‎های مخرب و از روی بغض منتقدان و همچنین در درجه‎ای بالاتر، حمایت‎‎های کورکورانه عده‎ای از طرفداران متعصب دولت است که در کنار یکدیگر، دست به دست هم دادند و نگذاشتند دولت راه اولیه خود را [که مورد تأیید رهبر معظم انقلاب نیز بود] ادامه دهد.

نقد به مثابه امر به معروف

http://panjerehweekly.com/1390/3/26/MainPaper/95/Page/1/MainPaper_95_1_9898_NewsCut.jpgنـقـد بـُرنـده

امر به معروف و نهی از منکر به‎عنوان یکی از آموزه‎های دین اسلام، بارها در قرآن کریم و روایات ائمه معصومین، هم‎طراز با نماز و روزه مطرح شده است؛ چنان‎که امام صادق علیه‎السلام می‎فرماید: «أحَب اخوانی إلىَّ مَنْ أهْدى إلىَّ عیوبى»؛ محبوب‏ترین برادران دینى‎ام، نزد من، کسى است که عیب مرا با بازگو کردن آن، به من هدیه مى‏کند. با توجه به این حدیث، نکاتی به ذهن متبادر می‎شود که توجه دقیق به آن‎ها بسیار راه‎گشاست. امام صادق علیه‎السلام، اگرچه از عصمت برخوردار بودند اما در این حدیث، ضمن یادآوری این نکته که افراد از انحراف دور نیستند، نقد را همچون هدیه می‏دانند و جایگاه منتقد را همسان برادر خود می‏پندارند.

نقد به‎عنوان یکی از زیرشاخه‎های امر به معروف و نهی از منکر می‏تواند در حرکتی اصلاح‏‎گرانه نسبت به پالایش حقیقت از هجوم انحرافات تأثیرگذار باشد. گذشته از آن‎که نقد، موجب اصلاح حاکم و حاکمیت می‏شود و وسیله‎ای برای رشد اجتماعی، فرهنگی و دینی مردم است؛ نقد درون‎گفتمانی موجب می‏شود تا جریان‎های سیاسی از انحراف در اصول اولیه خود مصون بمانند. به بیان دیگر؛ نقد درون گفتمانی مهمترین ابزار برای ایجاد همزمان روحیه اصلاح‎گرانه و اصول‎گرایانه در میان جریان‎های سیاسی حاکم بر جامعه است.

اگرچه اصلاح‎طلبان پس از دوم خرداد 76، با شعار توسعه سیاسی بر روی کار آمدند و در ظاهر به‎دنبال اصلاح امور بودند اما هیچ‎گاه حد و مرز این اصلاح‎گری از سوی آن‎ها مشخص نشد. پس از پیروزی اصول‎گرایان در مجلس هفتم نیز شاهدیم که جهت‎گیری کلی این گروه به‎سمتی است که با ابزار نقد به اصلاح امور پرداخته تا در اصول خود باقی بمانند. از همین روست که با نگاهی واقع‎بینانه به صحنه سیاسی کشور و مقایسه دوره‎های مختلفی که پشت سر گذاشته‎ایم، این‎طور استنباط می‎شود که اصول‎گرایان بیش از هر گروه دیگری پیشتاز اصلاح‎گری و ایجاد نقد درون گفتمانی بوده‎اند
.


پی نوشت: از هفته قبل قرار بر این شده که دبیر بخش سیاسی هفته نامه پنجره باشم. این مطلب کوتاه هم اولین یادداشت کاور من، به عنوان دبیر سیاسی پنجره است. در اولین هفته به سراغ نقد درون گفتمانی رفته ایم. سه مصاحبه با علیرضا زاکانی، محمداسماعیل کوثری و امیر محبیان به همراه یادداشت هایی از دکتر مسعود گودرزی، محمد افکانه، رامین محمدی، جلال عباسیان و جعفر تکبیری حاصل کار ماست.