شروع راهی جدید

#برجام به فرجام رسيد؛ تيتری تكراری، تهوع‌آور؛ كمی شادی‌بخش و البته تكليف‌ساز...

الف- خوب يا بد، زيبا يا زشت، قهرمانانه يا ننگين...، توافقی صورت گرفت كه هزينه‌های زيادی برای حصول آن شده است. حواس‌ام و حواس‌مان باشد كه قرار نيست در دوران #پسابرجام و #پساتحریم هيچ اتفاق خاصی بيفتد، وقتی من و تو همان آدم قبل تحريم و برجام باشيم.

ب- رهبرمان در تمامی اين سال‌هایی كه با شعارهای اقتصادی ابتدای هرسال، تلاش خود برای چرخاندن نظر افكار عمومی و سوق دادن دستگاه‌ها به‌سوی مسير مسائل اقتصادی را داشته و منظومه‌ای كامل را ترسيم كردند. ايشان همزمان با تاكيد ويژه بر #اقتصاد_مقاومتی بر لزوم پاسداشت كار و سرمايه ايرانی، بومی‌سازی الگوها و همچنين تدوین الگوی اسلامی‌-ايرانی پيشرفت تاكيد مكرر كرده‌اند. پيروی از نگاه تحول‌افرين رهبری فقط و فقط روحيه #تحولخواهی می‌خواهد و بس... ما چقدر در اين زمينه حاضر به تغيير خود و سازمان خود هستيم؟

در اين باره می‌توايند اين نوشته قدیمی را بخوانيد: "آيا فردای رفع تحريم‌ها ايران گلستان می‌شود؟"

ج- لازمه تحول، شكستن ساختار است. با #نعمت‌زاده‌ها و زنگنه‌ها و #تركان‌ها و آخوندی‌ها و سريع‌القلم‌ها كه سالهاست در امتحان خود رفوزه شده‌اند و هژمونی پيشرفت غربی را پذيرفته‌ و توسعه بومی را سخره گرفته و #ما_می‌توانیم را به #ما_ذلیل‌ایم تبديل كرده‌اند، نمی‌توان به جایی رسيد...

از شهید شیخ باقر النمر تا آقای سيدحسن خمینی

انا لله و انا الیه راجعون...

#خمینی شدن، خون می خواهد؛ به ریش رنگی و عمامه علمایی و تسبیح و دبدبه و کبکبه نیست... نمی شود با علامه علامه گفتن کسی را #خمینی کرد!

باید مثل #شیخ_نمر در برابر طواغیت بایستی و خانواده ات را قربانی کنی. باید مثل #زکزاکی با خون خضاب کنی و فرزندانت را بدهی. یا مثل #سیدحسن_نصرالله پسرت را در راه خدا بدهی

***

به صرف بودن نام خمینی در شناسنامه، کسی #خمینی نمی شود؛ چه برسد به انکه مصطفوی و پسندیده باشی!

روزی برای پیشبرد اهداف خود و سکولاریزه کردن کشور، #امام_خمینی را سانسور کرده و این بزرگمرد تاریخ را در موزه می خواستتد و امروز می خواهند با تحریف امام به جنگ انقلاب امام بروند.

پی‌نوشت: انتخابات مجلس و خبرگان نزدیک است. فضای انقلابی-ضدانقلابی آن چنان در تقابل قرار گرفته که بیم اختلاط حق و باطل می رود. حواس‌مان و حواس‌تان باشد...
پی‌نوشت دو: منبع عکس دوم: روزنامه انقلاب اسلامی؛ یکشنبه ۲۳ دی ۵۸

طوبی لک و حسن مآب...

خالص نشدم تا که عیارم بپسندی
در عشق ز من عاشق مغلوب‌تری نیست

* * *

از میان دهه صنعت و تلگرام و فناوری و مدرنیته و صد کوفت و زهرمار دیگر، ندیده عاشق شان شده بودیم

چشمانمان را که باز کردیم، تازه فهمیدیم که ماها فقط ادعا داشتیم... همین کوفت و زهرمارها دستمان را بسته بود و پایمان را لنگ کرده

اما بودند و هنوز هم هستند شیربچه هایی که نماندند و رفتند... و ماها باز هم میرویم در تشییع جنازه شان تا به خودمان و صدخروار ادعاهایمان تسلیت بگوییم...

***

اول آنكه؛ فاتحه ای بخوانید به نیت مدافع حریم اهل بیت شهید حمیدرضا اسدللهی و آن را نثار دل های مرده خودمان کنیم.
و ديگر آن در اين چند روزی که خبرشهادت حاج حمید را شنیدم؛ بغض مانده بود رو دلم. دیشب با دیدن عکس‌های وداع پسر 4 ساله‌اش -محمد- آب شدم...

طوبی لک و حسن مآب