Caricature: Theodor Herzl, founder of Zionism

کاریکاتور تئودور هرتسل ، تقدیم به حسین بهزاد و برنامه راز ؛

برنامه این هفته راز موضوعی بود که تابوی آن در جهان توسط دکتر احمدی نژاد شکسته شد؛ هولوکاست

مهمان این برنامه "محمدعلی رامین" بود. او را قبل از آنکه با نام معاون وزارت ارشاد بشناسم، در نمازجمعه تهران دیده بودم و به عنوان فردی انقلابی و دبیرکل بنیاد جهانی هولوکاست می شناختم؛ البته بماند که رفتار و کردارش در ردای معاون مطبوعاتی داد اصلاحطلب و اصولگرا را با هم درآورد.

مازیار بیژنی کاریکاتوریست عدالتخواه هم مهمان دیگر این برنامه بود...

خاخام موشه فريدمن یکی از خاخام های یهودی ضدصهیونیست هم مهمان تلفنی برنامه بود.

اما نکته ای که من را واداشت تا این مطلب را بنویسم، مربوط است به سخنان جالب ، مهمان تلفنی دیگر برنامه یعنی حسین بهزاد...

حسین بهزاد ، بسیجی دغدغه مندی است. او را بسیار دوست دارم. امثال این فرد انقلابی ، بعد از آمدن راز نادر طالب زاده به صداوسیما پایشان به تلویزیون باز شده است.

حسین بهزاد در این گفتگو ، با یادوآوری قضیه کاريکاتورهاي توهين‌آميزي که عليه پيامبر اسلام (ص) کشيده شد گفت: شما به اينترنت که رجوع مي‌کنيد صدها کاريکاتور عليه پيامبر اسلام وجود دارد، اما حتي يک کاريکاتور عليه تئودر هرتسل، بنيان گذار صهيونيسم و پیامبر اسرائیل وجود ندارد.

شاید مخاطب اصلی حرف بهزاد با کاریکاتوریست های انقلابی و علی الخصوص، مازیار بیژنی باشد که چرا جامعه هنرمندان ايران به این قضیه وارد نشده است!

بعد از شنیدن این حرف، سراغ وب رفتم و تقریبا همه آن را زیر رو کردم. چیزی نیافتم. با اینکه از نقاشی و کاریکاتور چیزی سر در نمی آورم ولی دست به کار شدم و با فوتوشاپ از تئودور هرتسل کاریکاتوری درست کردم تا اولین کسی باشم که این کار را کرده ام:

http://alirajabi.persiangig.com/image/Caricature/Theodor_Herzl_Caricature.jpg

Theodor Herzl, founder of Zionism

تئودور هرتسل ، پیامبر صهیون، بنیانگذار اسرائیل

ضدیت با احمدی نژاد تا کجا...؟

http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQqNSr-VkaOqH5bU7J5GagWDKJaJm15qOG8oG32xVZhqAfNCjcRngبه او تا دلتان بخواهد انتقاد داریم اما انصافا دکتر محمود احمدی نژاد انصافا نشان داده که در اجرای طرح های اقتصادی زمین مانده اصل 44، از هدفمندی یارانه ها و بحث کوچک سازی دولت از طریق واگذاری به بخش خصوصی، -هرچند کجدار و مریز و با انتقاد دیگران- استوار قدم است.

احمدی نژاد در یکی از سفرهای استانی صحبت از تغییر در نظام پولی و بانکی کشور می کند. تغییر در نظام بانکداری و تبدیل آن به نظامی در چارچوب اسلام از ابتدای انقلاب جزو منویات امام و رهبری و همچنین آرزوهای دلسوزان انقلاب و اسلام بوده است.

اما اینجاست که زنگ خطرها برای باندهای ثروت و قدرت به صدا در می آید...

نمایندگانی که معلوم نیست، نمایندگان مردم اند یا نمایندگان صاحبان قدرت؛ دست به کاری می زنند که اوج ضدیت با رئیس جمهور را می رساند؛ تصویب قانونی برای خارج کردن بانک مرکزی از تصدی گری دولت! (+)

در حالیکه بیشتر نمایندگان اقتصادی مجلس همچون "احمد توکلی" با استقلال بانک مرکزی که دومین نهاد اصلی اقتصادی کشور و مرجع سیاستگذاری پولی کشور است، مخالف بودند (+)، اما این طرح به بهانه آنکه موجب می شود تحریم ها کمتر شود تصویب شد. (+) برخی نیز همچون "مصباحی مقدم" مدعی بودند که سیاست های متغیر اقتصادی احمدی نژاد به ثبات بانک مرکزی ضربه می زند. (+)

اما واکاوی دلایل اصلی این مخالفت صریح با نظر دولت چیست؟

1- ضدیت با احمدی نژاد!
بعضی نمایندگان نشان داده اند که رویه شان آنگونه شده که بر خلاف تذکرات رهبری مبنی بر همکاری با دولت به عنوان قوه مجریه، با سرعت تمام به سمت بستن دست دولت پیش می روند.

این ضدیت با احمدی نژاد یا از روی بی بصیرتی و لجاجت با ملت است یا از روی حب دنیا ...

2- وامداری قدرت؟
متاسفانه، در قضیه دانشگاه آزاد هم دیدیم که عده ای وامدار قدرت اند. از آنجا که با کمک پول و قدرت بعضی صاحبان سرمایه به مجلس راه یافته اند، در شرایط حساس روحیه آزاداگی شان را به روابط می فروشند ...

و کیست که بداند با موفقیت طرح اقتصادی دولت، انگشت رسوایی به سوی تکنوکرات های حامی اقتصاد دولتی و مشخصا آقای هاشمی رفسنجانی نشانه خواهد رفت.

توهمی به نام مسئله فرعی!

مدتی است که در این فکر مشغولم که چرا دولتی که نماد بچه حزب اللهی ها بود، این چنین دارد با اصول گرایی زاویه دار می شود. مشاورش به صراحت می گوید احمدی نژاد اصولگرا نیست بلکه یک جریان سوم است. مشایی می شود اسلام شناس بزرگ و احمدی نژاد به صراحت می گوید تا وقتی بر سر کار است نمی گذارد رحیمی به دادگاه برود!؟

این زاویه دار شدن های دولت با آرمان ها خطرناک است و در آینده ممکن است با زاویه دار شدن میان جمهوری اسلامی و کسانی که دلیل حمایتشان از این دولت نه به خاطر اصولگرایی بودن و حزب اللهی بودن بلکه به خاطر روحیه مردمی و عدالتخواهی اش بوده منجر شود.

تئوری مسئله فرعی

حضرت اقا در جمع دانشجویان در ماه رمضان گذشته فرمودند که مسائل را فرعی-اصلی کنید. با توجه به برخی قرائن، بعضی رسانه های حامی دولت، به محض آنکه از سوی منتقدین کوچکترین مطلبی درباره رحیمی و مشایی نوشته می شود و گفته می شود، انگ می زنند که شما بر خلاف منویات رهبری عمل می کنید و این مسئله فرعی است و نباید به آن پرداخت.

پس احتمالا، دکتر احمدی نژد هم بر این اساس ، بودن افراد فاسد را در راس بعضی امور و همچنین تحرکات پنهان آنها که حتی بارها از سوی بزرگانی همچون آیت الله مصباح گوشزد شده، مسئله فرعی می داند.

آیا مبارزه با مفاسد اقتصادی که در سال 81 از سوی رهبری ابلاغ شد، مسئله ای فرعی است؟ آیا شعاری که دولت نهم با آن بر روی کار ا»دند را فراموش کرده اند؟ مردمی که از تکنوکرات های قاسد و اصلاحات غربزده هیچ دل خوشی نداشتند به دامن عدال پناه بردند. یادمان نمی رود اقدامات عدالتخواهانه دکتر را در سالهای شهرداری اش در تهران و حتی سالهای ابتدایی دولت. اما چرا امروز اینگونه شده است؟

اما جای سوال از شخص رئیس جمهور باقی است که ایشان مسئله اصلی را چه چیز می دانند؟ آیا نوشتن نامه سرگشاده به نمایندگان مجلس برای تحت فشارگذاشتن آنها از طریق افکار عمومی و تاختن بی امان به سران دو قوه دیگر و همچنین مجمع تشخیص مصلحت، و ایجاد جنجالی جدید میان سه قوا برخلاف دستور اکید رهبری مبنی بر ضرورت تعامل سه قوه، نادیده انگاشتن مسائل اصلی جامعه نیست؟

تئوری لجبازی

شاید این مخالفت های احمدی نژاد از روی روحیه جنگندگی و لجاجت او باشد. روحیه ای که در برابر غرب و به خصوص در مسئله هسته ای بسیار راه گشا بوده است. اما در داخل لین حس لجاجت به جز در اجرایی کردن طرح هدفمند کردن یارانه ها در بقیه موارد به ضرر دولت و نظام شده است. امروز این لجاجت دیگر به جایی رسیده که سخن منتقدان را به دلیل واهی رد می کنند. 

احمدی نژاد همان مشایی است...

احمدی نژاد همان مشایی است؟ جمله ای که همیشه دوست نداشتیم و نداریم به آن اعتقاد داشته باشیم. اما انگار دکتر احمدی نژاد هیچ پروایی ندارد که از افکار مشایی همان مفهوم احمدی نژاد استخراج شود. همان طور که نمی خواهد اجازه بدهد رحیمی محاکمه شود ، با زیر پناه گرفتن و دادن پست به قاضی مرتضوی متهم اصلی پرونده کهریزک، شائبه ای در ذهن ها ایحاد می کند که احمدی نژاد همان مشایی، همان رحیمی ها و همان مرتضوی هاست! ...


روز گذشته با یکی از دوستان ، گفتگوی برخطی داشتیم. مقداری از آن را منتشر می کنم به امید آنکه راضی باشند:

me: ‫واقعا باید چی کار کرد‬، ‫تا مردم بفهمند حزب الله واقعی یعنی چی؟‬ ‫بسیجی واقعی کیه!‬ جمهوری اسلامی یعنی چی؟‬

electy: ‫باید خون داد علی‬  ‫خون محکم ترین استدلاله‬. ‫از عقل قوی تر‬ ؛ عقل خون می مکه و زنده می مونه‬؛ پس سرچشمه حیات دله‬؛ که خون رو به حرکت در میاره‬

me: ‫حسین خون داد. محرم و صفر ، اسلام را زنده کرد‬.  هشت سال خون دادیم.‬ پس چرا این جوری شدیم؟‬
‫آیا تونستیم بعد از دفاع مقدس‬. زینب و زین العابدین تربیت کنیم‬ که زبان گویای ما باشند؟‬

electy: ‫علی پاشون رو گذاشتند روی رگ ها‬؛ ‫خفه کردند‬ ؛ من منشاء همه بدبختی ها رو یک چیز می دونم و بس‬ ؛ ‫اون بی بصیرتی نیست‬؛ حب دنیاست‬

me: ‫اره دست میگی‬؛ بی بصیرتی و حب دنیا ولی دو سطح مختلف اند‬. یکی میشه عمر سعد که حب دنیا داشت‬. ‫یکی میشه سلیمان صرد خزائی که حب دنیا نداشت ولی بی بصیرت بود.‬ ‫مشکل ما هم همینه

electy: ‫شاید هم کم جرئت بود...‬

 me: ‫یک عده حب دنیا داشتن، ‫رخنه کردند توش‬. یک عده هم بی بصیرت اند‬. فکر کنند فرهنگ رو میشه با بگیر و ببند جا انداخت‬. فرهنگ ناب شیعه‬، فرهنگ ناب دفاع مقدس‬، اینقدر ناب هست‬، که فقط کافیه عرضه اش کنیم‬

electy: ‫راست می گی‬

 me: ‫خام خام‬. ‫همه عاشقش میشن‬

electy: ‫این بگیر و ببند ها بد تر توهین به دفاع مقدسه‬

 me: ‫نمونه اش رو توی رفیق هامون داریم‬ ‫با یک کتاب‬

electy: ‫خود مطهری شهید استاد همیشه تاکید روی آزادی بیان داشت‬

 me: ‫از فرهنگ ناب جمهوری اسلامی‬، ‫زندگیش به اعتراف خودش عوض شد‬، ولی مدیرهای چرا نفهمیدن؟

electy: ‫ما تا وقتی دهن مخالف ها رو ببندیم انگیزه پیدا نمی کنیم که بریم مقابلشون بایستیم...‬ انگیزه پیدا نمی کنیم که حرف زدن رو یاد بگیریم‬

me: ‫مشکل ما اینه که جهان بینی ما به نوک بینی مون ختم میشه!!‬

 electy: ‫نوک بینی هم که پره چرک و جوش سر سیاه!!!!!!!‬
 me: ‫اره برادر!‬
  ‫مشغول اونها میشیم.‬
  ‫از اصل کار وامی مونیم‬
 آقا سال 81 فرمان مبارزه با مفاسد اقتصادی رو داد‬
 سال 84 یکی با شعار عدال رئیس جمهور شد‬
 الان 5 ساله که نام مفاسد اقتصادی تو جیبش گیر کرده‬
 ‫و فقط ختم شده به پسران آقای هاشمی و پسران اقای ناطق‬
 ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی رو هم داده دست رحیمی!‬
طنزترین طنز دنیا‬

electy: ‫آه‬

 me: ‫دردش‬
  ‫و آه کشیدن ش‬
  ‫اینجا نیست‬
  ‫اینجا که مسبب همه این ها‬
  ‫شعار ش عدالت است‬
  ‫و تابلوی دولتش‬
  ‫دفاع از آرمان های انقلاب‬
  ‫این کوتاهی ها محصولی چه چیزی ست؟‬
  ‫حب دنیا یا بی بصیریتی یا چیز دیگری؟‬
  ‫نظر شما چیه حاجی؟‬

electy: ‫این یه رقم رو ارجاع می دم به آقا صادق
  اگه با هاشمی تعارف نمی شد‬
  ‫احمدی نژاد جرئت نمی کرد رحیمی رو هم توی جیبش قایم کنه‬
  ‫هاشمی اگه اجازه نداده مهدی رو بکشن دادگاه جداقل به زبون نیورده‬
  ‫آقای احمدی نزاد علنا می گه تا من هستم نمی گذارم رحیمی بره دادگاه

me: ‫خب مشکل احمدی نژاد این وسط چیه؟‬
  لجبازی‬
  ‫بی بصیرتی‬
  ‫یا حب دنیا؟

electy: ‫الله اعلم‬
           ‫بما فی الصدور

شناسنامه النهضة تونس

نام: النهضة (تا سال 1988 میلادی نام این نهضت الاتجاه الاسلامی بود)

تاریخ تأسیس: 1981 میلادی

مؤسس و رهبر: راشد الغنوشی

اهداف: تشکیل حکومت اسلامی- مردمی / محدوده جغرافیایی فعالیت: تونس

خط فکری و اعتقادی: نهضت الاتجاه الاسلامی از جمله نهضت های جهان اسلام بود که متأثر از انقلاب اسلامی و ادبیات آن (به خصوص تقابل دو جبهه مستضعفین و مستکبرین) شکل گرفت.

از ابتدا رهبری این نهضت را راشد الغنوشی بر عهده داشته است که از جمله اندیشمندان مطرح جهان اسلام محسوب می شود و خط مشی النهضة عمدتاً متأثر از افکار و خط مشی رهبری آن بوده است.

الغنوشی و نهضت وی برای رسیدن به حکومت و اهداف اسلامی راهکار جهاد مسلحانه را رد می کنند و برخلاف اندیشمندانی چون سید قطب که تماماً تمدن غرب را نفی می کردند، راشد الغنوشی ضمن رد برخی از اصول تمدن غرب نظیر سکولاریسم، برخی مفاهیم و اصول غربی چون دموکراسی و ملی گرایی را قابل استفاده در نهضت اسلامی می داند.

این نهضت و رهبری آن تقریباً معتقد به وحدت شیعه و سنی می باشند، لیکن درعین حال برای وحدت عربی اولویت قائل هستند. راشد الغنوشی طی سال های اخیر منتقد برخی سیاست های جمهوری اسلامی بوده است.

رسانه ها و نشریات:
- پایگاه رسمی النهضة nahdha.org

- پایگاه شخصی راشد الغنوشی ghannoushi.net

شکل فعالیت: سیاسی

ارتباط با حکومت: النهضة از ابتدای تأسیس تاکنون در تقابل با حکومت تونس بوده است و بسیاری از رهبران النهضة از جمله رهبر آن الغنوشی سال هایی را در زندان حکومت تونس سپری کرده اند.

در سال 1988 میلادی نهضت الاتجاه الاسلامی با تغییر نام خود به النهضة و حذف اسلام از نام خود سعی در مشارکت در صحنه سیاسی تونس داشت که هرچند با روی کار آمدن زین العابدین بن علی قدری نرمش در برابر النهضة از سوی حکومت مشاهده شد. اما این نهضت همچنان تحت فشار و سرکوب حکومت قرار دارد و از فعالیت سیاسی آن جلوگیری می شود.

اخیراً تعدادی از اعضا و یکی از رهبران اصلی النهضة، صادق شورو، از زندان آزاد شده اند. از سال 1989 رهبر النهضة پس از آزادی از زندان در تبعید خارج از کشور به سر می برد.

ارتباط با سایر گروه ها: النهضة به دلیل مواضع و آراء نسبتاً روشنفکرانه رهبری آن ارتباط چندانی با گروه های سلفی نداشته است و همواره عملکرد گروه های تکفیری در دست زدن به خشونت علیه مردم و حکومت ها را رد کرده است.

النهضة ارتباط خوبی با جریان هایی نظیر اخوان المسلمین مصر دارد و معمولا حمایت خود را از جنبش های مقاومت حماس و جهاد اسلامی فلسطین اعلام کرده است.


رمز عبور 5 ؛ تخریب منتقدین، با هر وسیله‌ای!

ویژه نامه رمز عبور ۵، ضمیمه روزنامه ایران، هفته گذشته به سردبیری "حسن روزی طلب" منتشر شد. در این ویژه نامه آن چنانکه از روی جلد نمایان بود، قرار بود درباره "جمهوری اسلامی ایران و اقتصاد سیاسی" صحبت شود.

از همان موقعی که این ویژه نامه را برای اولین بار دست گرفتم، تیتر بزرگ روی جلد آن بدجوری توی ذوق می زد. احساس خوبی به آن نداشتم...

مجله را که ورق می زدم؛ هر لحظه به تعجبم افزوده می شد. برای من [که خیلی از جزئیات ریز اقتصاد سر در نمی‌آورم] هم معلوم بود که این ویژه نامه کاملا یک طرفه و سفارشی تهیه شده است.

گذشته از نوع چینش بحث ها و مطالب عنوان شده که به راحتی مشهود بود، قرار است در این ویژه نامه از ابتدای انقلاب تا ابتدای دولت نهم، تمامی سیاست های اقتصادی غلط انگاشته شود؛ بعضی مصاحبه شونده ها و نویسنده های ویژه نامه برایم کاملا تعجب آور بود.

از همه تعجب آورتر برای من و هر خواننده ای دو مطلب این ویژه نامه بود: مصاحبه ای تحت عنوان اقتصاد انقلابی با عزت الله سحابی که درباره فساد بود و مصاحبه ای با یکی از فتنه گران اتفاقات سال گذشته یعنی حسن عابدی جعفری رئیس کمیته اقتصادی ستاد میرحسین موسوی در انتخابات 88 که به اعتراف جرس یکی از مردان موسوی است.(+)

معلوم نیست ، آیا دست اندرکاران روزنامه ایران که در این چند روز گذشته تمامی توان خود را برای تخریب قوه قضائیه در ماجرای محکومیت کاوه اشتهاردی مدیرعامل موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران گذاشته اند، آیا وقت نظارت بر روی محتوای رمز عبور 5 را داشته اند یا نه؟

برای من سوال است! چه طور کسانی که هر روز به قوه قضائیه انتقاد می کنند که چرا با فتنه گرانی همچون مهدی هاشمی رفسنجانی برخورد نمی کنید؛ امروز توانسته اند برای تخریب منتقدین خود از همین فتنه گران استفاده ابزاری کنند؟

پیشنهاد من به بعضی دوستان روزنامه ایران؛ شبکه ایران و ... که به طور تمام قد در برابر منتقدان دولت قدعلم کرده اند و هر صدای انتقادی را در نطفه خفه می کنند، این است که کمی هم به آموزه های اخلاقی اسلام و صحبت های رهبری مراجعه کنند و روش نقد صحیح و سازنده را بیاموزند، که چند روز دنیا ارزش فروختن آخرت را ندارد...


 پی‌نوشت: دوستی گفته که چرا به "اقتصاد سیاسی" خرده گرفته‌ام. درست می‌گویند. اما منشور من سیاست‌زدگی در نگاه به مسائل بود

آقای خاتمی، اکنون وقت تهدید نیست!

سید محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق اخیرا در جمع نمایندگان اصلاح طلب مجلس، شرط هایی را برای بازگشت به نظام گذاشته اند که نوع بیان این شروط و جایگاهی که ایشان برای خود قائل اند، عجیب و تاحدی خنده دار به نظر می رسد! [1]

ایشان ضمن تعیین تکلیف برای نظام جمهوری اسلامی ایران و جبهه اصلاحات که به ایشان به عنوان یک رهبر اعتقاد ندارد و خود را بی سر می‏داند [2]، به ذکر نکاتی زبان چرخانده اند که خود مایه تامل و تفکر است.

وی در این جمع خواستار آزادی بی قید و شرط همه زندانیان شده است. در  حالیکه آقای خاتمی به این سوال جواب نداده که با متهمان و زندانیانی که خود لب به اعتراف گشوده و از ظلم هایی که در دو سال گذشته در حق مردم کرده اند و انواع و اقسام تهمت ها از تقلب گرفته تا تجاوز، که به انقلاب و جمهوری اسلامی روا داشته اند، پشیمان هستند، چه باید کرد؟

وی سپس با چرخشی 180 درجه ای از نوع رفتارهای قانون شکنانه خود و دوستانش در بعد از انتخابات 88 از مسئولان نظام خواسته تا در راه  پایبندی به قانون اساسی و اجرای همه جانبه و کامل آن بخصوص اهتمام به روح قانون اساسی قدم بردارند! و البته توضیح نداده اند که چرا خودشان و دوستانشان بعد از هشدارهای مقام معظم رهبری به خصوص در نمازجمعه 29 خرداد همچنان به اصرار خود بر گردن کشی در برابر قانون و خواسته اکثریت مردم ادامه دادند.

آقای خاتمی اما در بند سوم خود ترجیح دادند باز هم به روش یکی به نعل و یکی به میخ حرکت کنند. درخواست سوم ایشان فراهم آوردن سازوکاری برای برگزاری انتخابات سالم و آزاد است. سازوکاری که ایشان دوبار به وسیله آن رئیس جمهور این کشور شد و دوستانش هم توانستند مجلس این کشور را در دست بگیرند و  ننگ مجلس ششم را بر پیشانی نظام باقی بگذارند. معلوم نیست اقای خاتی وقتی این سازوکار را قبول ندارد پس چرا در انتخاباتش شرکت کرده و حتی رئیس جمهور هم شده است!


جایگاه واقعی سید محمد خاتمی کجاست؟

* نخست
، باید به ایشان یادآوری کرد که ایشان دیگر آن رئیس جمهور بیست میلیونی دوم خرداد هفتاد و شش نیست که برای نظام مقدس جمهوری اسلامی تعیین تکلیف می کنند. به عبارت دیگر امروز آن دو سوم آرای هفتاد و شش خود را قطعا ندارند. چنانکه خرداد هشتاد و هشت، کاندیدایی که مورد حمایت ایشان بود، تنها توانست سیزده و نیم میلیون از چهل میلیون رای اخذ شده را با خود همراه سازد. یعنی افت رأیی پنجاه درصدی شامل حال ایشان و تفکرش شد. این در حالی است که مشارکت مردمی چیزی نزدیک به ده میلیون نفر بیشتر شده بود.

* دوم: به وضوح قابل فهم است که طیف عمده ای از مذهبیون جامعه از ایشان به عنوان یکی از سران فتنه یاد می کنند و قطعا با برگشت ایشان بدون هیچ سوال و جواب و بارخواست درباره آنچه در جریان فتنه هشتاد و هشت اتفاق افتاد مخالف هستند. همچنین باید بدانند افراد مذهبی‏ای که در سال هفتاد و شش به ایشان بر مبنای رای " نه به ناطق نوری؛ نه به هاشمی رفسنجانی است" رای دادند، نه تنها دیگر به ایشان رای نخواهند داد، بلکه خواستار مجازات ایشان به عنوان یکی از سران فتنه نیز هستند.

* سوم
: طیف افراطیون دوستدار ایشان که عموما در ادوار تحکیم وحدت مشغول به فعالیت هستند نیز، در  دوران ریاست جمهوری خود ایشان، تز عبور از خاتمی را مطرح کردند و در انتخابات سال 88 نیز به کاندیدایی دیگر رای دادند. البته این دسته چندان اهمیت و وزنی در انتخابات نداشتند، چون مجموع رای این افراطیون حتی از آرای باطله نیز کمتر بود.
 
وقت عذر خواهی است
 
اکنون باید از آقای خاتمی پرسید که ایشان با کدام پشتوانه، خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی این چنین لحن طلبکارانه ای را در پیش گرفته اند. http://alirajabi.persiangig.com/image/person/Khatami.jpgاز ایشان که فردی سیاسی و سرد و گرم چشیده هستند، بعید است که این چنین لب به مجادله باز کنند و بخواهند با تهدید و ارعاب راه خود و اطرافیانش را برای ورود دوباره به نظام هموار کند.

بنده به عنوان یک طرفدار نظام جمهوری اسلامی ایران به ایشان نصیحت می کنم که اگر ایشان به اشتباهات سران فتنه پی برده و می خواهد به دامان اکثریت مردم -که همانا مستضفان و پابرهنگانی هستند که انقلاب با خون آنها به این نقطه خود رسیده- بازگردند؛ باید بدانند که اکنون وقت تهدید نیست. بلکه وقت عذرخواهی و اعلام برائت از جنبشی لیبرال و غیردینی موسوم به جنبش سبز است.
 
حضرت ایشان رای عذرخواهی از محضر مردم و قانون اساسی باید ابتدا به دنبال حلالیت طلبیدن از مادران شهدای فتنه پارسال (شهید غلامحسین کبیری، شهید امیرحسام ذوالعلی و ...) باشند و سپس سراغ کدخدای دهکده و برگشت به داخل نظام را بگیرند. 
 
و سخن آخر ...
در راستای عمل به دستورات الهی در باب توبه و همچنی فرمان رهبرم در راستای جذب حداکثری و دفع حداقلی، سید محمد خاتمی را -اگر توبه کند و از ولی فقیه رسما عذرخواهی کند-، به عنوان کسی که زمانی در جمهوری اسلامی ایران مسئولیت داشته، دوست خواهم داشت. حال این گوی و این میدان آقای خاتمی ...

پاورقی ها:
۱http://alef.ir/1388/content/view/90996
۲http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=4827

مرتبط:   جنبش سبز، اشتباه اصلاحات

پی نوشت: این مطلب با کمی تغییر در  1- الف     2- فارس    3- خبرنامه دانشجویان     4- روزنامه تهران امروز
5- کاج نیوز          6- ملل نیوز            7- سفیرنیوز             8- سامانه خبری بینا        9- خبرگزاری افق
10 - نهضت سبزنبوی   11- خبرساز     12- تبیان سیستان

آقای قوه قضائیه؛ ما منتظر مختاریم

http://alirajabi.persiangig.com/image/cinema/MokhtarName.jpgدر بلندای تاریخ که بنگریم، می بینیم که مردم [ولو با تاخیر] همیشه راه حق را شناختند و همیشه این نخبگان بودند که از مردم جلوتر یا عقب تر حرکت می‏‏کردند.

گرچه مختار شخصیتی قابل احترام است و امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) شخصیت وی را بارها تایید کرده اند اما برای همیشه تاریخ کوتاهی او در زمان لشکرکشی دوباره امام علی(ع) به شام و صلح امام حسن ثبت است.

و میثم تمار، مرد خرما فروشی که در تاریخ او را به علی دوستی می شناسند کسی که نخل خرمایی که مولایش به او نشان داد را با جان و دل بزرگ کرد تا بر آن به دار ابن زیاد آویخته شود.

حر ابن یزید ریاحی تا روز آخر در لشکر کفر بود. اسیر خودش بود. "این عمار" را که شنید آزاد شد.

شمر ابن ذی الجوشن، قاتل امام حسین(ع)، یکی از بزرگان لشکر امام علی(ع) بود که در کربلا در جلوی ولایت ایستاد و همچون نمونه های دیگرش در تاریخ؛ طلحه و زبیر؛ در برابر حق شمشیر کشید.

سلیمان بن صرد خزائی از نام آوران شیعه بود. عبدالله بن عمر هم از بزرگان اسلام، اما هر دو در میانه فتنه های کوفه ساکت بودند.

یزید و ابن زیاد از همان روز اول نماد کفر بودند. یکی خود کفر بود و دیگری خدمتکار کفر.

و چنین شد که مسلم تنها شد، امام شهید شد، اهل بیت به اسارت رفتند و کربلا رخ داد. حادثه ای که بشریت را تکان داد ...

 ***

9 دی 88 حماسه ای است، از جنس آنچه بین دوازده تا بیست و دوم بهمن 57 اتفاق افتاد.

هیچ کس نمی تواند ادعا کند، چیزی به غیر از دغدغه دین و ولایت است که مردم را بیرون کشانده بود تا در برابر عده ای خس و خاشاک بایستد. 9 دی 88 نقطه بلوغ مردمی است که از تاریخ درس گرفتند و میثم وار از ولایت دفاع کردند.

و در این میانه خود قضاوت کنید رفتار نخبگان سیاسی را. چه شکست خورده ها و چه پیروزهایش را.

شبیه سازی حوادث سال 88 با فتنه کوفه و کربلا چهره خیلی از نخبه ها را نمایان می کند. کم نبودند؛ میثم تمارها که با حق بوند و کم هم نیستند حرها که رویش های نوین انقلاب اند.

و چه انسانها خسران دیده ای هستند، کسانی که در اثنای فتنه 88 سکوت کردند و حق را یاری نکردند. از آن آیت الله عظمی اش گرفته تا فلان نماینده مجلس ...

و چه بدبخت بودند، امثال کروبی و موسوی که از سرنوشت شمرها درس نگرفتند و بازیچه دست یزید و ابن زیاد شدند و قصدجان حق را کرده بودند.

  آقای قوه قضائیه، ما منتظر مختاریم تا انتقام خون های ریخته شده را از مسببانش بگیرد...

حقایقی از روند رسیدگی به قتل رفیق حریری

http://www.voltairenet.org/local/cache-vignettes/L90xH121/auton29-c14cd.jpgتیری میسن را امروز دیگری خیلی ها می شناسند؛

ابتدا با مطرح کردن نظریه دروغ یازده سپتامبر و نگاشتن کتابی در این زمینه معروف شد. دومین کتاب معروف او نیز درباره قتل رفیق حریری است که این روزها پرونده اش قتلش، خوراک رسانه ای غربی ها شده برای اعمال فشار بر سوریه برای خروج از لبنان و اعمال فشار بر حزب الله لبنان برای خلع سلاح.

تیری میسن ، چند باری هم در برنامه "راز" نادر طالب زاده حضور یافت و به بیان نظرات خود پرداخت.


مقاله ای که در ادامه می خوانید، در هفته نامه روسی اودانکو با نام "حقایقی در مورد ترور رفیق حریری" چاپ شده است. چندی پیش، بازگردان این مطلب از انگلیسی به فارسی، توسط من انجام شد و در الف نیز منتشر شد:

برای دیدن اصل مقاله کلیک کنید

ادامه نوشته

مدعیان دموکراسی و برخورد با معترضین

فرانسه را با دموکراسی می شناسند. ادعا دارند که دموکراسی ارمغانشان برای دنیا است.

انگلیس هم حقوق بشر را نشخوار می کند تا همچون همه استعمارگران، بهانه ای برای سلطه داشته باشد.

سالها و قرن هاست که مردم آسیا، آفریقا و امریکای جنوبی؛ ردپایی از چکمه های حقوق بشر و دموکراسی استعمارگران را بر روی پوست و گوشت و خون خود دارند.

بمب های هیروشیما و ناکازاکی، جنگ های ویتنام، افغانستان، عراق و ... نشانه ای از دموکراسی غربی است که لکه ی ننگ اش بر دامان غرب و داغ اش بر پیشانی ملت ها تا ابد باقی می ماند.

به ما خرده می گرفتند که چرا با معترضین فتنه 88 این چنین رفتار می کنید. در حالیکه در هیچ کجای تاریخ با مخالفین دولت مرکزی که قصد براندازی دارند با متانت رفتار نشده است. نمونه های زیادی هم در چند سال گذشته در دنیا وجود داشته است. مدعیان دموکراسی رفتار خود را با گروهک های جدایی طلب و مبارز با دولت مرکزی به راحتی در دنیا نشان داده اند تا اقتدار خود را به رخ دیگران بکشند. گروه جدایی طلب اتا و جدایی طلبان ایرلندشمالی؛ و رفتاری که با آنان شد نمونه های عینی دموکراسی غربی در مواجه با دشمنانشان است.

آخرین روزهای آخرین سال اولین دهه از سومین قرن، افکار عمومی دنیا دیگر همچون قبل از سالهای پایانی قرن گذشته نیست. امروز دیگر ملت ها، دموکراسی غربی را آن چنان که حکومت ها می گویند، باور نمی کنند.

گروهی از دانشجویان در انگلیس، در اعتراض به افزایش شهریه ها اعتراض می کنند و این چنین تظاهراتشان به خاک و خون کشیده می شود (+) : 

http://alirajabi.persiangig.com/image/news/Democrasy_Iran_VS_West/British_Democrasy.jpg

و گروهی در فرانسه به قوانین اعتراض دارند و اینگونه با آنها رفتار می شود (+) :

http://alirajabi.persiangig.com/image/news/Democrasy_Iran_VS_West/French_Democrasy.JPG

اما در کشور ما به راحتی دانشجویان می توانند در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کنند و خواسته صنفی خود را بیان کنند (+ / +) :

http://alirajabi.persiangig.com/image/news/Democrasy_Iran_VS_West/Iran_Democrasy.jpg

در بوق و کرنا می کنند، اعدام زنی را که قاتل شوهرش بوده ، اما خود به راحتی می کشند و اعدام می کنند.

در بوق و کرنا می کنند، اعتصاب غذای کسی که در برابر قانون ایستاده اما "بابی ساندز" را سانسور می کنند.

جایزه صلح نوبل را می دهند به مناخیم بگین، اسحاق رابین، شیمون پرز، اوباما و ... و ادعای برقراری دموکراسی در جهان دارند.

ای غربزدگان؛ بدانید و آگاه باشید که دموکراسی ساخت بشر هیچ گاه نمی تواند در برابر اسلام بایستد ...


مرتبط:

راشل کوری کیست؟

بابی ساندز کیست؟

پرونده سكينه آشتياني با وضعيت زنان در بازداشتگاه‌هاي آمريكا قابل مقايسه نيست 


دانشگاه عباسپور بهشت فتنه گران؟

وجود نیروهای غیر انقلابی در راس امور و همچنین مصلحت اندیشی خودی ها ، دو آفت مسئولان مراکز دانشگاهی در مواجهه با حرکت انقلابی دانشجویان دغدغه دار است.

از چندی بیش، قرار بود مناظره ای با هدف بررسی زوایای پنهان و آشکار انتخابات 88 (+) در دانشگاه صنعت آب http://alirajabi.persiangig.com/image/news/Pwut_Debate/Pwut%20%283%29.jpgو برق تهران (شهید عباسپور) برگزار شود. بسیج دانشجویی دانشگاه، محمدحسین صفارهرندی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی و محمدرضا خاتمی دبیرکل سابق حزب مشارکت را برای این جلسه دعوت کرده بودند.

اما متاسفانه درست یک روز مانده به برنامه ، با اینکه در تمامی سایت‏ها و خبر گزاری اطلاع رسانی شده بود، به دلیل حضور همزمان دو مورد اول این مطلب و به دلیل نامناسب بودن موضوع مناظره با زمان در خواست شده (همزمانی با ترور دو تن از اساتید دانشگاه و همزمانی با سالگرد ۱۶ آذر) شدند. (+)

در پی گیری های شخصی خودم از مسئولین دانشگاه، اما به نکات خنده دار و بعضا گریه داری برخوردم!

بعضی مسئولین دلیلشان از مخالفت با برگزاری این برنامه "زنده شدن دوباره سران فتنه بود".

در نگاه اول، شاید عدم برگزاری برنامه ای با هدف واکاوی انتخابات 88 در دانشگاهی که در حال حاضر انجمن اسلامی اش تنها انجمنی در تهران است که رابطه خود با شاخه غیرقانونی دفتر تحکیم را قطع نکره، منطقی به نظر برسد و اصرار من خنده دار به نظر برسد.

اما با نگاهی دقیق تر به نوع فعالیت شورای فرهنگی دانشگاه حرف به ظاهر خنده دار من ، خودش را گریه دار می نمایاند!

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعت آب و برق، که همان طور که گفته شد عضو دفتر تحکیم منحله است، به راحتی می تواند در فضای دانشگاه برنامه سیاسی برگزار کند بدون آنکه سران فتنه زنده شوند!

http://alirajabi.persiangig.com/image/news/Pwut_Debate/Pwut%20%281%29.jpg

حتی دقیقا به فاصله یک روز از آن برنامه لغو شده ؛ یعنی روز 15 آذر به یک اصلاح طلب تریبون می دهند بدون آنکه دغدغه 16 آذر داشته باشند ، دقت کنید، برخلاف ادعایشان درست همزمان با ترور دو تن از اساتید دانشگاه و همزمان با سالگرد ۱۶ آذر!

http://alirajabi.persiangig.com/image/news/Pwut_Debate/Pwut%20%282%29.jpg

این برخوردهای دوگانه نه تنها شائبه همراهی بعضی از بدنه مدیریتی این دانشگاه با فتنه گران ، که در من یقین ایجاد کرده است که دانشگاه صنعت آب و برق نمی خواهد بسیج دانشجویی این دانشگاه به وظیفه خود عمل کند.

لازم به ذکر است، این مطلب به عنوان موضع رسمی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعت آب و برق نیست بلکه تنها یک نظر شخصی از یک دانشجوی این دانشگاه است.

مرتبط: آقایان مدیران عباسپور ، صفارهرندی را راه ندادید ، رفت دانشگاه دیگری فتنه را زنده کرد: (+)

آزادی مطبوعات و زور پرزور مهدی هاشمی رفسنجانی!

دادستان تهران طی اطلاعیه ای از مطبوعات خواست ، دفاعیات کاوه اشتهاردی در دادگاه شکایت مهدی هاشمی رفسنجانی را منتشر نکنند. دادستانی تهران با انتشار اطلاعیه‌ای از عموم دست اندرکاران مطبوعات، نشریات، سایت‌ها و روزنامه‌ها خواست بموجب قانون از انتشار لایحه دفاعیه اخیر مدیرمسئول روزنامه ایران که روز یکشنبه در دادگاه مطبوعات ارایه شده بود، خودداری نمایند.

اما ماجرا چه بود؟

1- روزنامه کیهان، بخشی از خبر مربوط به دفاعیات کاوه اشتهاردی در دادگاه شکایت مهدی هاشمی رفسنجانی را سفید گذاشت (حذف کرد)!

2- روزنامه شرق، تیتر صفحه اول مربوط به همین دادگاه و دنباله خبر را در صفحه دوم کاملاً سفید گذاشت! (+)

3- و از همه جالبتر ، روزنامه ایران که مدیر مسئولش خود کاوه اشتهاردی است، پس از شروع گزارش همین دادگاه در صفحه سوم ، دنباله اش را به صفحه 24 ارجاع داده است. اما هیچ کدام از روزنامه های سطح شهر ، صفحه 24 نداشت! و برای اینکه صفحه 24 ندارد صفحات پنج، شش و 23 را هم که در را هم در یک فرم (چهار صفحه) ندارد.



صفحه ای که از روزنامه ایران حذف شد!

جنبش سبز، اشتباه اصلاحات

نامه ای که برای نخست وزیر امام نوشتم ...
یک بهمن هزار و سیصد و هشتاد و هفت، نامه ای نوشتم برای نخست وزیر امام. کسی که برای من ناشناخته بود و در میان این ناشناختگی محبوب. (اینجا)

آن روز، میرحسین موسوی برای قاطبه مردم جامعه و تقریبا عموم جوانان، به مثابه هندوانه ای سربسته بود که معلوم نیست بعد از چاقو خوردن، باب میل باشد یا نباشد. همان روز برایش نوشتم كه نبايد در اين كارزار بيايد و ابزار بازگشت تحريف كنندگان خط امام، به مسند قدرت نشود

اما آن چیز که بر من به عنوان یک جوان ایرانی روشن بود ، عدم آشنایی نامبرده با قضای فعلی جامعه به دلیل دوری از بازی سیاست بود که این هندوانه سربسته را برایم پیشاپیش بدمزه جلوه می داد.

اشتباه اصلاحات
از نظر من بزرگترین اشتباهی که بزرگان اصلاح طلب در انتخابات گذشته کردند، حمایت همه جانبه از هندوانه سربسته ای بود که با هنجارشکنی بعد از انتخاباتش و قرار گرفتن رو در روی نظام و ولی فقیه، آنها را مجبور به انفعال کرده است.

با بیانیه های پی در پی میرحسین موسوی و از طرف دیگر سعی نخبگان اصلاح طلب به قرار دادن مردم در مقابل نظام دیگر در میان صحبت از اصلاح طلبی نبود و جنبشی رادیکال به وجود آمد به نام جنبش سبز که از میان بدنه اصلاح طلبان و مخالفان جمهوری اسلامی اقدام به یارگیری کرد و اصلاح طلبان را به حاشیه برد.

اما از اینجا به بعد نخبگان سابق اصلاح طلب به چهار دسته تقسیم شدند. گروهی از همان ابتدا خود اشتباه خود پی بردند، همچون"عطریانفر، ابطحی، سعید شریعتی و ..."

گروه دوم، کسانی که به دلایل مختلف در بینابین جنبش سبز و اصلاحات مانده اند. گروهی هنوز تصمیم خود را نگرفته اند؛ اپوزیسیون یا اصلاح طلب. گروهی اصلاحات را می پسندند اما از پشت کردن به مردمی که روزی با آنها بوده اند هراس دارند [که به نظر من سید محمد خاتمی جزو این دسته است] و گروهی هم درصدند این دو دسته را به هم نزدیک کنند.

گروه سوم، کسانی که علنا خود را عضو جنبش سبز می دانند و به براندازی معتقند. این گره تمامی کسانی را که با ولایت فقیه، نظام جمهوری اسلامی و آرمانهای آن معاند هستند را شامل می شود. [کدیور، سروش و ...]

گروه چهارم که سعی کردند در این میانه ساکت باشند تا از چشم قاطبه مردم نیافتند. [عارف، کواکبیان و ...]

دوگانه جنبش سبز و اصلاحات
عقل حکم می کند اگر آنچه سروش و کدیور می گویند را پذیرا باشیم ، نخواهیم توانست با جمهوری اسلامی کنار بیاییم. یا به عبارت دیگر آنکس که نام جنبش سبز را بر خود می نهد نباید انتظار داشته باشد که بتواند در نظام جمهوری اسلامی ایران به عرض اندام سیساسی بپردازد.

اما برخلاف آن اصلاحات شامل کسانی است که پایند به قانون اساسی، ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی هستند.

با یک حساب ساده میتوان میان این دو تمایز قائل شد و سبز بودن یا نبودن و ارتباط آن با حضور در نظام را فهمید.

نگاهی به روز قدس در کلام امام خمینی (ره)

http://media.farsnews.com/Media/8708/Images/jpg/A0540/A0540239.jpg« روز قدس یک روز اسلامی است، و یک بسیج عمومی اسلامی است. من امیدوارم که این امر مقدمه باشد از برای یک «حزب مستضعفین» در تمام دنیا. » [1]

کم کم داریم به روز قدس نزدیک می شویم، روزی که مسلمانان مظلوم فلسطین چشمشان به مشت های گره کرده برادران ایمانی شان است و قدس؛ این قبله اول مسلمانان در فکر رهایی از چمگال ستم.

در این میان اما وظیفه دینی و انسانی ما چیزی نیست جز حمایت از مستضعفینی که خداوند در قران کریم وعده داده آنها را خلیفه قرار خواهد داد و زمین را ارث آنها قرار داده است [2]

در این بین ، هرگونه آسیب رساندن از طرف ما به وجهه عدالت مذموم و نپذیرفتنی است. هر کس به اندازه که توانایی اش را دارد باید در راه این آرمان عدالتخواهانه مسلمانان یعنی آزادی قدس شریف قدم بردارد.

امام خمینی (ره) به عنوان بزرگترین متفکر اسلامی اسلام در قرون اخیر با ابداع روز قدس بزرگترین قدم را در راه مبارزه با غده سرطانی اسرائیل برداشتند: «من طی سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم که اکنون، این روزها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده‌است و به ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی پیاپی خانه و کاشانه ایشان را بمباران می‌کند. من از عموم مسلمانان جهان و دولت‌های اسلامی می‌خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن، به هم بپیوندند، و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می‌کنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و می‌تواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان «روز قدس» انتخاب و طی مراسمی همبستگی بین‌المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان فلسطین اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم.» [3]

از آخرین جمعه ماه رمضان سال 1358 که اولین روز قدس به فرمان امام خمینی (ره) شکل گرفت این مراسم هر ساله در کشور ما برگزار می شود. حضرت امام (ره) ضمن تاکید بر جهانی سازی آرمان فلسطین نقش به سزایی در ایجاد دغدغه در میان کشورهای مسلمان و حتی غیرمسلمان نسبت به مسئله قدس داشتند: «روز قدس، روزی است که باید سرنوشت ملتهای مستضعف معلوم شود باید ملتهای مستضعف در مقابل مستکبرین اعلان وجود بکنند، باید همانطور که ایران قیام کرد، و دماغ مستکبرین را به خاک مالید، و خواهد مالید، تمام ملتها قیام کنند، و این جرثومه‌های فساد را به زباله‌دانها بریزند.» [4]

متاسفانه سخت ترین ضربه ای که به وجهه بین الملی این روز زده شد ، سال گذشته توسط بعضی خواص بی بصیرت و مغرضان به آرمان جمهوری اسلامی صورت گرفت. کسانی که خود را مفتخر به القابی همچون نخست وزیر امام می دانستند و به یکی از بزرگترین آرمانهای بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران پشت کرده و شعارهایی انحرافی سر دادند. امام خمینی (ره) تکلیف این افراد را در زمان حیاتشان مشخص کردند: «اگر خميني را بكشند، چه خواهد شد، نه، اين حرفها نيست در كار. همه شما بحمدالله هستيد و كشور خودتان را حفظ مي­كنيد و مساله؛ مساله اسلام است.» [5]

هدف از این نوشتار معرفی هرچه بیشتر آرمان امام راحل و پی گیری تناقضاتی کسانی است که در ابتدا با استفاده ار سادگی بعضی عوام درصدد معرفی خود به عنوان شاخص خط امام جا زدند و امروز برعکس خط امام حرکت می کنند!
http://alirajabi.persiangig.com/image/news/QodsDay88,89/poster_ghods1.jpg

امام خمینی (ره) فرمودند: «روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است.» [6] ، اما همان عده مثلا خط امامی به راحتی شعار "نه غزه ، نه لبنان ..." را سر دادند. [7]

جالب ترین نکته روز قدس در سال فتنه ؛ شباهت نمازگزاران به بعضی از منافقین و گروه های چپ گذشته بود:

http://alirajabi.persiangig.com/image/news/QodsDay88,89/images.jpghttp://alirajabi.persiangig.com/image/news/QodsDay88,89/NamazChapha.jpg

سمت راست نمازجمعه سبزهای آمریکایی در روز قدس 88 ، سمت چپ نماز جماعت گروههای چپ  در اسفندماه 1359

اما برخورد ما با این قضیه نفاق جدید ؛ چیزی نخواهد بود جز روشنگری و ادامه راه حق.... این عمار ؟

تحریم اسرائیل:

Boycott Israel اسرائیل را تحریم کنید

«اسرائيل قيام مسلحانه بر ضد كشورهاى اسلامى نموده است و بر دول و ملل اسلام، قلع و قمع آن لازم است. كمك به اسرائيل چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت‏ حرام و مخالف با اسلام است.» [8] امام خمینی در تمامی اظهارنظراتش در قبال مسئله فلسطین؛ همیشه نسبت به بی کفایتی سران عرب اعتراض کرده و همراهی با آنها را مذموم می دانستند.

متاسفانه امروز عزمی جدی در قبال تحریم اسرائیل نه تنها در ملل اسلامی که حتی در کشور خودمان نیز دیده نمی شود!


              

مرتبط:

فلسطین در دیدگاه امام خمینی (ره)

فلسطين در چشم‏انداز امام خمينى(ره)

سخنرانی شهید مطهری پیرامون روز قدس

خیانت یکساله شد!

منابع:

[1] : صحیفه امام، جلد ۹، صفحه ۲۸

[2] : و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین / آیه 5 سورۀ قصص

[3] : صحیفه امام، جلد ۹، صفحه ۲۶۷

[4] : صحیفه امام، جلد ۹، صفحهٔ ۲۷۷

[5] : صحیفه امام، جلد ۱۵، صفحهٔ ۹۸

[6] : صحیفه امام، جلد ۹، صفحهٔ ۲۷۸

[7] : http://www.youtube.com/watch?v=5iW_glPRVqY

[8] : اعلاميه مورخ 18/3/1346 خطاب به ملل و دول اسلامى بمناسبت جنگ 1967 اعراب و اسرائيل. صحيفه نور، جلد 1، ص‏139


عدالتخواهی به مصلحت هست؟ / نیست!

قوه قضائیه است داریم!

- سران فتنه را دستگير نمی کنند ، اسمش را می گذارند مصلحت!

- نزديکان سران فتنه یا به عبارت دیگر جوجه فتنه گرها را دستگير و محکوم به زندانهای نه چندان بلند می کنند و بعد هم مرخصی دائم می دهند؛ آن وقت اسمش را ميگذارند رافت!


- دانشجویان عدالتخواه را به علت اعتراض به دانشگاه آزاد و جوانهای فریب خورده
و معترض به انتخابات را دستگير و محکوم به زندان آن هم از نوع بلندمدت بدون مرخصی می کنند و اسمش را ميگذارند عدالت!

فاش بگویید که عدالتخواهی به مصلحت هست یا نیست؟

مرتبط: در تجلیل از پیروزی جبهه عدالت

چرا کار فرهنگی جمهوری اسلامی برای نیمه شب است!

چند شب پيش، نزدیکی های ساعت یازده و نیم شب، خيلی اتفاقی چرخش پیاپی کانال تلویزیون خانه مان به شبکه چهار سیما افتاد و با ديدن چهره های حسین بهزاد، حاج سعيد قاسمی و نادر طالب‌زاده در برنامه ای به نام "راز"، ماندگار شد.

صحبت از جنگ بوسنی بود و مسلمانانی که دلبسته انقلاب اسلامی شده بودند و با تاسی از جمهوری اسلامی به نبرد نابرابر با صرب ها پرداخته بودند. اما جنس این صحبت با همه مناظره ها و گفتگوهای تلویزیونی فرق خاصی داشت از آنجا که حاج سعید، حسین بهزاد و نادر طالب زاده به همراه گروه روایت فتح روزی از نزدیک در صحنه نبرد مسلمانان بوسنی و صرب ها قرار داشته اند. واقعیت های عجیبی می شنیدیم. از دلبستگی آنها به ایران تا تهاجم فرهنگی اسلام به قلب اروپا!

لابه لای حرف ها و خاطرات این 3 عزیز ، تکه هایی از مستندی تکان دهنده به نام "خنجر و شقایق" پخش شد که بر روی آن نریشن های زیبای سید شهیدان اهل قلم خودنمایی می کرد. در لابه لای این برنامه به وضوح می شد دلیل ترس غرب از انقلاب اسلامی را فهمید. وقتی که حاج سعید درباره پیروزی های مسلمانان در جنگ ها و دخالت غرب گفت و وقتی می بینیم که چگونه این حرکت اسلامی را در قلب اروپا به خاک و خون کشیدند تا مبادا آرمان صدور انقلاب تحقق نیابد...

و وقتی می شنویم که دیوید پترائوس فرمانده فعلی نیروهای آمریکایی در افغانستان و فرمانده قبلی نیروهای این کشور در عراق که امروز تمامی جنایت ها و نا امنی های که توسط نیروهای آمریکایی طرح ریزی می شود در زیر منحوس اوست ‍،‌ در موقع کشتار مسلمان بوسنی فرمانده ارشد نیروهای آمریکایی در بوسنی بوده است،‌ حماقت است که درباره آینده مردم افغانستان و عراق یعنی همان دو کشوری که مستعدترین کشورها برای پیروزی اسلامگرایان است ‍، نگران نباشیم.

حماقت است که بین حضور آن سال های کریستین امانپور در بوسنی و مخابره خبرهای یکسویه اش در جهت تخریب چهره مسلمانان بوسنی و حضور او در آشوب های بعد از انتخابات ایران هیچ سنخیتی نبینیم!

اما باید تاسف بخوریم از اینکه جای برنامه ای روشنگرانه همچون "راز" با این مهمان ها و موضوعات ناب در ساعت های پایانی شب است و صداوسیمای به اصطلاح ملی مان از یک ساعت مانده به افطار تا پاسی از شب سریال های بدون برنامه ریزی ای را تحویل مخاطب می دهد و یا در بهترین شرایط به سراغ پخش برنامه ای همچون "دیروز، امروز،‌ فردا" می رود که تریبون تنگ نظرانی است که کورکورانه در آن می گویند:‌ پس چرا ما مخالفان را نمی بینیم ...! وقتی این چنین هستیم، حقمان است در زمینه کار فرهنگی عقب باشیم.

http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRqIrxvR7ly6HX4P73RwP6Fa4RXdSZ63DAoqmWyK_dgRAb8ZY0&t=1&usg=__Tlpxtfnng-O_RGpS-2YiILxfZL0=http://media.farsnews.com/Media/8809/Images/jpg/A0783/A0783850.jpg

در همین زمینه بخوانید:

پخش صداي آويني از تلويزيون ممنوع شده بود


نهضت جهانی اسلام- در بوسنی چه می گذرد؟


بعد التحریر: نزدیکی های ساعت یک که برنامه تمام شد و دوباره کانالها را در پی یک برنامه فرهنگی دیگر زیر و رو کردم مواجه شدم با سخنرانی دکتر رحیمی پور ازغدی با موضوع "جنگ نرم فرهنگی"! دوباره باید افسوس بخورم که چرا خزعبلات مشایی می شود موضوع روز ؛ و فرهنگ سازی در جمهوری اسلامی می ماند برای نیمه شب ها !

بعد ِ بعد التحریر: با تشکر از طلبه بلاگ، تریبون ، گرداب‌‍، خبرنامه دانشجویان و هزارسنگر بابت بازنشر مطلب و یا لینک دادن به این مطلب ...

دگردیسی های شیخ مهدی!

آنان که روزی دم از ولایت فقیه و حکومت اسلامی می زدند، بر اساس القائات اطرافیانشان شدند منتظری ها و شریعتمداری ها که مطرود ملت مسلمان ایران شدند.

در این پست قصد دارم تا با انتشار تنها 3 عکس و 3 نقل قول از شیخ مهدی کروبی همین رفتار و عدم بصیرت و چرخش در ادبیات دوستان قدیم و دشمنان جدید نظام اسلامی را به نمایش در بیاورم...

کروبی کسی است که روزی در مجلس ششم مدافع ولایت فقیه مطلقه بود و امروز مخالف آن ...


پرده اول (17/3/1388):

                          درباره نظارت استصوابی، بالاخره شوراي نگهبان نظارت دارد، بنده هم نظارت شورای نگهبان را قبول دارم و بايد هم شورای نگهبان ناظر باشد اگر ناظر نباشد دولت‌های آمده مجلس فرمايشی درست می‌كنند اما حدود اين نظارت بايد مشخص و توضيح داده شود و اينكه سليقه‌ای نشود كه هر وقت دل آنها خواست عمل كنند و الا بنده هم طرفدار اصل نهاد شورای نگهبان هستم ولي نظارت هم بايد باشد.

برای چندين بار تكرار مي‌كنم، قانون اساسي دو بخش دارد یک بخش آن قابل تغيير نيست كه جمهوری اسلامی و حكومت دينی است كه مجتهد جامع الشرايط در راس آن قرار دارد و اين‌ها برای بنده اصل است.[1]

http://alirajabi.persiangig.com/image/news/karoubi%27s%20Metamorphosis/karoubi1.jpg



پرده دوم (9/11/1388):

                                  من ولایت فقیه را می پذیرم. جمهوری اسلامی را می پذیرم و قانون اساسی را نیز می پذیرم. با شعارهایی که ساختارشکن هستند موافق نیستم! [2]

http://alirajabi.persiangig.com/image/news/karoubi%27s%20Metamorphosis/karoubi2.jpg



پرده سوم (30/3/1389):

                                   اختیار و دامنه ولایت فقیه آنقدر توسعه داده شد که بعید می دانم در مواردی این مقدار اختیار از سوی خداوند به پیامبران و ائمه معصومین نیز داده شده باشد و حتی گمان نمی کنم که خدا چنین حقی برای چنین برخوردی با بندگان را برای خودش نیز اعمال کند .... [3]

http://alirajabi.persiangig.com/image/news/karoubi%27s%20Metamorphosis/karoubi3.jpg

و امروز باید دید اینان که روزی خود در مسند کار بودند آیا اعتقادشان به ولایت فقیه فققط برای حفظ موقعیت و صندلی بوده یا واقعا به همین راحتی تغییر عقیده داده اند؟!

اقای شیخ مهدی کروبی!

اگر دین نداری لااقل آزاد مرد باش. یا مثل رجوی ها و قطب زاده ها شمشیر می بستی و از همان اول با همه مخالفت می کردی و یا حداقل همچون سروش و کدیور داد بزن و بگو که ولایت را از اصل قبول نداری ...

آقای کروبی! مطمئن باش امت حزب الله از دست تو ناراحت تر از این نمی شود ،  هرچه خواهی کن! بلکه فقط این دوستانت ( هستند که بیشتر خوشحال می شوند! اما بدان و آگاه باش در آن دنیا آن لباس طلبگی که به تن کرده ای جلویت را خواهد گرفت. دیگر از ابوموسی اشعری و اشعث ابن قیس و  یا حتی منتظری و شریعتمداری که بزرگتر نیستی!

عدالت آقای قوه قضائیه که تو را نمی گیرد و امیدمی به آن نیست ، اما مطمئن باش روز قیامت ، آن 300 میلیونها که گرفتی و خوردی و بردی و نگفتی که از کجا آمد بدجوری رااهت رو می گیره ...


مرتبط: خبرآنلاین/ اعتقاد کروبی به ولایت مطلقه فقیه در سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین صدیقی
مرتبط: رجانیوز / مرندی: موسوی و کروبی از ابتدا با ولایت فقیه مشکل داشتند



پی نوشت:
1- سخنان کروبی در مناظره با موسوی /  منبع: پارلمان نیوز
2- کروبی در مصاحبه با فاینشنال تایمز  /  منبع: پیک ایران
3- بیانیه شیخ کروبی درباره ولایت فقیه  / منبع: سحام نیوز

جاسبی از دید گل آقا!

http://alirajabi.persiangig.com/image/Caricature/JasbiInGolAgha.jpg


منبع: نشریه گل آقا ؛ پنج شنبه 7 آبان 1377



مرتبط:  بند میم وصیت نامه امام

         مافیای قدرت دانشگاه آزاد و نمایندگان وامدار ...

بررسی و تحلیل جریان اپوزیسیونی - دانشجویی "داب"

http://alirajabi.persiangig.com/image/news/Dab/Dab4.GIF

بررسی و تحلیل جریان اپوزیسیونی - دانشجویی "داب"
معرفی
: در دوران اصلاحات و با علنی‏ تر شدن اختلافات درونی درون دفتر تحکیم وحدت در سال 79 و 80، تعدادی از دانشگاههای عضو دفتر تحکیم وحدت در دنشگاه شیراز نشستی را برگزار کردند که به طیف شیراز معروف شدند. عده ای دیگر از انجمن ها نیز در اعتراض به این نشست، در دانشگاه علامه دست به برگزاری نشستی زدند که بعدها به طیف علامه معروف شدند.
بعدها همین طیف علمه نیز به سه دسته فکری تقسیم شد: مدرن - دموکراسی خواه - سنتی
فراکسیون مدرن طیف علامه از لحاظ تئوریک به جریان ملی مذهبی نزدیک است. این افراد دل به گزاره های لیبرال - دموکرات بسته و سعی در نشر شعار اساسی خود (آزادی-دموکراسی) در فضای دانشگاه ها دارد. در این میان جریانی موسوم به "داب" متولد شد که بر ارجحیت سوسیالیم بر لیبرالیسم تاکید دارد و بر خلاف جریاین اولیه سوسیال - دموکرات هستند.

"داب" مخفف عبارت روبه روست: دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب.  این خط فکری به صورت رسمی از نیمه دوم سال 1386 در دانشگاه ها شکل گرفت. 26 بهمن 1386 بیانیه کوتاه با نام "بیانیه اعلام موجودیت داشجویان سوسیالیست دانشگاه های سراسر ایران" با شعار 1-مرگ بر نظام سرمایه داری و طبقاتی، 2 زنده با آزادی و برابری 3- زنده باد سوسیالیسم منتشر شد. این بیانیه اولین حرکت عنوان دار "داب" بود.

مبانی تئوریک و رفتاری داب:

1- اعتقاد به مارکسیسم و سوسیالیسم:
داب از لحاظ تئوری و رفتار به گروه های چپ گرا و مارکسیست نزدیک است. دابی ها اندیشه های کمونیستی دارند. کمونیسمی که سالهاست با از هم پاشیده شدن شوروی سابق مرده و هم اکنون دیگر اقبالی در جهان به سمت آن نیست. آنها اعتقاد دارند می توانند با به کارگیری مارکسیسم به عنوان یک تئوری اجتماعی متغیر برای تغییر نظام حاکم استفاده کنند و هم چنین می خواهند با بهره گیری از کمونیسم به عنوان یک سازمان اجتماعی، با سلب مالکیت خصوصی بر منابع تولیدی یا به حداقل رسانیدن آن به قول خودشان از تمرکز قدرت و نظام سرمایه داری جلوگیری کنند!
http://alirajabi.persiangig.com/image/news/Dab/Dab3.jpg

2- سکولاریسم و نفی گزاره های دینی:
داب به دلیل درگیری با اندیشه های غربی سوسیالیتی - کمونیستی ، که پایه اصلی آنها اصالت انسان است، یا با دین به مخالفت می پردازد و درخواست حذف ان را دارد یا نگاهی سکولاریستی به آن دارد و دین را از صفحه اجتماع و زندگی بشر طرد می کنند. اعضای داب عمدتا افرادی سکولارمآب و لاابالی از نظر دینی و اخلاقی هستند.

3- پشتیبانی از جنبش های کارگری ، جنبش زنان و جنبش های دفاع از حقوق همجنس بازان
دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب به دلیل روش اعتراضی خود در مقابل حکومت جمهوری اسلامی ایران، با تمامی جنبش های به اصطلاح معترض عقد اخوت بسته است! و از هر دستاویزی برای مطرح کردن خود سود می برد.
با بررسی سایت ها و وبلاگهای منتسب به داب ، میتوان به وضوح این نزدیک و اخوت فکری و عملی را میان داب و سایر به اصطلاح ها جنبش ها دید. این سایت های اینترنتی و حتی نشریات آنها در دانشگاه ها به طور گسترده ای نسبت به پوشش اخبار مرتبط با جنبش کارگری، جنبش هشت مارچ، جنبش های فمنیسیت و حتی اخبار مربوط به گروه های طرفدار آزاد جنسی و همجنس بازی در ایران می پردازند.

http://alirajabi.persiangig.com/image/news/Dab/Dab1.jpg

4- استفاده از اعتراضات صنفی
داب اعتقاد دارد با استفاده از اعتراضات صنفی می تواند پیش درآمدی بر شورش های سیاسی ایجاد کند. چنانچه که در دو سال اخیر در بیشتر دانشگاته های کشور که اعتراضات صنفی صورت گرفته ، داب نیز به نوعی خود را به آنها نزدیک کرده است و نمونه بارز آن در دانشگاه تربیت معلم رخ داد و داب با سوار شدن اعتراضات 12روزه صنفی دانشجویان، خود را در دانشگاه معرفی کرد.

http://alirajabi.persiangig.com/image/news/Dab/Dab2.JPG

5- تشکیل کمیته های آزادی برای دستگیرشدگان دانشجویی، کارگری، فمینیت و یا همجنس گرا
دابی ها به صورت بسیار چراغ خاموش خزنده اقدام به تطهیر دانشجویان مارکسیست دستگیر شده می کنند. و با تبلیغات شدید در فضای مجازی و دانشگاه ها سعی در همراه سازی افکار عمومی دانشجویی در حتی کارگری و... دارد. دابی ها در این خصوص اقدام به راه اندازی کمپین ها، چاپ اعلامیه و نشریات در دنشگاهها، اعلام همدردی با خانواده دستگیرشدگان، اعلام همبستگی با جنبشهای دفاع از حقوق کارگران، دفاع از حقوق زنان و دفاع ار حقوق همجنس گرایان و سایر موارد مشابه دارند.

پی نوشت ها:
* دابی ها همچون بقیه مارکسیست ها علاقه خاصی به استفاده از کلمه رفیق و رنگ قرمز دارند!
* استعمال نمادهای مارکسیستی در میان این افراد به وضوح قابل مشاهده است: گل سرخ، داس و چکش، کلاه چه گوارا و ...
* این جنبش به صورت بسیار تشکیلاتی و منظم در حال گسترش در تمامی دانشگاه ها هستند و حتی در افق های خود ورود این تفکر سطح مدارس را نیز در نظر دارند.
* شعارهای اصلی آنها: "نان، برابری، آزادی" / "یا سوسیالیسم یا بربریت" / "آزادی، برابری، هویت انسانی"


کلام آخر:

از آنجا که خود یک فعال دانشجویی هستم از نزدیک با بعضی از افراد آشنا هستم. و تمامی صحبت های مطرح شده، تجربیات شخصی خود من بود. اما واقعا باید برای دانشجویانی که خود را طرفدار مراکسیسم و کمونیسم می دانند تاسف بخورم! به قول دکتر حسن عباسی امروزه دیگر مارکسیسم در جهان مرده است و دیگر عصر شوروی و کوبا تمام شده! امروزه هر دولتی که ادعای چپ بودن دارد، (اشاره به بولیوی، کوبا ، ونزوئلا و ... )برای ادامه حیات سیاسی خود در مقابل امپریالیسم، ابتدا باید شرفیاب مقامات ایران بشود و از ما اجازه فعالیت بگیرد!

بازتاب :  وبسایت جنگ نرمشبکه خبر دانشجو

نتایج دادگاه کهریزک + بیانیه پروفسور رهنورد !

خبر خیلی صریح است:

سازمان قضایی نیروهای مسلح عصر چهارشنبه 9تیر، نتایج رسیدگی به پرونده های متهمان بازداشتگاه کهریزک و کوی دانشگاه را اعلام کرد و بر اساس این حکم، دو نفر از متهمان را به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی منتهی به قتل مرحومان امیرجوادی فر، محسن روح الامینی و محمد کامرانی علاوه بر حبس، انفصال موقت از خدمت، جزای نقدی، شلاق تعزیری و پرداخت دیه، به قصاص نفس و 9 متهم دیگر را حسب اتهامات منتسب به آنان، به تحمل حبس، پرداخت دیه، جزای نقدی، انفصال موقت از خدمت و شلاق تعزیری محکوم نموده و یکی از متهمان نیز به دلیل عدم احراز جرم، از اتهامات وارده تبرئه شده است.

امیدواریم به زودی قوه قضائیه نیز با قاضیان و متهم اصلی پرونده (آقای دادستان سابق) برخورد کند.

مرتبط: آخرین اخبار از داداگاه کهریزک و کوی دانشگاه
مرتبط: متهم اصلی جنایت کهریزک معرفی شد + عکس



و اما نکته ای که برای من جالب است واکنش احتمالی روشنفکرترین زن مسلمان یعنی پروفسور رهنورد است. ایشان احتمالا بیانیه به شرح زیر صادر خواهند کرد

مردم شریف ایران

ما هنوز هم هستیم. جنبش ما زنده است و داریم هنوز هم می جنبیم.

شنیده شده ایادی دولتی و عده ای قاضی نما که به خاطر ساندیس با اتوبوس بدون پلاک سپاه و بسیج به محل کار خود در سازمان قضایی ارتش رفته بودند ، بنا بر هیچ گونه شواهدی ، تصمیم گرفته اند بر خلاف احکام صریح اسلامی مبنی بر قصاص قاتل، مجرمین کهریزک را هم اعدام کنند!

ضمن اعلام برائت جنبش سبزمون از این قضیه، بنده از همین جا اعلام می کنم، اعدام نکنیدشان لطفا ارشادشان کنید!

مرتبط: پیشنهاد جدید زهرا رهنورد: به جای اعدام ارشاد کنید

مرتبط: به بهانه سالروز نظریه قرن، داماد لرستان

بند میم وصیت‏نامه امام

شورای عالی انقلاب فرهنگی پرونده دانشگاه آزاد را به جریان می اندازد. قرار است اساسنامه جدید را اجرایی کنند، مدیریت را می خواهند عوض کنند ، خبرهای خوبی به گوش می رسد. دست مدیران هزار فامیل انگار قرار است از دانشگاه آزاد قطع شود ، دانشگاه آژاد قرار است ملی بشود ....

اما ناگهان ... خبر می رسد نمایندگان مجلس طرح وقف دانشگاه آزاد را در مجلس آورده اند. وقف چه چیزی؟ آیا دانشگاه آزاد ملک خصوصی شماست که می خواهید آن را وقف کنید؟

اما تعجب بر انگیز آن است که این طرح بدون آنکه در نوبت باشد با لابی گری خاص هیات رئیسه و بعضی نمایندگان مطرح و تصویب می شود .... عداه ای اعتراض می کنند اما لابی جاسبی و رفقا قوی تر از این حرفهاست ، مجلسی ها هم وام دارند یا خودشان هیات علمی شده اند یا فرزندانشان ...

تنها یک روز از تصویب مصوبه ننگین مجلسیان گذشت و جوانان انقلابی و عدالتخواهانی که این بی عدالتی را بر نمی تابند، طبق بند میم وصیت نامه امام خمینی در جلوی مجلس، دست به اعتراض زدند:

م- اكنون‌ وصیت‌ من‌ به‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ در حال‌ و آینده‌ و رئیس‌جمهور و رؤسای‌ جمهور مابعد و به‌ شورای‌ نگهبان‌ و شورای‌ قضایی‌ و دولت‌ در هر زمان‌، آن‌ است‌ كه‌ نگذارند این‌ دستگاههای‌ خبری‌ و مطبوعات‌ و مجله‌ها از اسلام‌ و مصالح‌ كشور منحرف‌ شوند. و باید همه‌ بدانیم‌ كه‌ آزادی‌ به‌ شكل‌ غربی‌ آن‌، كه‌ موجب‌ تباهی‌ جوانان‌ و دختران‌ و پسران‌ می‌شود، از نظر اسلام‌ و عقل‌ محكوم‌ است‌. و تبلیغات‌ و مقالات‌ و سخنرانیها و كتب‌ و مجلات‌ برخلاف‌ اسلام‌ و عفت‌ عمومی‌ و مصالح‌ كشور حرام‌ است‌. و بر همة‌ ما و همة‌ مسلمانان‌ جلوگیری‌ از آنها واجب‌ است‌. و از آزادیهای‌ مخرب‌ باید جلوگیری‌ شود. و از آنچه‌ در نظر شرع‌ حرام‌ و آنچه‌ برخلاف‌ مسیر ملت‌ و كشور اسلامی‌ و مخالف‌ با حیثیت‌ جمهوری‌ اسلامی‌ است‌ به‌ طور قاطع‌ اگر جلوگیری‌ نشود، همه‌ مسئول‌ می‌باشند.
و مردم‌ و جوانان‌ حزب‌اللهی‌ اگر برخورد به‌ یكی‌ از امور مذكور نمودند به‌ دستگاههای‌ مربوطه‌ رجوع‌ كنند و اگر آنان‌ كوتاهی‌ نمودند، خودشان‌ مكلف‌ به‌ جلوگیری‌ هستند. خداوند تعالی‌ مددكار همه‌ باشد.


اماما! شاهد باش من هم اعتراض کردم!
مرتبط:  مافیای قدرت دانشگاه آزاد و نمایندگان وامدار ...

پ.ن. از بعضی از شعارها ناراضی بودم

حکمت مطهر، تبلیغ شریعت

"... كوچک‌ترین گناه این مرد، بدنام كردن روحانیت است. او همكاری روحانیت با دستگاه‌های ظلم و جور علیه توده مردم را به صورت یك اصل كلی اجتماعی در آورد و مدعی شد كه "ملک و مالک و ملا" و به تعبیر دیگر "تیغ و طلا و تسبیح" همیشه در كنار هم بوده و یک مقصد داشته‌‌اند..." [۱]

 این سخنان، قضاوت شهید آیت ‌الله مطهری در آستانه انقلاب ۱۳۵۷ و در نامه‌ای خصوصی به امام خمینی در خصوص دكتر علی شریعتی است. اما آیا چه می شود که دو متفکر بزرگ انقلابی با هم در بعضی موارد اختلاف دارند؟ امروز که در آستانه وفات (و یا شهادت) دکتر علی شریعتی هستیم بر آن شدم تا به بررسی روابط شهید مطهری و مرحوم شریعتی به عنوان دو متفکر اسلامی بپردازم.

شریعتی جذاب ؛ مطهری عمیق
هیچ گاه تاثیری که سخنرانی معروف به "آری این چنین است برادر" دکتر شریعتی را بر روی خودم، از یاد نمی‏برم. کلامی صریح و جذاب، نه برای آنان که راه یافته اند بلکه برای آنان که در راهشان تردید دارند. در تمامی کتاب ها و سخنرانی دکتر شریعی ، به یاد ندارم که برای فهماندن مطالب خود سراغ استدلال های دینی و تفکرات عمیق فلسفه اسلامی برود.

اعقاد دارم که هیچ گاه کلام دکتر شریعتی در دقت بیان و صراحت کلام به پای کلام شهید مطهری نمی رسد. اما محتوای بیان شریعتی ارائه جذاب سطحی متوسط از معارف دینی برای نسل جوان آن هم در حد تلنگری است برای بیداری فطرت انسانی.

دکتر شریعتی در تمامی تعلیم هایش یک اصل را اساس کار خود قرار داده؛ تقویت ایمان جوانان حتی با مفاهیم غیر دینی. این نگاه سطحی دکتر شریعتی به دین در نوشته ها و سخنرانی ، مشتاقان کلام او را بسیار زیاد کرده در حالیکه خطر انحراف سکولاریستی در مریدان کلام وی بسیار مشهود است. امروز در میان قشر دانشجویان ما که رنگ و بویی از تفکر را دارند، شریعتی محبوب تر از مطهری است و این محبوبیت بیشتر موجب شده تا برداشت های سطحی از دین در میان دانشجویان رواج بیشتری بیابد.

 اما به نظر نگارنده، چالش انحراف‏های بعد از شریعتی را با حذف عقیده شریعتی نمی‏توان برطرف کرد زیرا نسل جوان و جویای تفکر ما بیشتر به دنبال تفکر زیبا می رود تا عمیق و اینجاست که خواسته یا ناخوسته نمی‏توان جلوی رواج این تفکر سطحی نگری به دین را گرفت. راه مبارزه با این انحراف، حذف کردن شریعتی از ساحت تفکر اسلامی نیست بلکه عمق دادن به تفکر شریعتی است و این مهم دست نمی یابد مگر با تمسک به متفکرانی همچون شهید مطهری و علامه طباطبایی که در تعلمیات خود اصل را برخلاف شریعتی بر پایه استدلال های آهنین و تفکرات عمیق دینی نهاده اند.

تفکر شریعتی کلام قبل از انقلاب ؛ تفکر مطهری کلام بعد از انقلاب

من به عنوان جوانی که زمان انقلاب را درک نکرده ، احساس می کنم نقش شریعتی در تهییج انقلابی جوانان بیش از شهید مطهری بوده است. دکتر شریعتی با سخنان آتشین خود در حسینیه ارشاد و سایر منابر، توانست روح اسلامگرایی را در جامعه ای که دغدغه اسلام واقعی را نداشت و مورد تهاجم انواع تفکرات انحرافی غرب همچون مارکسیسم بود را زنده کند.
 
 اما با پیروزی انقلاب و اجرای قوانین اسلامی در کشور و اقبال عمومی ۹۸ درصدی مردم نسبت به جمهوری اسلامی، دیگر ما باید به دنبال عمق دادن به تفکرات جوانانی تهییج شده می بودیم. دیگر نمی توان همچون شریعتی اسلام را بدون روحانیت ترویج کرد و گفت: در اسلام سازمانی به نام روحانیت نیست و كسی روحانی حرفه‌ای نمی‌شود. در اسلام میان مردم و خدا واسطه نیست، هر كسی مستقیماً با او در تماس است..." [۲]

تضادهای مطهری و شریعتی

با در نظر گرفتن همین دغدغه های عمق بخشی به دین است که اختلافات میان مطهری  شریعتی پدید می‏آید. انتقادات استاد شهید مطهری نسبت به دکتر شریعتی تنها منحصر به مبانی اسلام شناسی او نبوده است.[۳] استاد شهید مطهری ریشۀ انتقادات و اشکالاتی که به آثار دکتر شریعتی وارد بود را در عدم انسجام فکری و برخوردار نبودن از یک مبنای اصولی و حاکمیت دیدگاه علمی و جامعه شناسی بر اندیشه های وی و فرصت نیافتن در مطالعه عمیق معارف اسلامی می دانستند. اما این انتقادات آن چنان نبود که منجر به دشمنی میان این دونفر شود. با این وجود نقدهای بی‌پروای شریعتی به روحانیت از یک طرف و تفسیرهای نوگرایانه او از مفاهیم دینی از سوی دیگر، روحانیت سنتی را در برابر او قرار داد. مرحوم کافی یکی از برجسته ترین این شخصیتها بود. دور شدن شریعتی از روحانتیت تا جایی ادامه یافت که نقل است که حجۀاسلام ممدعلی انصاری در قبل از انقلاب طی یک سخنرانی شروع به انتقاد از شریعتی کرد و درباره او گفت: "... در یك قرن اخیر، اسلام و تشیع هیچ‌گاه دشمنی خطرناك‌تر و گستاخ‌تر از علی شریعتی به خود ندیده است."[۴]

اما موضع شهید مطهری در برابر این انتقادات چگونه بود؟ وی در پاسخ به حجت الاسلام سید‌هادی خسرو شاهی که درباره انحرافات شریعتی در نزد ایشان سخن گفت بود، این گونه نظر داده است: دكتر شریعتی اشتباه دارد اما در آن سطحی نیست كه بعضی طلبه ها بفهمند یا بیان كنند.[۵] ایشان معتقد بودند كه دكتر شریعتی اشتباهات علمی دارد و مخالفت با وی در سطح اختلافات علمی ‌است. از این مسئله خود دكتر شریعتی هم استقبال می‌كرد. اما مخالفت‌های دیگری هم شهید مطهری داشت. به ظاهر این مخالفت‌ها بر اساس دغدغه ایشان برای اسلام حقیقی بود كه می‌گفت؛ دكتر شریعتی ضمن صحبت‌های خود اسلام واقعی را تصویر كند. شهید مطهری معتقد بود اسلام از روحانیت جدا نیست اما دكتر شریعتی می‌گفت؛ اسلام منهای روحانیت. اما منظور شریعتی از روحانیت، آن دسته از روحانیونی بود كه به یك طبقه تبدیل شده بود و دكان دین را در اختیار داشتند، این در حالی بود که شهید مطهری اعتقاد داشت كه روحانیت چه علمای سنتی قدمی ‌و چه علمای جدید همه از پاسداران اسلام هستند. به طور کلی انتقاد اصلی شهید مطهری نسبت به شریعتی به عنوان یک متفکر بیشتر ناشی از این بود که انحرافات شریعتی هر چند کوچک موجب انحرافات بزرگ در علاقمندان وی می شود.

حکمت مطهر، تبلیغ شریعت

به اعتقاد من باید کلام شریعتی را همراه با تفکر مطهری آموخت، شریعتی را در کنار مطهری مطالعه کرد. ترکیبی زیبایی‌های سخن شریعتی را با اندیشۀ اسلامی مطهری به هم آموخت و در جهت اعتلای اسلام و گسترش تفکرات اسلامی نه تنها در کشورمان که در سرتاسر دنیا تلاش کرد. باید به سمتی برویم که در کنار مسابقات "حکمت مطهر" که هر روزه برگزار می شود، مسابقات شریعتی خوانی هم برگزار کنیم تا با استفاده از جذابیت شریعتی ، جوانان را جذب کنیم و با استفاده از قاطعیت مطهری راه اصلی را به آنها نشان بدهیم.

پی نوشت:
۱-  متن کامل این نامه را در اینجا ببینید:  شیخ شهید / انتشارات صدرا / صص ۳۹ـ۴۶
۲- دکتر علی شریعتی/ مجموعه آثار جلد۲۲/ مذهب علیه مذهب/ صفحه ۲۰۷
۳- اکبر رحمتی/ استاد مطهری و روشنفکران/ انتشارات صدرا
۴- علی رهنما/ مسمانی در جستجوی ناکجا آباد/ ص۳۸۹
۵- مصاحبه با دکتر محمهدی جعفری (نقل به مضمون)/ مطهری گفت شریعتی دروغ می‌گوید/ هفته نامه شهروند امروز / شماره ۵۰ 
 
مرتبط:
 

سیدحسن؛ مصطفوی است نه خمینی!

مقام معظم رهبري و سيد حسن خميني در مراسم بيست و يکمين سالگرد ارتحال امام خميني(ره)
جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین سید حسن مصطفوی نوه گرانقدر امام امت

سلام علیکم


من به عنوان یک دانشجوی عاشق امام از برخوردهایی که با شما در مراسم 14 خرداد 1388 انجام شد، بسیار ناراحت هستم و ضمن محکوم کردن این گونه رفتارها ، از شما سوالی مختصر داشتم. انشالله که مطالعه بفرمائید.

جناب اقای سید حسن مصطفوی

مگر مردمی که شعار دادند یا همان عده معدود که از دید عده ای اغتشاشگر بودند چه می گفتند؟

1- سید حسن ، بصیرت بصیرت (درخواست بصیرت از سید حسن)
2- مرگ بر منافق (ایجاد مرزبندی با خیانتکاران به انقلاب)
3- مرگ بر ضد ولایت فقیه (ایجاد مرزبندی با هواداران اسلام سکولار)
4- نواده روح الله ، سید حسن نصر الله (حمایت از لبنان)


اما در مقابل کسانی که بعد از انتخابات 88 در خیابانها آمده بودند و از دید عده دیگری اغتشاشگر بودند، چه می گفتند؟

1- جمهوری ایرانی (در نفی آرمان جمهوری اسلامی)
2- مرگ بر اصل ولایت فقیه (هواداری از سکولاریسم)
3- نه غزه نه لبنان ... (در نفی آرمان مستضف گرایی انقلاب)


حال مقایسه کنید و با خط کش دین و انقلاب و شاخص رفتاری امام بسنجید:

کدامیک به آرمان های امام نزدیک تر بود؟

1- ایجاد جمهوری اسلامی
2- اصل ولایت فقیه
3- حمایت از مستضعفین عالم


امیدوارم جنابعالی به عنوان یکی از اساتید حوزه علمیه قم ، مرا در فهم بهتر مسئله یاری بفرمائید.

طول عمر و عزت روزافزون را برای شما آرزومندم


                                                                دانشجوی عدالتخواه
                                                                       20/3/1389




پی نوشت:

اگرچه اتفاقات 14 خرداد را مذموم می دانم، اما آیا اینکه مطابق با شناسنامه ایشان را صدا بزنم سید حسن مصطفوی ، توهین است؟ معیار خط امامی بودن آیا صرف داشتن نام خانوادگی خمینی یا حتی منصوب امام بودن است؟

با نگاهی به صفحه اول شناسنامه ایشان به راحتی میتوان فهمید که نام خانوادگی ایشان مصطفوی است نه خمینی.

نگاهی اجمالی به جنجال رحیمی

الحمد لله انگار دیگر نوبت مبارزه با مفاسد اقتصادی شده!

امروزه مبارزه با مفاسد اقتصادی مسئله‌ای است که در ماه‌های اخیر مورد توجه ویژه مسئولین قوه قضائیه قرار گرفته است، پس از این که در نیمه اسفند ماه رییس دستگاه قضایی از "اختلاس کلان در یک شرکت دولتی" خبر داد، مبارزه با دانه درشت‌های مفاسد اقتصادی وارد فاز جدیدی شده است. اعضای این شرکت با جعل اسناد دولتي و قضايي، ميلياردها تومان به حقوق مردم و بيت‌المال خسارت وارد کرده بودند. [1]

پس از اظهارات آیت الله صادق لاریجانی مبنی بر مبارزه با سرسختانه با مفسدین اقتصادی ، دوباره تکاپوی  سیاسی و رسانه ای جدیدی به راه افتاده است.

نوزدهم اسفندماه سال گذشته بود که 216 نفر از نمايندگان مجلس در نامه‌اي به رئيس قوه قضائيه ضمن اعلام حمايت از دستگيري باند بزرگ فساد اقتصادي تاکيد كردند:
ضعيف کشي نکنيد؛ برخي افراد با مسئوليت بالا را مورد تعقيب قرار گيرند.

در این نامه به بند هفتم فرمان هشت ماده ای رهبر معظم انقلاب در مبارزه با مفاسد اقتصادی اشاره شده است که  به این شرح است:

در امر مبارزه با فساد نباید هیچ تبعیضى دیده شود. هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهى نباید استثنا شود. هیچ شخص یا نهادى نمی تواند با عذر انتساب به اینجان
ب یا دیگر مسئولان کشور، خود را از حساب کشى معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هر مسند باید برخورد یکسان صورت گیرد. [2]

درست چند روز بعد از دستگیری بیشتر اعضای باند بزرگ فساد اقتصادی و نامه 216 نماینده به رییس قوه قضائیه مبنی بر تعقیب دانه درشت این پرونده، محمدرضا رحیمی از دستگیری مفسدان استقبال کرد. معاون اول فعلی رئيس جمهور با ابراز خوشحالي از دستگيري مفسدان اقتصادي، در خصوص دستگيري اعضای این باند خاطرنشان كرد: اين شركت، يك مجموعه بيمه‌اي بوده كه تخلفات آن ظاهرا از سال 83-84 آغاز شده كه ديوان محاسبات در آن زمان با آنها برخورد كرد. ‌اين شركت تتمه تخلفات گذشته آن افراد بودند كه در حال حاضر نمايان شده و دستگير شده اند. گفتنی است 11 نفر از اعضای این باند دستگیر شده اند.[3]

این در حالیست که الیاس نادران نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز چندی پیش با انتشار نامه ای به رحیمی، درباره واریز چندین میلیارد پول به حساب وی پرسیده بودhttp://www.fararu.com/images/docs/000044/n00044178-b.jpg: "لابد اطلاع دارید آقایان جابر ابدالی، حمزه نویس و مسعودی در چه شرایطی هستند. از اینكه تا به حال چه گفته‌اند بنده بی اطلاعم، لكن بعنوان نماینده مردم شریف ایران انتظار دارم توضیح بفرمائید كه چكهای چند میلیارد تومانی و چند صد میلیون تومانی كه به حساب شما واریز شده است از چه حسابهایی و مربوط به چه افرادی است؟" [4]

در همین اثنا سایت الف ، که قبلا نیز جعلی بودن مدرک رحیمی را افشا کرده بود ، پرده از دروغ دیگری از محمدرضا رحیمی رئیس فعلی ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادي (!) پرده برداشت.

الف می گوید:  آقای رحیمی نه تنها خود از عنوان علمی دکتری استفاده کرده، بلکه برای اخذ مدرک دکتری با  دانشگاه جعلی بلفورد مکاتبه کرده و اندکی بعد از این مکاتبه، در مكاتبه‌ دیگر با دبير  كميسيون بررسي نشريات علمي كشور، هم برای خود و هم برای فردی که قبلا برای اخذ مدرک جعلی معرفی کرده است، ادعای داشتن عنوان دکتری کرده است. [5]

با فرا رسیدن تعطیلات نوروزی،این تب و تاب و کشمکش کمی فروکش کرد.

اما با انتشار خبر دستگیری یکی مدیران اسبق قضایی کشور که با همین باند بزرگ مفساد اقتصادی دولتی همکاری داشته توسط سایت جهان نیوز ، پرونده وارد فاز جدیدی شد. [6] جهان هیچ اشاره ای به نام این شخص نکرده اما به صورت کد وار مشخص کرده که این مقام سابق قضایی به علت اهمال در پرونده شهرام جزايري و فرار وي، از اين مسؤوليت بركنار و از كار قضايي نيز معلق شده بود. و اینجا بود که تنها یک نام به ذهن خطور می کرد که در جریان پرونده شهرام جزایری نیز دستهایی داشت: "الیاس محمودی". هر چند وی در گفتگو با سایت دولتی فارس این خبر را تکذیب کرد. [7]

حسن غفوري‌فرد عضو هيئت رئيسه مجلس در جلسه علني روز يكشنبه 15 فروردین ماه 89، نامه 233 تن از نمايندگان را خطاب به رئيس قوه قضائيه در صحن علني مجلس قرائت كرد كه متن آن به شرح زير است:

بر اساس اخبار موثق در مورد مبارزه با مفاسد دانه‌درشت‌ها فشارهايي متوجه جنابعالي شده است. از آنجا كه مقام معظم رهبري در اين مورد فرموده‌اند: در امر مبارزه نبايد هيچ تبعيضي ديده شود، هيچ كس به هيچ لحاظ دستگاهي نبايد استثنا شود و هيچ شخص يا نهادي نمي‌تواند با صرف انتساب به اينجانب يا ديگر مسئولان كشور خود را از حساب‌كشي معاف بشمارد. با فشار در هر جا و هر مسلك بايد برخورد يكسان صورت گيرد.
در قوه قضائيه فرض است كه در اين مبارزه نفس‌گير ولي مقدس با پايداري كار مبارزه را از بالا شروع كند چنانكه در مواضع شما نيز آشكار است.
خواه متهم از مسئولان بلندپايه كشور باشد خواه فرزند مقامات باشند.
ما نمايندگان به مردم اطمينان مي‌دهيم كه در كنار رهبري دلسوز و مردم بصير پشتيبان اين جهاد قوه قضائيه خواهيم بود.[8]

سایت الف با انتشار این خبر و اضافه کردن این مطلب در توضیح نامه که اشاره به مهدی هاشمی رفسنجانی و محمدرضا رحیمی دارد ، باز هم به آتش این کشمکش دامن زد:

در پی وارد آمدن فشارهای پیدا و پنهان بر قوه قضاییه برای به تاخیر انداختن یا عدم رسیدگی به پرونده آقایان (م.ر) و نیز (م.هـ)، 233 نفر از نمایندگان مجلس با ارسال نامه ای خطاب به رییس قوه قضاییه، از تلاش های ایشان برای پیگیری پرونده افراد دانه درشت حمایت کردند.[8]

الیاس نادران در سخنانی خواستار دستگیری محمدرضا رحیمی شد که البته شرح خبر آن در پست قبلی آمد. اما آن چنان که از صورت قضیه نیز در ابتدا بر می آمد ، باز هم فشارها رسانه های وابسته به رحیمی ، جنگ رسانه ای خود را بر علیه منتقدین آغاز نموده اند. کافیست خودتان به سایت اول خبرگزاری ایرنا سری بزنید. همینک که من این مقاله را می نویسم ، از مجموع 39 خبر و تحلیل سیاسی و اجتماعی حاضر در صفحه اول این خبرگزاری، 12 خبر به اظهار نظر درباره آقای نادران و سایت الف پرداخته است!

اما نکته جالب در این اظهار نظرها این است که علیرغم تکذیب بیشتر مصاحبه شوندگان، فرهاد تجری به طور ضمنی ارتباط مفسدان دستگیرشده با رحیمی را تایید کرده است: "براساس شواهد و قرائن سوء استفاده‌هاي افرادي که نادران از آنها نامبرده است، هيچ ارتباطي به معاون اول نداشته است بلکه آنها به دنبال اين هستند که خود را با شخصيت‌هاي نظام مرتبط بدانند." [9]

............................................................................................................

منابع:

1: دانه درشت ها در تور قوه قضائیه (http://www.fararu.com/vdcdjf0o.yt0o56a22y.html)

2: ضعیف کشی نکنید/ دانه درشت فاسد را دستگیر و محاکمه کنید (http://alef.ir/1388/content/view/66369/83/)

3:  استقبال از استقبال رحیمی از دستگیری مفسدان (http://alef.ir/1388/content/view/66772/83/)

4: نامه افشاگرانه نادران به رحیمی (http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=87711)

5: مستنداتی جدید درباره ی دروغگویی رحیمی (http://alef.ir/1388/content/view/66726/83/)

6: دستگیری یک مقام سابق قضایی با حکم قضایی (http://www.jahannews.com/vdcfvjdyew6dxxa.igiw.html)

7: واکنش الیاس محمودی به اظهارات نادران (http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901171467)

8: حمایت نمایندگان از قوه قضاییه دربرابر فشارها (http://alef.ir/1388/content/view/67270/)

9: تجری: متخلفان به‌دنبال مرتبط کردن خود با رحیمی هستند (http://alef.ir/1388/content/view/67610/)

* در این مقاله سعی شد به روند مبارزه با مفسدین اقتصادی در ماه گذشته پرداخته شود. در مقاله بعدی انشالله به اتهامات وارد شده به آقای رحیمی خواهم پرداخت.

انتقاد الیاس نادران از عدم دستگیری محمدرضارحیمی

عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس با طرح مطالبی در خصوص یک پرونده قضایی از عدم دستگیری معاون اول رئیس جمهور انتقاد کرد و نسبت به باند فساد خیابان فاطمی افشاگری نمود.

الیاس نادران نماینده تهران در حاشیه جلسه علنی امروز سه شنبه مجلس با بیان اینکه افرادی که در بحث مفاسد اقتصادی از رحیمی معاون اول رئیس جمهور دفاع می کنند از میزان دخالت وی در شبکه مفاسد اقتصادی که اخیرا اعضای آن دستگیر شده اند اطلاعی ندارند، اظهار داشت: یا این افرادی که از آقای رحیمی دفاع می کنند از میزان دخالت وی در شبکه فساد اطلاعی ندارند یا اینکه اطلاعات آنها ناقص است.

وی افزود: زمانی که بنده در صحن علنی در خصوص معاون اولی آقای رحیمی تذکر دادم همزمان برخی از نمایندگان در راستای انتصاب وی به رئیس جمهور نامه نگاری کردند.

نادران تصریح کرد: اگر نمایندگان از میزان دخالت رحیمی در شبکه فساد اطلاع داشته باشند از حمایت های خود از وی دست بر می دارند. وی به نامه اخیر مجلس به آیت الله صادق آملی لاریجانی برای مبارزه قاطع با مفاسد اقتصادی اشاره کرد و ادامه داد: نمایندگان با امضای نامه اخیر به رئیس قوه قضائیه نشان دادند که علی رغم اطلاعات اجمالی که از موضوع دارند موضع حق و عدالت طلبانه در رابطه با این گونه موضوعات می گیرند.

نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی یادآور شد: آقای رحیمی رئیس حلقه فساد در خیابان فاطمی است که نسبت به جمع آوری منابع از محل منابع فاسد و توزیع آن تصمیم گیری می کرده است و اکنون تقریبا همه اعضای این شبکه فاسد اقتصادی در خیابان فاطمی دستگیر شده اند الا معاون اول فعلی رئیس جمهور.

وی گفت: اینکه کسی را به دلیل مسئولیت اجراییش از دستگیری مستثنی می کنند نه عادلانه است نه پذیرفتنی. شبکه فساد اقتصادی خیابان فاطمی متشکل از افرادی به اسامی جابر ابدالی، الیاس محمودی، مسعودی و برخی افراد بوده که همه این افراد دستگیر شده اند.

نادران تاکید کرد که علی رغم اینکه گفته می شود رحیمی در توزیع پول منابع فاسد نقش نداشته و چک ها را جابر ابدالی امضا می کرده باید توجه داشت که حساب بانکی و چک ها مربوط به این فرد است اما دست خط آن مربوط به فرد دیگری است.

وی با تاکید بر اینکه قوه قضائیه باید مشخص کند این چک ها را چه کسی تنظیم می کرده است خاطر نشان کرد: رحیمی باید به دستگاه قضایی و مردم در این زمینه پاسخگو باشد. باید رئیس شبکه فساد خیابان فاطمی دستگیر شود تا مبارزه با مفاسد اقتصادی جنبه عینی و واقعی بگیرد و گرنه شهروند درجه یک و دو و ضعیف کشی را شاهد خواهیم بود.

مرتبط: الیاس محمودی کیست؟

مرتبط: دستگیری مقام سابق قضایی با حکم قاضی

مرتبط: لزوم پايان دادن به شعارها و اقدام عملي جدي در مبارزه با مفاسد اقتصادي و دانه درشت ها و اعتراض به برخي برخورد ها با عدالت خواهان (نامه سرگشاده جنبش عدالتخواه دانشجویی به رئیس قوه قضائیه)

موج سبز و تعالیم جین شارپ

حضرت علی (ع): آنان که در هنگام فرمان ولی خواب باشند در زیر گام های دشمن بیدار می‏شوند.

می گویند توهم توطئه دارید!

می گویند توهم دشمن دارید! دشمن کجا بوده ، اصلا اونها این همه دنیا رو چرا باید ول کنن بچسبن به ایران؟

این حکایت کسانی است که در خواب غفلت بسر می برند. چه بخواهیم و چه نخواهیم سال 1388 سال فتنه ای عظیم بود. دشمن و وابستگان عقیده ای داخلی اش، سعی کردند با روش فشار از درون (اعتراض و راهپیمایی) و چانه زنی از بالا (تحرکات و نامه های پیاپی سیاسیون) نسبت به ایجاد انحراف در آرمان های انقلاب قدم بردارند. 

اینان و به تعبیر مقام معظم رهبری؛ جریان فتنه با عدم پیگیری اعتراضات خود از طریق قانونی، راه اندازی اردوکشی خیابانی، چندین ماه است که کشور را دچار التهاب کرده اند. بعضی از خواص بی بصیرت نیز با عدم مرزبندی دقیق خود با عنصر ضد انقلاب که دشمنی شان با انقلاب اسلامی ایران اثبات شده است به این التهابات دامن زده اند.

در این نوشتار مقایسه ای بین حرکات معترضان و فرمولهای جین شارپ پدر معنوی انقلاب های رنگی در سراسر دنیا انجام گرفتهاست. قضاوت با خودتان:

 

 

ادامه نوشته

گاف جدید ضدانقلاب برای تخطئه "ناوچۀ جماران"

سایت های ضدانقلاب تلاش کردند تا خبر طراحی و ساخت "ناوشکن جماران" توسط متخصصان ایرانی را غیرواقعی جلوه دهند و این ناوشکن را وارداتی بنامند!

 در‌حالی که رسانه های معتبر جهان در روزهای اخیر، ساخت "ناوشکن جماران" را یک افتخار ملی دیگر برای جمهوری اسلامی ایران نامیده اند، برخی از سایت های ضد انقلاب فارسی زبان، در اقدامی ناشیانه تلاش کردند تا تلاش متخصصان کشورمان در ساخت این ناوشکن پیشرفته را زیر سوال ببرند.

سایت "بالاترین" که توسط عده ای از ضد انقلابیون در کشور کانادا اداره می شود، با انتشار یک عکس مدعی شد که "جماران" ساخت متخصصان ایرانی نیست و توسط کشور آلمان ساخته شده است!
 
این ادعای بی اساس در حالی مطرح می شود که تصویر مشخص شده در عکس بالا متعلق به دکل جرثقیل انتقال بار در بندر است و هیچ ارتباطی با ناوشکن جماران ندارد!
 

"ناوشکن جماران"، نخستین ناوشکن طراحی شده و ساخته شده بدست متخصصان افتخار آفرین نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و نخبگان و دانشمندان توانمند ایرانی است که در مراسم ویژه ای، با فرمان حضرت آیت الله خامنه ای، فرمانده معظم کل قوا، رسماً به ناوگان دریایی ارتش ملحق شد و جمهوری اسلامی ایران به جمع معدود کشورهای جهان پیوست که از قابلیت طراحی – ساخت و تجهیز رزم‏ناوها و ناوشکن های پیچیده و مجهز برخوردارند.

نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز در نامه‌ای به محضر مقام معظم رهبری، ساخت و الحاق ناوشکن جماران به ناوگان نیروی دریایی را تبریک گفتند.

پوسترهای انقلاب 88 ...

برای دیدن عکس ها در سایز اصلی، لینک هر عکس در زیر آن قرار دارد.

http://alirajabi.persiangig.com/image/news/22Bahman1388/1.jpg


http://alirajabi.persiangig.com/image/news/22Bahman1388/revolution85b.jpg


http://alirajabi.persiangig.com/image/news/22Bahman1388/22-bahman-copy.jpg


http://alirajabi.persiangig.com/image/news/22Bahman1388/SabzMohareb.jpg

خروش عاشورایی ملت ...

حقا که تو از سلاله فاطمه ای
با خنده خود به درد ما خاتمه ای

زیباتر از این نام ندیدم به جهان
سیدعلی حسینی خامنه ای

بازخوانی تاریخ: واکنش مقام معظم رهبری نسبت به تخریب هاشمی رفسنجانی

نماز جمعه تاریخی به امامت مقام معظم رهبری که یک هفته بعد از انتخابات برگزار شد، از اصلی‏‏ترین نقاط عطف در چند سال اخیر بود.

رهبر انقلاب در آن روز ذمن مذمت سیاه نمایی علیه دولت، در سخنانی صریح نسبت به ایراد اتهامات اثبات نشده نسبت به آیت الله هاشمی و حجت الاسلام ناطق نوری واکنش نشان دادند.

اما این اولین بار نبود که این اتفاق رخ داده بود بلکه رهبر معظم انقلاب در تاریخ هفتم تیرماه 1384 و به فاصله یک روز بعد از دور دوم انتخابات نهم ریاست جمهوری نیز در دیدار با اعضای خانواده های شهدای هفتم تیر و مسئولین قوه قضاییه ضمن اشاره به برگزاری انتخابات و حضور مردم به تخریب های انجام گرفته در طول انتخابات نیز اشاره کردند و از جمله خواستار تعقیب و پیدا کردن عوامل تخریب‏ها و از جمله تخریب‏های صورت گرفته علیه اکبر هاشمی رفسنجانی شدند.


متن این بیانات بدین شرح است:

با توجه به حضور مسئولان قوه‏‏ى قضائيه، اين را هم عرض كنم: در خلال اين انتخابات، برخى كارهايى انجام گرفت كه بنده به عواملى كه اين كارها را انجام دادند، بدبينم؛ اين تخريبهايى كه صورت گرفت. بعضى از تخريبها البته از روى بى‏توجهى بود؛ بعضى از آقايان و نامزدها يا طرفداران آنها با محاسباتى، حرفهايى نسبت به نظام زدند كه واقع‏بينانه نبود؛ خيلى از مثبتات نظام، از كارهاى بزرگ نظام ناديده گرفته شد و سياه‏نمايى شد. و پيشرفتهاى عظيمى كه به وسيله‏ى دولتها در اين سالها به وجود آمده، نديده گرفته شد؛

اينها از روى غفلت بود، ليكن بعضى از اين تخريبها از روى غفلت نبود. تعدادى از نامزدهاى انتخابات رياست جمهورى مورد تخريب قرار گرفتند؛ تخريبهاى غير منصفانه و ناجوانمردانه؛ حتّى شخصيت موجهى مثل آقاى هاشمى رفسنجانى كه شخصيت محترم و باسابقه‌اى است، از دم اين تخريبها در امان نماند. اين، حادثه‏ى بدى بود. رحمت الهى را نبايد با اين‏گونه كارها آلوده كرد؛ با اين كه ما تأكيد كرده بوديم. امروز چون گذشته است، من نصيحت مى‏كنم؛ اما مسئولان قضايى و غير قضايى، غير از نصيحت، وظايف ديگر هم دارند؛ آنها عوامل اين تخريبها را تعقيب كنند و آنها را پيدا كنند.

يك عده به طور مسلّم از روى جهالت و غفلت اين كار را كردند، كه البته فعل حرامى انجام گرفت؛ ليكن بسيارى از كارهايى كه انجام گرفت، كار كسانى بود كه به هيچ يك از نامزدها علاقه‏‌اى نداشتند و تخريب آنها براى تخريبِ فضاى انتخابات انجام گرفت؛ آنها تخريب كردند، براى زير سؤال بردن نظام اسلامى. ما در اختلافات بزرگ مذهبى، فكرى، سياسى ديده‏ايم كه كسانى وارد ميدان فتنه‏انگيزى مى‏شوند و از زبان اين، آن را مى‏كوبند؛ از زبان آن، اين را مى‏كوبند؛ در حالى كه نه به اين علاقه دارند، نه به آن!

اينها را پيدا كنيد؛ مقصران اصلى بايستى مشخص شوند، كه مطمئناً دست دشمن در كار است. بعضى اظهارات، متأسفانه عزيزترين قشرهاى اين كشور، جوانانِ مؤمن و بسيجى، را زير سؤال برد! اين‏جور نيست، بلكه دستهاى دشمن است كه در كار است براى فتنه‏انگيزى و براى ايجاد فساد.

اصولگرایان منتقد دولت در تیررس حامیان دولت!

اشاره: مدتهاست که بعد از هر اظهار نظر آقای احمدی نژاد ۴ ستون بدنمان شروع به لرزش می کند! وقتی به مخالفان خس و خاشاک گفتند و تلویحا فضا را امنیتی جلوه دادند و گفتند با مخالفان برخورد می شود؛ ماجراهای بعد از انتخابات پیش آمد.

امروز هم که می خواهند سر مخالفان را به سقف بچسبانند! حالا می خواهد این مخالف اوباما و مرکل باشد یا موسوی و کروبی و یا حتی لاریجانی و توکلی و باهنر و ...

امروز صبح که طبق معمول همیشه یک نگاهی به سایت ها و خبرگزاری ها زدم، شاهد لجن پراکنی دوباره ی حامیان افراطی دولت بودم! تیتر مطلب این بود: توکلی چگونه دکتر شده است؟َ

برای نقل ماجرا برمی گردیم به چندین ماه قبل و ماجرای مدرک تقلبی علی کردان که مهمترین پیامد آن افشاگری ، راه افتادن کمیته تحقیق و بررسی مدارک مدیران بود که بعد از آن شاهد مدارک تقلبی رحیمی  معاون پارلمانی و سعیدلو معاون اجرایی و ... بودیم! ماجرا گذشت اما تمام نشد و بعضی به فکر انتقام بودند!

اما حامیان دولت که درصدد حذف مخالفان خود از اصولگرای منتقد گرفته تا اصلاح طلب هستند و قبلا هم در یادداشتی به آن اشاره کردم، بعد از پروژه هايی که برای بدنام کردن اصولگرایانی که رقیب می پندارند و تلاش هایی که ایادی این طیف تندرو در مجلس (رسایی، کوچک زاده، حسینان، زارعی و ...) داشتند حال به سراغ احمد توكلي رفته اند تا هم از او انتقام كردان را بگيرند(!) و هم دست پيش را بگيرند تا نمایندگان منتقد در مجلس حساب کار خودشان را بکنند و به وزرای نالایق احمدی نژاد هم ، چشم بسته رای مثبت بدهند.

آنقدر این مطلب مضحک بود که بنده نمیخواهم در مقام دفاع از دکتر توکلی گام بردارم اما ذکر این ۲ نکته را واجب می دانم:

۱- تجربه نشان داده، آنان که حقیقت را می گویند از جانب حامیان دولت خائن خوانده می شوند! نمونه های بسیاری را در همین چند روز شاهد بوده ایم: علی مطهری، علی لاریجانی، احمد توکلی و ... اما بنده خوشحالم که همين رفتار بی شرمانه اصولگرایان افراطی به مرگ افکار آنها منجر خواهد شد.

۲- لطفا حامیان بی چون و چرای دکتر جواب بدهند: وقتی جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد مدارک دکتری دانشگاه آزاد را بی‌اعتبار می‌دانند، چگونه خواهر ایشان با یک مدرک فوق‌لیسانس قرار است به عنوان عضو هیأت علمی یک دانشگاه دولتی پذیرفته شود؟


پی نوشت (۲۰/۵/۸۸): این روزها همه باید مراقب خود باشند مخصوصا آقایان و خانم ها فدایی، زاکانی، نادران، سروری، الهیان، توکلی، نجابت، لاریجانی، قالیباف، مطهری، پورمحمدی، افروغ، محسن رضایی، طالب زاده، رهبر، داوود دانش جعفری، خوش چهره، طلایی نیک،صفارهرندی، جهرمی، اکرمی و هزاران اصولگرای واقعی دیگر ...