کویت و ضعف دیپلماسی ايرانی
روزهای نخستین سال جدید را دستگاه دیپلماسی کشورمان با چالشی جدید و عجیب آغاز کرد. مسألهای که اگر بتوان آن را چالش دستگاه دیپلماسی کشور بزرگی به نام ایران نامید از آنجا آغاز شد که رسانهها از قول مقامات کویتی نوشتند: اعضای یک گروه جاسوسی که ادعا میشود برای ایران کار میکنند، در کویت دستگیر شدهاند. بعضی رسانههای عربی مخالف جمهوری اسلامی نیز، خبر از رابطه این افراد (که همگی به اعدام محکوم شدهاند) با سفارت جمهوری اسلامی ایران در کویت دادند. بهتبع این فضاسازیها، دولت کویت، سه دیپلمات و یک کارمند سفارت ایران در این کشور را از خاک خود اخراج کرد.
در واکنش به اخراج کارکنان سفارتخانه جمهوری اسلامی ایران در کویت، وزارت خارجه کشورمان نیز در اقدامی متقابل، سه دیپلمات کویتی به نامهای «مبارک الوعلان»، «ولید طباطبایی» و «فلاح الصواغ» را اخراج کرد و به آنها 10 روز فرصت داده شد تا خاک کشورمان را ترک کنند.
در میان این کش و قوسها، بعضی از سیاستمداران کویتی همگام با رسانههای عربی ضدایرانی، خواستار قطع رابطه کویت با جمهوری اسلامی ایران و همچنین تعطیلی سفارتخانههای «ایران»، «لبنان» و «سوریه» در این کشور شدند.
نگاهی به فضای سیاسی کویت
سیاستمداران کشور کویت در طی دهههای اخیر، بهخصوص بعد از جنگ خلیجفارس و حمله صدام به این کشور که منجر به پاک شدن کویت از روی نقشه خاورمیانه شد، همواره دغدغه «موجودیت» و «استقلال» را احساس کردهاند. به همین دلیل فضای سیاسی این کشور بهسمت دوستی با دو کشور تأثیرگذار منطقه یعنی ایران و عربستان و همچنین در بعد فرامنطقهای بهسمت آمریکا رفته است.
براساس جهتگیریهای موجود در فضای سیاسی کویت، گروههای سیاسی این کشور به سه دسته عمده تقسیم میشوند. دسته اول شیعیان طرفدار ایران، دسته دوم سیاستمداران غربگرا و سرانجام دسته سوم، شامل سیاستمداران میانهرویی است که سعی میکنند میان روابط کویت با ایران و آمریکا تعادل برقرا کنند.
تاریخچه روابط ایران و کویت
با وجود اینکه ایران از اولین کشورهایی بود که در سال 1961 استقلال یک واحد کوچک سیاسی از انگلستان با نام «کویت» را به رسمیت شناخت، «خاندان آلصباح» که در این کشور نوپا به قدرت رسیده بودند بهتبع سایر کشورهای عربی روابط چندان گرمی با پهلوی دوم برقرار نکردند. پس از پیروزی انقلاب در سال 1357 و بهدنبال تبلیغات سوء رسانههای غربی درباره پدیده صدور انقلاب، روابط ایران و کویت رو به تیرگی نهاد، بهطوریکه در جریان جنگ تحمیلی، با آنکه کویت بهصورت رسمی اعلام بیطرفی کرده بود اما این کشور به یکی از نزدیکترین متحدان صدامحسین در حمله به کشورمان تبدیل شد. براساس اسناد موجود، کویت علاوهبر کمکهای تسلیحاتی، نظامی و اطلاعاتی به عراق در جریان جنگ تحمیلی، نه میلیارد دلار هم به عراق کمک مالی کرد.
با این وجود در جریان جنگ خلیجفارس و حمله صدام به کویت، ایران جزو اولین کشورهایی بود که تجاوز عراق به کویت را محکوم کرد و در برابر آن واکنش رسمی دیپلماتیک از خود نشان داد. علاوهبر این، ایران در جریان اشغال کویت میزبان شهروندان کویتیای بود که از حمله رژیم بعث عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران پناه آورده بودند. بعد از پایان جنگ نیز، متخصصان ایرانی بهصورت داوطلبانه نسبت به خاموشی آتشسوزی چاههای نفت کویت که کشورهای غربی از خاموش کردن آن عاجز بودند، اقدام کردند. این اتفاقات موجب اعتمادسازی در بین مقامات کویتی شد.
تحولات بعد از جنگ خلیج موجب شد تا مقامات کویتی که از قانون نانوشته «هیچ کشور عربی به کشور عربی دیگر حمله نمیکند» دلسرد شده بودند و موجودیت کشور کوچک خود را در خطر از بین رفتن دوباره میدیدند، به فکر رابطه با کشور قدرتمند جمهوری اسلامی ایران که هشت سال مورد هجوم صدام و همپیمانانش قرار گرفته بود، بیفتند. این رخداد زمینه مناسبی برای بهبود روابط میان دو کشور شد و بهتبع آن شیعیان این کشور آزادی عمل بیشتری برای انجام فعالیتهای سیاسی بهدست آوردند.
با وجود آنکه، کویت در سالهای اخیر و در جریان پروندهسازیهای متعدد هستهای، حقوق بشری و... که توسط آمریکا، انگلیس و فرانسه بر علیه کشورمان صورت گرفته، همواره با احتیاط قدم برداشته و مواضع رسمی تعدیل شده همچون عبارت تکراری «تأکید بر ادامه گفتوگوها» داشته است، بعضی مقامات کویتی نیز بهعنوان نزدیکترین کشور خاورمیانه به تأسیسات هستهای بوشهر، از اثرات احتمالی زیستمحیطی ساخت این نیروگاه ابراز نگرانی کردهاند.
در دهه میلادی اخیر، این کشور بهعنوان یکی از کشورهای نهچندان تأثیرگذار شورای همکاری خلیجفارس همیشه دنبالهرو سیاستهای عربستان و امارات بوده و بیانیههای این شورا را که در آنها به موضوع تغییرنام خلیجفارس به نام جعلی خلیج عربی و حاکمیت امارات بر جزایر سهگانه عربی اشاره شده، امضا کرده است.
ایرانهراسی و شیعههراسی
کویت در راستای پروژه شیعههراسی، همیشه سعی در ایجاد محدودیت برای شیعیان این کشور داشته است. بهطوریکه حتی برگزاری عزاداری در بیرون از حسینیهها ممنوع است و یا برگزاری مراسم ختم شهید عماد مغنیه در این کشور، جنجال بزرگی را به راه انداخت که به استعفای نمایندگان شیعه و ردصلاحیت آنها در انتخابات پارلمانی و در نهایت انحلال مجلس این کشور منجر شد.
در جریان کشمکشهای دو سه هفته گذشته میان ایران و کویت نیز، روزنامه ضدایرانی «السیاسه» چاپ کویت، نخستوزیر این کشور را حقوق بگیر ایران و وابسته به شیعیان خواند. این روزنامه در ادعای واهی نوشت: «ایرانیها میخواهند به نام حمایت از شیعیان بحرین و کویت، به جزایر خلیجفارس لشکرکشی کنند.» این روزنامه وابسته به خاندان حاکم کویت دلیل خود بر این ادعا را فعالیتهای رسانهای ایران در قبال حمله عربستان به مخالفان دولت بحرین و کشف تیم جاسوسی منتسب به ایران در این کشور عنوان کرد.
صرفنظر از اینکه به گفته رییسجمهوری کشورمان اساسا یک کشور کوچک و تازه تأسیس در مقایسه با کشور کهن و پهناور ایران چه ویژگی خاصی دارد که ایران برای مقابله با آن، نیاز به دریافت اطلاعات داخلی این کشور از طریق فعالیتهای جاسوسی داشته باشد، باید توجه داشت که راهبرد برجستهسازی اختلافات با ایران از سوی شیوخ کویتی و سایر حکومتهای عربی مشابه، سالهاست که مورداستفاده قرار گرفته است. استفاده از این راهبرد در پی افزایش نارضایتیهای عمومی و وقوع بیداری اسلامی شدت یافته و به نوعی گستاخی علیه ملت ایران تبدیل شده است.
ضعف این روزهای دیپلماسی ایرانی
یکی از برجستگیهای دولت نهم که رهبر انقلاب نیز به آن اشاره داشتند، قاطعیت در عرصه سیاست خارجی بود. در دولت دهم و پس از انتصاب چهرههایی خاص بهعنوان نماینده ویژه رییسجمهوری در سیاست خارجی و در پی آن تأکید رهبری بر عدم موازیکاری در سیاست خارجی، دولت دهم دچار تزلزل در جهتگیریهای دیپلماتیک و مواضع سیاست خارجی شده است.
تزلزلی که منجر به برکناری دور از شأن منوچهر متکی، عدم موضعگیری صریح در مواجهه با انقلابهای منطقه، برجستهسازی «مکتب ایرانی»، پافشاری بر برگزاری جشن جهانی نوروز، دعوت از پادشاه اردن و تبدیل «بیداری اسلامی» به «بیداری انسانی» در کلام رییسجمهوری، شده است.
بهنظر میرسد، «موازیکاری» و «عدم اعتماد دولت به وزرا» که در دیدار هیأت دولت با رهبری در شهریور ماه گذشته به صراحت به آن اشاره شد، علت اصلی کاستیهای رخ داده دولت در عرصه سیاست خارجی باشد که منجر به گستاخیهای چند ماه اخیر کشورهای حوزه خلیجفارس مثل کویت، بحرین، امارات، عربستان و... در برابر جمهوری اسلامی ایران شده است.
این مطلب برای شماره 86 پنجره نگاشته شده/ این مطلب در 1- آژانس خبری ایران اسلامی 2- طلبه بلاگ
در واکنش به اخراج کارکنان سفارتخانه جمهوری اسلامی ایران در کویت، وزارت خارجه کشورمان نیز در اقدامی متقابل، سه دیپلمات کویتی به نامهای «مبارک الوعلان»، «ولید طباطبایی» و «فلاح الصواغ» را اخراج کرد و به آنها 10 روز فرصت داده شد تا خاک کشورمان را ترک کنند.
در میان این کش و قوسها، بعضی از سیاستمداران کویتی همگام با رسانههای عربی ضدایرانی، خواستار قطع رابطه کویت با جمهوری اسلامی ایران و همچنین تعطیلی سفارتخانههای «ایران»، «لبنان» و «سوریه» در این کشور شدند.
نگاهی به فضای سیاسی کویت
سیاستمداران کشور کویت در طی دهههای اخیر، بهخصوص بعد از جنگ خلیجفارس و حمله صدام به این کشور که منجر به پاک شدن کویت از روی نقشه خاورمیانه شد، همواره دغدغه «موجودیت» و «استقلال» را احساس کردهاند. به همین دلیل فضای سیاسی این کشور بهسمت دوستی با دو کشور تأثیرگذار منطقه یعنی ایران و عربستان و همچنین در بعد فرامنطقهای بهسمت آمریکا رفته است.
براساس جهتگیریهای موجود در فضای سیاسی کویت، گروههای سیاسی این کشور به سه دسته عمده تقسیم میشوند. دسته اول شیعیان طرفدار ایران، دسته دوم سیاستمداران غربگرا و سرانجام دسته سوم، شامل سیاستمداران میانهرویی است که سعی میکنند میان روابط کویت با ایران و آمریکا تعادل برقرا کنند.
تاریخچه روابط ایران و کویت
با وجود اینکه ایران از اولین کشورهایی بود که در سال 1961 استقلال یک واحد کوچک سیاسی از انگلستان با نام «کویت» را به رسمیت شناخت، «خاندان آلصباح» که در این کشور نوپا به قدرت رسیده بودند بهتبع سایر کشورهای عربی روابط چندان گرمی با پهلوی دوم برقرار نکردند. پس از پیروزی انقلاب در سال 1357 و بهدنبال تبلیغات سوء رسانههای غربی درباره پدیده صدور انقلاب، روابط ایران و کویت رو به تیرگی نهاد، بهطوریکه در جریان جنگ تحمیلی، با آنکه کویت بهصورت رسمی اعلام بیطرفی کرده بود اما این کشور به یکی از نزدیکترین متحدان صدامحسین در حمله به کشورمان تبدیل شد. براساس اسناد موجود، کویت علاوهبر کمکهای تسلیحاتی، نظامی و اطلاعاتی به عراق در جریان جنگ تحمیلی، نه میلیارد دلار هم به عراق کمک مالی کرد.
با این وجود در جریان جنگ خلیجفارس و حمله صدام به کویت، ایران جزو اولین کشورهایی بود که تجاوز عراق به کویت را محکوم کرد و در برابر آن واکنش رسمی دیپلماتیک از خود نشان داد. علاوهبر این، ایران در جریان اشغال کویت میزبان شهروندان کویتیای بود که از حمله رژیم بعث عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران پناه آورده بودند. بعد از پایان جنگ نیز، متخصصان ایرانی بهصورت داوطلبانه نسبت به خاموشی آتشسوزی چاههای نفت کویت که کشورهای غربی از خاموش کردن آن عاجز بودند، اقدام کردند. این اتفاقات موجب اعتمادسازی در بین مقامات کویتی شد.
تحولات بعد از جنگ خلیج موجب شد تا مقامات کویتی که از قانون نانوشته «هیچ کشور عربی به کشور عربی دیگر حمله نمیکند» دلسرد شده بودند و موجودیت کشور کوچک خود را در خطر از بین رفتن دوباره میدیدند، به فکر رابطه با کشور قدرتمند جمهوری اسلامی ایران که هشت سال مورد هجوم صدام و همپیمانانش قرار گرفته بود، بیفتند. این رخداد زمینه مناسبی برای بهبود روابط میان دو کشور شد و بهتبع آن شیعیان این کشور آزادی عمل بیشتری برای انجام فعالیتهای سیاسی بهدست آوردند.
با وجود آنکه، کویت در سالهای اخیر و در جریان پروندهسازیهای متعدد هستهای، حقوق بشری و... که توسط آمریکا، انگلیس و فرانسه بر علیه کشورمان صورت گرفته، همواره با احتیاط قدم برداشته و مواضع رسمی تعدیل شده همچون عبارت تکراری «تأکید بر ادامه گفتوگوها» داشته است، بعضی مقامات کویتی نیز بهعنوان نزدیکترین کشور خاورمیانه به تأسیسات هستهای بوشهر، از اثرات احتمالی زیستمحیطی ساخت این نیروگاه ابراز نگرانی کردهاند.
در دهه میلادی اخیر، این کشور بهعنوان یکی از کشورهای نهچندان تأثیرگذار شورای همکاری خلیجفارس همیشه دنبالهرو سیاستهای عربستان و امارات بوده و بیانیههای این شورا را که در آنها به موضوع تغییرنام خلیجفارس به نام جعلی خلیج عربی و حاکمیت امارات بر جزایر سهگانه عربی اشاره شده، امضا کرده است.
ایرانهراسی و شیعههراسی
کویت در راستای پروژه شیعههراسی، همیشه سعی در ایجاد محدودیت برای شیعیان این کشور داشته است. بهطوریکه حتی برگزاری عزاداری در بیرون از حسینیهها ممنوع است و یا برگزاری مراسم ختم شهید عماد مغنیه در این کشور، جنجال بزرگی را به راه انداخت که به استعفای نمایندگان شیعه و ردصلاحیت آنها در انتخابات پارلمانی و در نهایت انحلال مجلس این کشور منجر شد.
در جریان کشمکشهای دو سه هفته گذشته میان ایران و کویت نیز، روزنامه ضدایرانی «السیاسه» چاپ کویت، نخستوزیر این کشور را حقوق بگیر ایران و وابسته به شیعیان خواند. این روزنامه در ادعای واهی نوشت: «ایرانیها میخواهند به نام حمایت از شیعیان بحرین و کویت، به جزایر خلیجفارس لشکرکشی کنند.» این روزنامه وابسته به خاندان حاکم کویت دلیل خود بر این ادعا را فعالیتهای رسانهای ایران در قبال حمله عربستان به مخالفان دولت بحرین و کشف تیم جاسوسی منتسب به ایران در این کشور عنوان کرد.
صرفنظر از اینکه به گفته رییسجمهوری کشورمان اساسا یک کشور کوچک و تازه تأسیس در مقایسه با کشور کهن و پهناور ایران چه ویژگی خاصی دارد که ایران برای مقابله با آن، نیاز به دریافت اطلاعات داخلی این کشور از طریق فعالیتهای جاسوسی داشته باشد، باید توجه داشت که راهبرد برجستهسازی اختلافات با ایران از سوی شیوخ کویتی و سایر حکومتهای عربی مشابه، سالهاست که مورداستفاده قرار گرفته است. استفاده از این راهبرد در پی افزایش نارضایتیهای عمومی و وقوع بیداری اسلامی شدت یافته و به نوعی گستاخی علیه ملت ایران تبدیل شده است.
ضعف این روزهای دیپلماسی ایرانی
یکی از برجستگیهای دولت نهم که رهبر انقلاب نیز به آن اشاره داشتند، قاطعیت در عرصه سیاست خارجی بود. در دولت دهم و پس از انتصاب چهرههایی خاص بهعنوان نماینده ویژه رییسجمهوری در سیاست خارجی و در پی آن تأکید رهبری بر عدم موازیکاری در سیاست خارجی، دولت دهم دچار تزلزل در جهتگیریهای دیپلماتیک و مواضع سیاست خارجی شده است.
تزلزلی که منجر به برکناری دور از شأن منوچهر متکی، عدم موضعگیری صریح در مواجهه با انقلابهای منطقه، برجستهسازی «مکتب ایرانی»، پافشاری بر برگزاری جشن جهانی نوروز، دعوت از پادشاه اردن و تبدیل «بیداری اسلامی» به «بیداری انسانی» در کلام رییسجمهوری، شده است.
بهنظر میرسد، «موازیکاری» و «عدم اعتماد دولت به وزرا» که در دیدار هیأت دولت با رهبری در شهریور ماه گذشته به صراحت به آن اشاره شد، علت اصلی کاستیهای رخ داده دولت در عرصه سیاست خارجی باشد که منجر به گستاخیهای چند ماه اخیر کشورهای حوزه خلیجفارس مثل کویت، بحرین، امارات، عربستان و... در برابر جمهوری اسلامی ایران شده است.
این مطلب برای شماره 86 پنجره نگاشته شده/ این مطلب در 1- آژانس خبری ایران اسلامی 2- طلبه بلاگ
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۰ ساعت 15:53 توسط علی رجبی
|
جایی برای نوشتن دغدغه، -اگر مشغله بگذارد-