رمزگشایی از تغییرات کابینه در ماه‎‎های پایانی

اگر در 8 روز مانده به پایان عمر کابینه اول احمدی‎نژاد، سونامی تغییر کابینه‎ را درنوردید و برخی از وزرای خوب(موجه) دولت همچون محسنی اژه‎ای و صفارهرندی مجبور به ترک دولت شدند، این‎روز‎ها که کمتر از 8 ماه به پایان دولت‎ دوم و احتمالا پایان عمر سیاسی احمدی‎نژاد و حلقه نزدیکانش مانده است، روند تغییرات در کابینه جان دوباره‎ای گرفته است. دلیل اصلی هم، همان دلیل همیشگی است: «هرکس برخلاف خواسته احمدی‎نژاد و مشایی عمل کند، باید برود!»  

اگر بخواهیم کمی عقب‎تر برویم، باید از چرخش جالب معاونان رئیس‎جمهوری شروع کنیم؛ جایی که بهروز مرادی، رئیس سازمان هدفمندی جایگزین ابراهیم عزیزی در معاونت برنامه‎ریزی رئیس‎جمهوری شد. عزیزی نیز در معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی جایگزین دکتر لطف‎الله فروزنده‎ای شد که می‎توان به جهت حضور چند ساله‎اش در کنار احمد توکلی در مرکز پژوهش‎‎ها و همچنین تحقیقات گسترده‎اش، او را پدر قانون خدمات کشوری دانست. البته فروزنده هم جایگزین حجت‎الاسلام میرتاج‎الدینی معاون پارلمانی رئیس‎جمهوری شد تا میرتاج‎الدینی هم متصدی جایگاهی جدید به نام معاونت رئیس‎جمهوری در اجرای قانون اساسی شود.  

پس از این رفت و آمدها بود که چرخه تغییرات آغاز شد و به یک‎باره دکتر تقی‎پور وزیر ارتباطات عزل و به‎ سمت تزئینی مشاور رئیس‎جمهوری در امور فناوری اطلاعات منصوب شد. 

رئیس‎جمهوری هم مرد پرکار این‎روز‎های دولت یعنی علی نیکزاد را با حفظ سمت‎‎های قبلی، سرپرست این وزارتخانه کرد تا عملا سه وزارت‎خانه مسکن و شهرسازی سابق، راه و ترابری سابق و ارتباطات را یک نفر بچرخاند و البته ادغام این سه وزارتخانه و تشکیل وزارت‎خانه امور زیربنایی نیز در دستور کار قرار گیرد.  

حلقه نزدیکان رئیس‎جمهوری هم بی‎نصیب از تغییر نماند. اسفندیار رحیم مشایی طی حکمی بلندبالا (و شبه‎عرفانی) به ‎سمت مشاور رئیس‎جمهوری و ریاست دبیرخانه جنبش عدم تعهد منصوب شد. سید حسن موسوی - رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری – رئیس دفتر رئیس‎جمهوری شد تا محمد شریف ملک‎زاده نیز معاون رئیس‎جمهوری و رئیس سازمان میراث فرهنگی شود.  

همین چند روز پیش هم دکتر مرضیه وحید دستجردی - که همانند دکتر باقری لنکرانی کارنامه (نسبتا) قابل قبولی داشت - بدون هیچ علت خاصی برکنار شد تا شمار تغییرات در روز‎های انتهایی دولت به عدد 10 برسد.  

چند روز بعد هم غلامحسین الهام از قدیمی‎ترین همراهان احمدی‎نژاد برای دومین‎بار سخنگوی دولت شد و به فاصله چند روز جای ابراهیم عزیزی را هم در معاونت توسعه گرفت تا عزیزی هم به سازمانی ناشناخته به نام «مرکز هماهنگی نهادها» برود!  

آنچه از نظر گذشت، وجه پیدای تغییرات بود اما فهم دقیق اهداف این تغییرات نیازمند تحلیل‎ اخبار و توجه به گمانه‎زنی‎‎هاست که در ادامه خواهید خواند:  


چرا تقی‎پور رفت؟  

همه چیز از وزارتخانه ارتباطات شروع شد. تقی‎پور که وارث دکتر محمد سلیمانی بود، از میانه راه با مشکلی مواجه شد به نام اخوان بهابادی؛ جوان نخبه یزدی که با اعمال فشار اطرافیان رئیس‎جمهوری وارد وزارت‎خانه شده بود و سرپرستی مرکز تحقیقات مخابرات را بر عهده داشت. مهدی اخوان بهابادی که تنها 32 سال سن داشت، با توجه به خدماتی که برای حلقه خاص انجام داد و با پیشنهاد همین افراد توانست جایگاه خود را تقویت کند و به یک‎باره به شخصی تأثیرگذار در وزاتخانه تبدیل شود. 

البته تقی‎پور از این اتفاقات راضی نبود و بعد‎ها در اظهارنظری نشان داد که حرف‎‎های زیادی از آن روز‎ها دارد ولی گویا فعلا قصد صحبت کردن درباره این ماجرا را ندارد. کار به جایی رسید که اخوان بهابادی قائم‎مقام وزیر در فناوری و امور بین الملل شد. مهدی اخوان پس از تشکیل شورای عالی فضای مجازی و با حکم مستقیم رئیس‎جمهوری به این نهاد رفت تا تقی‎پور نفس راحتی بکشد. اما او  دست از سر وزارت ارتباطات برنداشت و سعی کرد مرکز تحقیقات مخابرات را - که متولی اصلی پروژه‎‎های بزرگ شبکه ملی اطلاعات کشور است - به شورایعالی فضای مجازی منتقل کند؛ امری که با مخالفت مسئولان وزارت ارتباطات روبه‎رو شد. تقی‎پور هم که احساس خطر بیشتری می‎کرد، به تکاپو افتاد تا مشاور و معاون دیروزش را کنترل کند؛ غافل از آن‎که حلقه اطراف رئیس‎جمهوری حکم به برکناری تقی‎پور خواهند داد تا مهدی اخوان تازه‎کار پیروز میدان شود.  

گفته می شود، اگر ادغام منتفی شود، دولت به دنبال گزینهای است به نام علی اکبر محرابیان! 


چرا الهام سخنگو شد؟  

غلامحسین الهام در روز‎های قبل از انتخابات مجلس نهم به‎صورت جدی وارد میدان شده بود تا به‎عنوان یکی از اعضای جبهه پایداری، این تشکل سیاسی را در انتخابات به اهداف مورد نظر برساند. او در جلسات شورای مرکزی جبهه پایداری حضور می‎یافت و یکی از مهم‎ترین مخالفان ایده وحدت اصول‎گرایان بود. درست پس از پایان انتخابات نیز دیگر در جلسات شرکت نکرد و دوباره به احمدی‎نژاد پیوست. نگاه تحلیلی و البته بدبینانه به این اتفاق می‎تواند پرده از اجرای پروژه اسب تروا آن هم از سوی محمود احمدی‎نژاد بردارد!  

با دید بدبینانه، به‎نظر می‎رسد الهام تنها به این علت از دولت کناره گرفته بود که نگذارد اصول‎گرایان به وحدت برسند و آتش اختلاف در میان آن‎ها شعله‎ور شود. پس از پایان مأموریت نیز پیروزمندانه به عرصه سخنگویی دولت بازگشت تا نماد دولت محسوب شود و با گرفتن حکم معاون رئیس‎جمهوری جایگاهش نیز تقویت شود. این واقعیت را می‎توان در یادداشت روز سه‎شنبه دوازدهم دیماه 91 روزنامه ایران با عنوان «شرط بقای جبهه پایداری» مشاهده کرد: «بازگشت دکتر الهام، مرد مؤثر دولت نهم و البته یکی از مؤسسین جبهه پایداری به آغوش دولت دهم در قامت چهره‎ای تأثیرگذار امری عجیب به حساب نمی‎آید، بلکه امری طبیعی و قطعی نیز محسوب می‎شود. اصولا مگر چهره‎‎های شاخص و تأثیرگذار جبهه پایداری تا چه حد با دولت اختلاف دارند که بازگشت آن‎ها امری عجیب به حساب آید؟» 

برخی اخبار پشت پرده نیز حکایت از آن دارد که دولتی‎‎ها قصد دارند الهام را به‎عنوان کسی که جبهه پایداری نیز از او حمایت خواهد کرد، وارد صحنه انتخابات ریاست جمهوری کنند. به همین خاطر اگر در همین چند روز آینده شنیدید که دکتر غلامحسین الهام معاون اول رئیس‎جمهوری شد، خیلی متعجب نشوید!  

البته رابطه خوب الهام با اعضای شورای نگهبان نیز می‎تواند دلیل دیگر همکاری مجدد احمدی‎نژاد  والهام باشد؛ هرچندکه رفتن الهام به دولت برای طرفداران پایداری سخت تمام شود، اما دور از ذهن نیست. به‎نظر می‎رسد حلقه اطرافیان رییس‎جمهوری دوست دارند با استفاده از رابطه‎‎هایی که الهام در شورای نگهبان دارد، تأیید صلاحیت «ردصلاحیت‎ شده‎‎ها» را بگیرند.  

خوشبینانه‎ترین تحلیل درباره سخنگویی الهام نیز اعتقاد رسانه‎‎های جبهه پایداری است این رسانهها تصمیم الهام را به فال نیک گرفته و در راستای تقویت خط خدمتگزاری دولت تحلیل می‎کنند. به بیان دیگر جبهه پایداری معتقد است که الهام به دولت رفته تا شاید در حلقه بسته اطرافیان رئیس‎جمهوری قرار گرفته و بتواند از تأثیرگذاری امثال مشایی، بقایی و رحیمی بر محمود احمدی‎نژاد بکاهد.  


چرا دستجردی رفت؟  

در فضای رسانه ای، ماجرای برکناری وزیر بهداشت که از احمدی‎نژاد نمره 20 گرفته بود، همچون ماجرای برکناری منوچهر متکی به تاریخ پیوست!  

تقریبا همه مطمئن بودند که اولین وزیر زن در تاریخ جمهوری اسلامی به دلیل انتقادات تند و تیزی که از شیوه مدیریت رئیس‎جمهوری داشت، آخرین روز‎های وزراتش را پشت‎‎سر میگذارد. تیتر روزنامه ایران - که از آن به‎عنوان ارگان حلقه انحرافی یاد می‎شود - در انتقاد از عملکرد دکتر مرضیه وحید دستجردی خود دلیل دیگری بر تزلزل صندلی خانم وزیر بود. در شبکه‎‎های مجازی نیز افراد رسانه‎ای نزدیک به جریان انحرافی به نبش قبر تاریخ پرداختند و در مذمت خانم دکتر گفتند که او در انتخابات سال 84 رئیس کمیته زنان ستاد لاریجانی بوده است و به همین علت اصلا احمدی‎نژادی نیست و به قولی مهره رئیس مجلس است!  

با این حال معاون اول رئیس‎جمهوری در گفت‎و‎گو با رسانه‎‎ها از اساس همه چیز را تکذیب کرد؛ تکذیبی که البته 24 ساعت هم نتوانست دوام بیاورد و با صدور حکم عزل وزیر بهداشت، این اظهار نظر نیز به لیست بلندبالای اظهارات جالب آقای معاون اول پیوست.  

اگرچه جانشین خانم دستجردی یعنی دکتر محمدحسن طریقت منفرد خود از چهره‎‎های شناخته شده بهداشت و درمان است اما نوع برخورد دولتی‎‎ها با برکناری تنها وزیر زن کابینه ماجرای پرغصه ای است که واکنش‎‎های زیادی را در پی داشت و البته انعکاس آن‎‎ها از حوصله این مطلب خارج است. با این حال گمانه‎زنی‎‎ها نشان می‎دهد که برکناری خانم وزیر بیشتر از آن‎که ناشی از  ماجرای ارز باشد، مرتبط با لاریجانی‎هاست!

گویا رئیس‎جمهوری از وزیر بهداشت خواسته بود که دکتر باقر لاریجانی برادر چهارم لاریجانی‎‎ها را از ریاست دانشگاه علوم پزشکی تهران بردارد که با مخالفت خانم دستجردی مواجه شده بود. انتشار مکاتبه صورت گرفته میان لاریجانی و دستجردی بلافاصله پس از برکناری خانم وزیر بر ‎درستی این تحلیل صحه می‎گذارد.  

و آخرین خبر هم این‎که شنیده می‎شود دکتر مرضیه وحید دستجردی از چند روز آینده به بیمارستان آرش برمی‎گردد و کار خود را در بخش زنان و زایمان این بیمارستان آغاز می‎کند.  

 

صلاحی در تور ستادکل 

آنان که سری در دنیای سیاست دارند، می‎دانند که محمود صلاحی همواره از تأثیرگذارترین استانداران محمود احمدی‎نژاد بوده است؛ به‎گونه‎ای که در سالیان اخیر همواره به‎عنوان جانشین بالقوه‎ای برای وزارت کشور محسوب می‎شد. اما صلاحی هم تنها به‎خاطر یک انتقاد آن هم نه از جانب خود که از سوی دیگران اخراج شد! گویا استاندار خراسان رضوی در مراسمی که به مناسبت عرفه در شهر مشهد برگزار ‎شد و سخنران آن نیز حجت‎الاسلام نقویان بود، در کنار محمدباقر قالیباف مشهدی حضور یافته و همین کافی بود تا قربانی جدید دولت از آستان امام رضا (علیه‎السلام) بیاید.  

اما داستان برکناری او هم به قولی سنگالیزه است؛ چرا که وقتی وی به‎عنوان مدیر برتر در حوزه پدافند غیرعامل برای دیدار با مقام معظم رهبری در تهران به سر می‎برده است، برکنار شده و پس از بیرون آمدن از این جلسه مهم می‎فهمد که دیگر استاندار نیست! 

محمود صلاحی این‎روز‎ها مصاحبه نمی‎کند و خیلی آرام به ‎جایگاه سابق خود بازگشته است. شنیده‎‎ها حاکی از آن است که وی به زودی به‎عنوان عضو هیئت مدیره موزه بزرگ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس فعالیت جدید خود را زیر نظر ستاد کل نیرو‎های مسلح آغاز خواهد کرد.  


احتمال رفتن رحیمی به وزارت کشور 

سایت‎ها و خبرگزاری‎‎ها از احتمال جدایی رحیمی از صندلی معاون اولی می‎گویند. صندلی مصطفی نجار دیگر وزیرِ سابقا نظامیِ احمدی‎نژاد هم این‎روز‎ها متزلزل است و شایعه وزارت کشوری شدن رحیمی نقل محافل شده است. البته دکتر احمدینژاد این خبر را تلویحا رد کرده است. این در حالی است که مسئول دفتر رحیمی معاون اول رئیس‎جمهوری نیز با ابراز بی‎اطلاعی از انتشار اخبار جایگزین شدن محرابیان به‎جای رحیمی می‎گوید: «در رابطه با صحت این خبر اطلاعی ندارم و در صورتی که این خبر صحت داشته باشد، از طریق مبادی رسمی اعلام میشود و بر روی پایگاه اطلاع‎رسانی ریاست‎جمهوری نیز قرار خواهد گرفت.» 

هم‎زمان با انتشار این شایعه، برای جانشینی رحیمی هم گمانه‎زنی‎‎های زیادی می‎شود. برخی می‎گویند محرابیان قرار است ارتقاء جایگاه پیدا کند و معاون اول شود. اما «نوری» مسئول دفتر علی‎اکبر محرابیان با تکذیب این خبر میگوید: «در صورتی که این خبر صحت داشته باشد از سوی شورای اطلاع‎رسانی نهاد ریاست‎جمهوری اعلام خواهد شد.» شیخ‎الاسلامی که روزی رئیس دفتر رئیس‎جمهوری بود و امروز وزیر کار و رفاه اجتماعی است گزینه دیگر معاون اولی محسوب میشود. از ابوالمشاغل این‎روز‎های دولت یعنی دکتر غلامحسین الهام و حمید بقایی نیز به‎عنوان دیگر گزینه‎‎های معاون اولی یاد می‎شود.  

نجار البته این شایعه را تکذیب کرد و رئیس جمهور نیز در جمع خبرنگاران گفت: «موضوع جابهجایی را که از آن صحبت میکنید، برای اولین بار از شما شنیدهام... من با مردم تعارف ندارم و اگر نکتهای باشد آن را صریحا اعلام میکنم.» 


صدر به‎جای مرتضوی می‎آید 

مرتضوی هنوز در منگنه کهریزک گیر کرده و هرچه‎قدر هم بخواهند با دوپینگ به وی مصونیت بدهند، باز روزی خواهد رسید که همچون مهدی و فائزه‎ در تور عدالت بیفتد و همان‎طور که رهبری نیز تعبیر «جنایت» را به‎کار بردند، کهریزک دامن آمران و عاملان آن را خواهد گرفت. شنیده‎ها حاکی از آن است که فشار بر روی دولت بیشتر از آن شده است که بتواند صندوق تأمین اجتماعی را تحت لوای مرتضوی نگه دارد و بر همین اساس قرار است یکی از نمایندگان مجلس هشتم و نامزد رد صلاحیت شده مجلس نهم جایگزین وی شود.  


خداحافظی با رستم قاسمی 

دولت در اسفند 88 و فروردین 89 برای این‎که بتواند بودجه سنگین یارانه نقدی را تأمین کرده و کسری بودجه را جبران کند، حدود 9000 میلیارد تومان به‎عنوان تنخواه از بانک مرکزی قرض گرفت. مقرر شده بود که این بدهی دولت به بانک مرکزی طی مدت زمانی مشخص و از محل صرفه‎جویی هدفمندی یارانه‎ها پرداخت شود. از آن‎جا که دولت نتوانست به انتظار اولیه‎ای که داشت برسد، مجبور شد برای جبران کسری به وزارت نفت فشار بیاورد تا با فروش دلار‎های نفتی این کسری را جبران کند. شنیده شده است که فشار دولت به وزارت نفت برای ادامه این ‎روند باعث ایجاد تنش میان دولت و وزارت نفت شده است.  

از مهندس جواد اوجی رئیس فعلی شرکت گاز به‎عنوان جانشین رستم قاسمی، فرمانده سابق قرارگاه خاتم‎الانبیاء یاد می‎شود. این گمانه‎زنی وقتی پررنگ‎تر می‎شود که بدانیم همین چند روز قبل اوجی در حکمی محمدرضا غروی را - که پیش از این مدیر گازرسانی شرکت ملی گاز بود - با حفظ سمت متولی امور مربوط به حوزه معاونت مدیرعامل کرد تا خود بار کمتری بر دوش داشته باشد.  


علی اکبر محرابیان به‎جای موسی سوری  

اولین‎بار آذرماه سال گذشته بود که رسانه‎‎ها از پایان مأموریت مهندس موسی سوری آن هم با حکم بازنشستگی خبر داده بودند. درست چند ساعت پس از حضور وزیر نفت و همراهانش در کمیسیون انرژی، سوری مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس با حضور در دفتر کار قلعه‎بانی مدیرعامل شرکت ملی نفت حکم بازنشستگی خود را به‎صورت ناگهانی دریافت کرد تا سریال برخورد‎های ضربتی ادامه داشته باشد. گفته می‎شود محرابیان گزینه احتمالی جانشینی سوری است.  


مأموریت دیپلماتیک بقایی و دوستان 

در روز‎های میانی هفته‎ای که گذشت، خبری منتشر شد درباره جدایی بقایی از بدنه اصلی دولت و اعزام او به خارج از کشور. یکی از سایت‎‎ها نوشته بود: «قرار است حمید بقایی معاون اجرایی احمدی‎نژاد و از اعضای اصلی حلقه نخست وی، اسفندماه تهران را به مقصد نیویورک یا ژنو ترک کند.» بنا بر ادعای این سایت، قرار است بقایی جایگزین محمد خزاعی نماینده ایران در سازمان ملل متحد شود.  

البته تنها چند ساعت گذشت تا روابط عمومی معاونت اجرایی مدعی شود: «شایعات مربوط به انتصاب قریب‎الوقوع مهندس بقایی به یک سمت دیپلماتیک و مأموریت خارج از کشور ایشان به‎کلی تکذیب می‎شود و اعلام می‎گردد شایعات اخیر در این‎باره کذب محض است.» (هرچند که این خبر از سوی رسانه‎ها تکذیب شد و از دید افکار عمومی ممکن است پایان‎یافته تلقی گردد، ولی باید به ‎خاطر آورد که روند تکذیب اخبار دولت و سپس وقوع آن، امری عادی محسوب می‎شود و پیش از این در دولت نهم، برکناری دانش جعفری ابتدا از سوی دولت «دروغ 13» عنوان شد. اما چندی بعد وی برکنار شد و در داستان خانم دستجردی نیز یک بار دیگر شاهد تکذیب و سپس تحقق خبر تکذیب‎شده بودیم تا خبر تکذیب شده در مورد بقائی نیز همچنان در هالهای از ابهام باشد!)

وقتی برای رهبری و روحانیت هم تعیین تکلیف می‎شود!

در نقد سخنان جناب غلامحسین الهام

سخنان ساختارشکنانه غلامحسین الهام، از یاران گذشته و امروز احمدی‎نژاد و ارائه برخی تحلیل‎‎های شاذ و کمیاب درباره انتصاب‎‎های مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین منتسب کردن جبهه متحد اصول‎گرایان و بانیان شکل‎گیری راهبرد وحدت (جامعه مدرسین و جامعه روحانیت) به هاشمی رفسنجانی، جنجال بزرگی را در هفته گذشته به‎دنبال داشت.
برای فهم درست تناقضات سخنان الهام، ابتدا باید نگاهی به بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای مجمع تشخیص در ابتدای سال 1391 داشته باشیم. ایشان در این دیدار مجمع را مظهر خرد جمعی در نظام اسلامی دانستند و تأکید کردند: بخشی از اساسی‎ترین مسائل کشور در مجمع حل و فصل می‎شود که این موضوع نشانگر جایگاه بسیار مهم مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

رهبر انقلاب همچنین در بخش دیگری از بیانات خود، مشورت دادن به رهبری برای سیاست‎‎های کلی نظام و تنظیم این سیاست‎‎ها، که در واقع هندسه اساسی نظام و قوای سه‎گانه است، را از وظایف مجمع برشمردند. ایشان به موضوع حل معضلات کشور به‎عنوان یکی دیگر از وظایف مجمع تشخیص مصلحت نظام اشاره و تأکید کردند: وظیفه دیگر مجمع، تشخیص مصلحت در مواردی است که بن‎بست به‎وجود می‎آید. (khamenei. ir)

الهام چه گفت؟

با وجود این، غلامحسین الهام در مصاحبه با سایت رجانیوز، در پاسخ به این ابهام که چرا منصوبان رهبری در مجمع تشخیص، که در دور دوم انتخابات هم حضور دارند، در لیست جبهه پایداری غایب هستند، مدعی شده است که رهبر انقلاب برای جلوگیری از «بیکاری» برخی چهره‎‎های سیاسی، آنان را به عضویت مجمع تشخیص منصوب کرده است!

الهام در این مصاحبه گفته است: «به‎نظرم مقام معظم رهبری می‎خواهند از همه چهره‎‎های سیاسی موجود جامعه، به‎خصوص افرادی که احتمال می‎رود به مجلس نتوانند ورود کنند، استفاده کنند. بیکاری برای سیستم، مزاحمت ایجاد می‎کند. در مجمع تشخیص مصلحت، انتصاب خود افرادش هم یک جور مصلحت است. هم مصلحت است و هم باید از اطلاعات آن‎ها در یک جائی در نظام استفاده شود که می‎شود.»

وی در ادامه نیز ادعا کرده که مجمع تشخیص کارآیی خود را از دست داده است: «تثبیت آقای هاشمی را هم رهبری بر تغییر وی ارجح می‎بینند، ولی معلوم است که مجمع کارآیی خود را از دست داده است. شاید این‎طور تلقی شود که این عدم کارآیی به‎دلیل نسبت مجمع با دولت و رفتار‎های تند و کینه‎ورزانه آن با دولت است و دولت که عوض شود، این کارآیی‎‎ها برمی‎گردد و رفتار‎ها تغییر می‎کنند.»

با مقایسه اظهارنظر آقای الهام، آن هم نزدیک به 10 روز پس از صحبت‎‎های رهبری، این سؤال اساسی پیش می‎آید که چرا غلامحسین الهام، نهادی حکومتی، که به فرموده رهبر انقلاب «مظهر خرد جمعی در نظام اسلامی» است، را فاقد کارآیی و جایی برای سرگرم کردن «بیکاران سیاسی» توصیف کرده است!
 
http://etedaal.ir/UserUpload/Image/29588.jpg

این اولین تناقض نیست!

البته این اولین‎بار نیست که مواضع آقای الهام با مواضع بزرگان تناقض عجیب دارد. رسانه‎ای‎ها یادشان نرفته که الهام چقدر بر الحاق سازمان حج و زیارت به سازمان گردشگری پافشاری کرد؛ در حالی که موضع نظام در این ‎باره کاملا مشخص بود.

در جریان هشدار‎های بزرگان درباره قدرت گرفتن جریان انحرافی نیز این عضو جبهه پایداری برخلاف مشی حضرت آیت‎الله مصباح یزدی رفتار کرد و جریان انحرافی را موهوم خواند؛ این تناقض به حدی رسیده است که حکایت از تضاد گفتمانی میان این عضو جبهه پایداری با علامه مصباح یزدی دارد.

آیت‎الله مصباح در این زمینه می‎فرمایند: «در چند سال اخیر، چنین احساسی پیش آمده که خطری پیچیده نسبت به اساس فکری جامعه در حال شکل‎گرفتن است و شیطان تمام تجربیات و حیله‎‎های خود را به‎کار گرفته تا طرز فکری انحرافی را در جامعه القاء کند... هدف این تفکر انحرافی آن است که در آینده این تصور القا شود که تمام فعالیت‎ها، طرح‎‎ها و خدمات‎ انجام‎شده در این چند سال، از جانب یک نفر منحرف بوده و او بزرگ‎ترین استراتژیست عالم است و هر کاری که انجام داده‎ایم از او الهام گرفته‎ایم و بنابراین او باید رییس‎جمهوری آینده شود و کشور را اداره کند... نوک پیکان جریان انحرافی به طرف اسلام و ارزش‎‎های اسلامی نشانه رفته است» (29 اردیبهشت 90) «... اگر همه این سخنان (مواضع جریان انحرافی) فقط در حرف خلاصه می‎شد، امکان داشت آن‎ها را حرف‎‎هایی دیوانه‎وار به حساب آوریم، اما به دست گرفتن گلوگاه‎‎های اقتصادی و پروژه‎‎های عظیم اقتصادی کشور، ایجاد شبکه عظیم سیاسی در وزارتخانه‎ها، استانداری‎‎ها و نهاد‎های دولتی و خصوصی، سفر‎های خارجی و ارتباط‎ معنادار با شخصیت‎‎های خارجی، تفسیر‎های معنادار از قیام مسلمانان در شمال آفریقا (بیداری انسانی)، سوق دادن هدف‎‎ها به‎سوی انگیزه‎‎های ملی و تضعیف جایگاه ولی‎فقیه، همه و همه ما را به این نتیجه می‎رساند که این حرکت‎‎ها نمی‎تواند فقط به‎خاطر رییس‎جمهوری شدن و قدرت باشد، بلکه هدف از بین بردن اسلام و ارزش‎‎های اسلامی است.» (8 خرداد 90)

غلامحسین الهام اما در 29 مهرماه 90 و در جریان برگزاری سومین کنگره سراسری کانون دانشگاهیان ایران اسلامی در دانشگاه شهید بهشتی گفته است: «بنده موافق واژه جریان انحرافی نیستم، بلکه معتقدم چند نفری هستند که مبانی و گفتمان آن‎ها دچار انحراف شده است». در حالی که نظر علامه مصباح چیز دیگری است: «هدف این تفکر انحرافی آن است که در آینده این تصور القا شود که تمام فعالیت‎‎ها در این چند سال از جانب یک نفر منحرف بوده».

البته این، تنها موضع عجیب الهام درباره جریان انحرافی نیست. پیش از این نیز وی به درخواست روزنامه ایران برای مصاحبه پاسخ مثبت داده بود و در گفت وگویی 3 ساعته که به نوشته این ‎روزنامه «صمیمی» بود و به یک «جلسه درد دل» تبدیل شد مطالب جنجالی دیگری را نیز بیان کرده بود.
 
آنچه آن خسرو کند شیرین بود

سخنان الهام همان‎طور که انتظار می‎رفت، به سرعت مورد سؤال و واکنش روحانیت و اصول‎گرایان قرار گرفت.

حجت‎الاسلام محمدتقی رهبر، رییس فراکسیون روحانیت مجلس، گفت: «کسی که خود حقوقدان است نباید قضاوت کند و بهتر است به‎جای مواضع سیاسی، حقوقی حرف بزند و مبنای انتخاب رهبری را بیکاری نداند... طرح این موضوع که «جایز نیست عده‎ای بیکار باشند و باید به مجمع بروند» توهین به انتخاب رهبری است.»

حجت‎الاسلام شیخ جعفر شجونی، عضو جامعه روحانیت مبارز نیز، اظهارات غلامحسین الهام را «توهین» توصیف کرده و گفت: «بنده ممکن است از برخی افراد در مجمع تشخیص دل پر خونی داشته باشم، ولی چون تابع ولی فقیه هستم و ایشان جذب حداکثری و دفع حداقلی را عنوان کرده‎اند، لذا «آنچه آن خسرو کند شیرین بود»، بنابراین اطاعت از ولی فقیه بر من واجب است ولو هر کس را در هر مقامی تعیین بفرمایند...»

پاسخ الهام

غلامحسين الهام اما پس از این اعتراضات، در حاشيه مراسم يادبود سردار سوداگر به خراسان گفت: اگر تعبيرات من را در آن مصاحبه به دقت مطالعه کنيد اين تفسيرهاي اشتباه به وجود نخواهد آمد. وی توضیح بیشتری در این باره نداد.

اعتراض به مصاحبه عجیب الهام اما، امروز هم ادامه یافت تا جائیکه صدای کیهان هم در آمد. روزنامه کیهان در شماره امروزش درباره سخنان الهام نوشته است: اظهارات نسنجیده و تعجب آور اخیر غلامحسین الهام در مورد مجمع تشخیص مصلحت نظام مورد سوءاستفاده گسترده ضد انقلاب خارج نشین و روزنامه های متعلق به جریان اصلاحات قرار گرفته است.

کیهان تاکید کرده است، الهام اظهارات خود را تصحیح کرده و از ملت عذرخواهی کند.

اعتراض امام جمعه تهران

در همین حال، حجت الاسلام کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران، امام جمعه موقت تهران در واکنش به اظهارات اخیر الهام در خصوص عضویت افراد بیکار در مجمع تشخیص برای جلوگیری از مزاحمت آنان برای نظام، به مهر گفت: این حرف‌ها، حرف کسانی است که خیلی بنیه ای ندارند، اگر بنیه علمی و تقوایی داشتند این حرف های ناشیانه را نمی‌زدند.