دو سال بعد از فتنه و باز هم خودبیشماربینی سبز!

فراخوان مشترک ضدانقلاب و فتنه گران برای برپایی تجمع و راهپیمایی در دومین سالگرد حماسه 22 خرداد، باز هم با بی اعتنایی مردم مواجه شد.

در حالیکه از مدت ها پیش، فتنه گران 88 با انتشار بیانیه ها و فراخوان های متعدد، در حرکتی مضحک، خبر از اعلام مسیر راهپیمایی در  48 شهر کشور دادند؛ باز هم شاهد آن بودیم که فتنه سبز، همچون گذشته نتوانست مردم را به خیابان بیاورد.

ما شاهد آن بودیم که از ابتدای شکل گیری فرقه سبز، مهمترین استراتژی جریان فتنه سبز برای زیاد نشان دادن خود، لشکرکشی خیابانی بود، با نگاهی به رسانه های سبز در اینترنت باز هم همچون گذشته شاهد توهمات این عده معدود در فضای مجازی هستیم.

کاربران سایت بالاترین در وصف فراخوان دیروز نوشتند:

* حضور گسترده مردم در خیابان ولی عصر به حدی چشمگیر بوده است که برخی از شاهدان عینی آن را ۲۰ برابر روزهای عادی تخمین می زنند.
* حضور پرشمارتر مردم در تقاطع مطهری-ولی عصر و ساعی.....
* نیروهای گارد ضد شورش و لباس شخصی مقابل پارک ساعی در تهران به راهیپیمایی سکوت مردم حمله برده اند.....

اینها مواردی از تعداد زیادی از پست های  کاربران اینترنتی فتنه گران در وصف و بیان حال و هوای عصر دیروز تهران است. حال و هوایی که تمام ضدانقلاب منتظر شنیدن چیزی کاملا متفاوت از آن چیزی که دیروز در تهران اتفاق افتاد، بود.

کاربر یکی از این سایت های نزدیک به ارودگاه فتنه گران با نامیدی، معترف به شکست شده و می نویسد: «این نظرات کاربران "بالاترین" بعد از این در این سایت گذاشته شد که خبری مبنی بر شرکت صدها هزار نفری مردم در روز 22 خرداد 90  از "العربیه" مخابره شد.
من حتی ندیدم یک تجمع 100 نفری شکل بگیره . فقط از پارک ساعی تا ونک کمی تراکم جمعیت بالا بود . دیگه هیچی نبود . نه اینکه همیشه در حال تبلیغ و اطلاع رسانی در سطح جامعه هستیم
صدها هزار نفر بیش از حد بزرگنمایی هست
اصلاً نمیدونم چرا از خبرگزاری که طرفدار تروریست ها و تجزیه طلبان عرب هست اینجا لینک میدن
جمعیت اصلا در حد صدها هزار نفر نبود..میدون ونک که به طور طبیعی شلوغه .شاید بشه گفت 20 درصد اضافه بر شلوغی همیشگیش امروز شلوغ بود. امروز جمعیت خوبی به میدان نیامد
خیلی بدم میاد وقتی حس میکنم یکی داره موج سواری میکنه رو جنبش.  دیگه همین مونده بود آل سعود بیاد ما رو فیلم کنه....»

کاربر دیگری نیز با اعتراف به دروغگویی سبزها و بزرگنمایی بیش از اندازه وقایع، نوشت: «من همه ویدئوهایی مربوط به امروز را دیدم. تنها چیزی که دیدم حضور پلیس و بوق زدن ماشین ها بود. از تظاهرات سکوت چیزی ندیدم...»

اینگونه تحرکات فتنه گران در شرایطی که رئیس جمهور منتخب وارد نیمه دوم ماموریت خود شده است، نشان از آن دارد که علیرغم توهم خودبیشماربینی که در اکثر کاربران سایت های ضدانقلاب از جمله خودنویس، کلمه، سحام نیوز، بالاترین و ... وجود دارد، این ادعای جریان فتنه که دم از اجرای قانون اساسی می زند، ادعایی بیهوده است.

تمامی ادعاهای دور از ذهن رسانه های بیگانه که عمدتا منبع آنها منابع آگاه نامیده می شود، در حالی صورت می گیرد که حتی در تصاویر و خبرهایی که از تجمعات خارج از کشور فتنه گران مخابره می شود نیز میتوان احتضار جنبش هیجانی سبز که امروز مردم از آن به عنوان فتنه سبز یاد می کنند را جویا شد.

به طور مثال در خبری که بی.بی.سی فارسی منتشر کرد آمده است که 40 نفر از خارج نشینان، در قالب یک برنامه تفریحی دوچرخه سواری (!) به نتایج بعد از انتخابات 88 معترض شدند!

http://shiraze.ir/userfile/3.2011061217000573.jpg


از منوالفکرهایی که ادعا دارند رای شان باید با کیفیت تر از بقیه باشد، باید پرسید که آیا القا رسانه هایی همچون بی.بی.سی و رادیو فردا در کنار بمباران به روز کردن های سایت های تارعنکبوتی بسته ای همچون بالاترین و خودنویس که در شرایط عادی هیچ بازدید کننده ای ندارند و در این روزها کار و کاسبی‏شان سکه می شود، دلیل بر این می شود که واقعا در تهران در آن ساعات همه مغازه ها بسته بودند و سینماها تعطیل؟

از ابتدای شکل گیری این جریان شاهد هستیم که در چنین شرایطی این رسانه ها خبر از قطعی اینترنت و شبکه موبایل در تهران و سایر شهرها می دهند در حالیکه در اخبار دیگر خود به نقل از منابع آگاه حاضر در صحنه می پردازند و سایت های خود را از طریق همین اینترنت قطع شده به روز می کنند!

به راستی به چه دلیل رسانه های حامی جنبش سبز، رو به سوی تحمیق هواداران خود آورده اند؟

مرتبط:
ضرورت زنده ماندن اصلاحات
جنبش سبز، اشتباه اصلاحات
 آقای قوه قضائیه؛ ما منتظر مختاریم
 آقای خاتمی، اکنون وقت تهدید نیست!
 تحلیلی بر ریزش و رویش در میان جنبش سبز و خواص

پدیده ای به نام "خودعمارپنداری"

شش نکته درباره ولایتپذیری عمار؛

1- جبهه جنگ، نیاز نیست همه در خط مقدم حضور داشته باشند و آرپیجی دست بگیرند. بعضی ها هم باید سلاح سبک دست بگیرند. بعضی ها هم، تدارکات و بعضی ها هم حتی در پشت جبهه، باید بخش پشتیبانی را برعهده داشته باشند.

بدیهی است اگر همه مصّر باشند در خط مقدم بروند و آرپیجی بزنند، علاوه بر آنکه سایر مکانهای حساس خالی می ماند، در میان خود آرپیجی زن ها هم اختلاف پیش می آید، چون بالاخره هر کسی می خواهد در زدن تانک های دشمن مشارکت کند و  مطمئنا تعداد آرپیجی زن ها از تانک های دشمن بیشتر است!

2- وقتی ولی فقیه جامعه در مواجه با فتنه ای همچون فتنه سبز که در آن حق و باطل آمیخته شده اند، چاره را بصیرت افزایی معرفی می کند، همه باید لبیک بگوییم. اما این بدان معنا نیست که هر کسی ندای "این عمار" رهبری را شنید باید برود در خط مقدم آرپیچی به دست بگیرد و بقیه صحنه های عرصه جنگ را خالی بگذارند!جمع شدن همه نیروهای ولایی در پُست آرپیجی زن(!) و خالی ماندن عرصه های دیگر، مساوی است با باخت در جنگ نرم دشمن...

3- فرض کنید شما و خانواده تان به همراه خانواده برادرتان به همراه دو اتومبیل پراید به رانندگی شما و بردارتان، میخواهید در طول شب از شمال کشور به مقصد تهران سفر کنید. فرض این است که برای شما بسیار حیاتی است که فردا صبح، راس ساعت 8 در سر کار خود حاضر شوید.

اگر نور اتومبیل شما به یک باره در میان جاده قطع شود و شما هم نتوانید آن را درست کنید، می توانید از برادرتان کمک بگیرید و با او قرار بگذارید که او کمی آرام تر برود و هوای شما را داشته باشد تا شما با احتیاط کامل و با فاصله کمی پشت سر او حرکت کرده تا به پرتگاه های میان مسیر سقوط نکنید. اما فرض کنیم، به جای قطع نور ماشین، سیستم ترمز اتومبیل دچار اختلال شود. مطمئنا دیگر نمی توانید با کمک گرفتن از بردارتان که اتومبیلی سالم دارد، حرکت کنید؛ چرا که افتادن به پرتگاه، سزای کسانی است که سرعت خود را نمی توانند کنترل کنند. در موقع فتنه هم فضا همین گونه است. کسی که بصیرت کافی نداشته باشد، می تواند با نگاه به رهبری، مراجع و روحانیت به مقصد برسد، اما آنکه خود را عمار ببیند و بخواهد سرخود هر کار دلش بخواهد بکند، می شود امثال آن کسی که به آن دخترک فتنه گر فحش ناموسی داد و  یا امثال نیروهای خودسری که به کوی دانشگاه حمله کردند.

4- عمار فرد با بصیرتی است که فتنه را در اوج غبارآلوده شدن فضا ببیند؛ نه آنکه وقتی غبار صحنه فرو نشست و حق و باطل به طور واضح مشخص شد، بخواهد وارد صحنه شود، چرا که ضرب المثلی معروف می گوید: "معما چو حل گردد آسان شود".

گرچه بصیرت افزایی، کاری نیکو و پسندیده است، اما کسانی که در اوج فتنه، همه چیز را منکر می شوند، و بدون واهمه هر گونه مشکلی را رد می کنند، نباید در میانه راه که همه چیز هویدا شد، خود را عمار بخوانند.

5- خود عمارپنداری، امروز یکی از مشکلاتی است که نیروهای حزب الهی را دچار خود کرده است. اگر چه رهبری فرموده اند که هر کس باید حرفش را بزند و سعی کند حرفش درست باشد، اما بعضی ها اصرار دارند این گزاره دوم حرف رهبری که "درست بودن حرف" است را نادیده بگیرند. قیاس مع الفارغ است اما بعضی ها در فتنه دوم به مرض خواص بی بصیرت فتنه اول، مبتلا شده اند. یعنی به جای آنکه ولایت ناپذیری و قانون شکنی موسوی و کروبی را ببینید، به دنبال سوء رفتار احمدی نژاد در مناظرات هستند. امروز کسانی در جبهه نیروهای انقلاب هستند که خواسته یا ناخواسته، عدم تمکین رئیس جمهور به دستورات صریح رهبری را نمی بینند، اما انتقادات بعضا تیز بعضی رسانه ها را بزرگ می کنند و با برچسب زدن به دیگر سرمایه های اصولگرایی سعی در حذف انها از میدان دارند.

6- طنز قضیه آن است که همان طور که در فتنه سبز، بعضی از افراد، قانون شکنی بزرگ سران فتنه را نمی دیدند و به ناحق به آنها حق می دادند که اینگونه در برابر متانت نظام اسلامی ، پرخاشگرانه رفتار کنند؛ امروز هم عده ای به احمدی نژاد حق می دهند که با تمام قوا از لیدر گروه انحرافی حمایت کند و در تحلیل این رفتار رئیس جمهور محترم، انتقادهای بعضی اصولگرایان از دولت را دلیل این لجبازی رئیس دولت می دانند! و از آن خنده دارتر کسانی هستند که تا دیروز، سعی داشتند همه اقدامات دولت را توجیه کنند ولی امروز که آش دستپخت دولت شوری اش عیان است، به دنبال فرافکنی اند.

.................
این مطلب در:    1- الف     2- تابناک    3- جهان     4- یالثارت الحسین (ع)   5- روزنامه تهران امروز   6- صراط نیوز    7- عماریون    8- شبکه خبری تابناک  9- افکارنیوز     10- دانشجونیوز   11- سفیرنیوز  12-  طلبه بلاگ   13- پیمانه  14- خوزنیوز  15- عنوان نیوز   16- حرف نامه  17- خدمت    18- رکنی نیوز  19- عمارها  20-  خبردونی   21-  نهضت سبز نبوی    22- نه نیوز  23-  انتخاب نیوز 24-  فانوس انلاین    و  ...

پی نوشت: احمدی نژادی که من دوستش داشتم و برای موفقیتش تلاش می کردم، احمدی نژادی بود که می خواست حلقه های بسته مدیریت کشور را بشکند. احمدی نژاد من، احمدی نژادی نبود که مشایی و بقایی و رحیمی و ملک زاده و جوانفکر و احمدزاده و ... داشته باشد...
احمدی نژاد من، شعارش عدالتخواهی و مبارزه با مفسدین اقتصادی و رانتخوارها بود،  احمدی نژاد من لرزه بر تن مفسدین انداخته بود ، اما امروز احمدی نژاد در برابر در برابر این همه بی عدالتی و رانتخواری که هر روز در اطرافیانش کشف می شود، منتقدین را عقب مانده می داند و به حمایتش از این افراد افتخار می کند.
احمدی نژادی که من دوست داشتم، احمدی نژادی بود که خود را سرباز آیت الله خامنه ای می دانست، نه احمدی نژاد که تنها بسنده می کند به این حرف که "من معقتد به تئوری ولایت فقیه هستم "
تلخ است اما احمدی نژاد امروز برای ما دیگر آن احمدی نژاد دوست داشتنی 84 نیست. ملاک حال افراد است.

حمایت سیاه و سفید، عامل بدبختی ما

برای پنجره 92، قرار بود با محمدجواد حق شناس، روزنامه نگار باسابقه و مدیرمسئول روزنامه توقیف شده اعتمادملی مصاحبه کنم. خودم دوست داشتم با یک روزنامه نگار سرشناس اصلاح طلب، آن هم در این موقعیت که کم کم رو به فراموشی اند صحبت کنم و بدانم نظرش درباره گروه انحرافی چیست.

تجربه هم کلام شدن با اصلاح طلبان همیشه به من ثابت کرده بود که به جای اینکه جواب سوال شما را بدهند به دنبال آن هستند که آن چیزی که دلشان می خواهد بگویند؛ همیشه آسمان و ریسمان را به هم می بافند تا مظلوم نمایی کنند که آزادی نیست، رسانه ندارند و ... .

به دلیل کمبود وقت با او تلفنی قرار مصاحبه گذاشتم. قرار شد با هم حداکثر 20 دقیقه صحبت کنیم ولی به حاشیه زدن های او باعث شد تا من طاقت نیاوردم و در اقدامی غیرحرفه ای از جانب من، مصاحبه مان در بعضی از اوقات به مناظره ای تلفنی تبدیل شود.

حق شناس که شهریور گذشته در مصاحبه با پنجره، پیش بینی کرده بود که در آینده از مشایی بیشتر می شنویم و "آینده از آن مشایی است" (+/+) ؛ در ابتدای این مصاحبه گفت که وجود چیزهایی به اسم فتنه و جریان انحرافی را قبول ندارد.

در طول مصاحبه تمام حرف حساب اش این بود که فتنه سبز با گروه انحرافی پیوند ندارد ، البته در ادامه گفت که با اینها دشمنی الی البد ندارند و در پایان هم پیش بینی کرد که به هیچوجه در انتخابات مجلس پیشرو "اصلاح طلبان" و "انحرافیون" با هم ائتلاف نخواهند کرد! (+)

وقتی از او درباره همکاری مشترک فتنه گران و گروه انحرافی پرسیدم، تاکید داشت که دوستانش  بر عقیده خود استوارند و با دولت مخالف؛ پس از آنجایی که این گروه زیرمجموعه ای از دولت است با آن مخالف هستند.

اینجا که رسید باز هم بوی تناقض سبز به مشامم رسید! مگر می شود روزنامه نگار باسابقه ای مثل محمدجواد حق شناس، نشنیده باشد که روزنامه هفت صبح متعلق به چه کسی است  و چه کسی الان سردبیری آن را برعهده دارد!

از آرش خوشخو گفتم؛ از مقاله نویسی نمایندگان اقلیت مجلس در روزنامه هفت صبح؛ از سرمقاله نویسی روزنامه نگاران سبزی که تا دیروز مخالف این دولت بودند در روزنامه ای که متعلق به همین زیرمجموعه دولت است، گفتم. او در جواب من استدلالی داشت که عمق آرمانخواهی یک اصلاح طلب را برای همه روشن می کند. او می گفت که همه بهزاد نبوی نیستند و بعض ها به خاطر پول می روند و آرمان خود را می فروشند.

***

بحث به زمینه های بروز این انحراف و قانون شکنی دولت رسید. باز هم استدلال جالبی داشت؛ او دلیل این بی قانونی ها را حمایت همه جانبه اصولگرایان از دولت می دانست! درست برخلاف حمید رسایی که چند وقت پیش وقتی این سوال را از او پرسیدم، دلیل پیدایش این جریان انحرافی را انتقاد همه جانبه اصولگرایان از احمدی نژاد دانست و خوش باورانه گفت که روزی می رسد که احمدی نژاد جریان انحرافی را حذف خواهد کرد! (+)

اینجا بود که من مثل دفعه قبل طاقت نیاوردم و مثل مصاحبه با رسایی کارمان به جدل و مناظره کشید. با این تفاوت که این یکی طولانی تر از قبلی شد.

حمید رسایی انتقادات اصولگراها را دلیل اصلی پناه بردن احمدی نژاد به گروه انحرافی می دانست؛ انتقاداتی که خودش همه جانبه در مقابل منتقدین و دلسوزان می ایستاد  و از اقدامات خوب و بد دولت دفاع می کرد تا مبادا به رئیس جمهور محترم بر بخورد. 

این دولت قانون شکنی می کند چون زمینه قانون شکنی را آقایان سبز با اردوکشی خیابانی و آن جنایت هایی که در حق مردم کردند، فراهم آوردند. این دولت قانون شکنی می کند چون بعضی از اصولگراها از آن فقط حمایت کردند و همه اشتباهات آن را توجیه کردند. این تمام حرف من بود که نه آقای رسایی سفید بین و نه آقای حق شناس سیاه بین آن را درک نمی کنند.

http://alirajabi.persiangig.com/image/person/Thumb/RasaeeHaghshenas.jpg

حمید رسایی و محمدجواد حق شناس دو تیغه یک قیچی اند. هر دو کورکورانه حمایت و سعایت می کنند. یکی هنوز که هنوز است احمدی نژاد را آسمانی و سفید می بیند و دیگری احمدی نژاد را سیاه.

امثال محمدجواد حق شناس نتوانسته اند بپذیرند که دغدغه آزادی و دموکراسی دغدغه 75 میلیونی نیست. هنوز هم در دوران اصلاحات به سر می برند و آن شعارها را می دهند. هنوز نپذیرفته اند که سیاست زدگی دوران اصلاحات، اقبال عموم جامعه را به آنها چشمگیر کاهش داده است و خروج از افکار عمومی، آنها را به شدت سرخورده کرده است.

درست در نقطه مقابل نیز حمیدرسایی و دوستانش قرار دارند. کسانی که از افراط اصلاحات فراری بودند و گرفتار تفریط شدند. حمایت رهبری از دولتی که عدالت شعارش بود را به به حمایت از احمدی نژاد تفسیر کردند و هر انتقادی که از احمدی نژاد شد را برنتافتند. احمدی نژاد را معجزه هزاره سوم کردند ... و امروز که این رفتارهای شاذ رئیس جمهور را دیده اند، در خلوت خود از آنچه انجام دادند سرخورده شده اند.

شاید عمده ترین معضلی که در رودررویی با دولت های جمهور اسلامی داشتیم همین حمایت صفری و صدی سیاسیون بود. همه دولت متبوع خود و گروه سیاسی ای که به آن تعلق داشتند را شاخص حرف هایش قرار می دهند و بقیه را نفی می کنند. دریغ از آنکه شاید آن دیگری حرفش در مضوعی خاص از حرف شما صحیح تر باشد. کمتر کسی پیدا شد که شاخص خود را حق قرار بدهد.

به امید روزی که یاد بگیریم هیچ کس دور از اشتباه نیست.

 

ملت سرخوشی داریم ما ...

تلنگری به سیاست زدگان

مدتی پیش با حضور یکی از نمایندگان مجلس جلسه ای داشتیم. از آنجایی که بابت مصاحبه در هفته آتی ، می خواستم از او وقت بگیرم، بعد از اتمام جلسه همراهش شدم تا به صورت خصوصی با او صحبت کنم.

همراه با هم، از درب مکانی که در آن جلسه بود خارج شدیم. چند دقیقه ای طول کشید تا راننده این آقای نماینده (که عمدا اسمش را نمی برم) بیاید. به ناچار کنار او ایستادم و با او شروع به صحبت کردم. دو نفر دیگر از دوستان هم در کنار ما ایستاده بودند.

از آن طرف پیاده رو، زن و شوهر جوانی که در حال گذر بودند با دیدن ما راه خود را به این طرف خیابان کج کردند. از رفتار آنها معلوم بود که به سمت ما می آیند و به خاطر ما راه خود را کج کرده اند.

با خودم فکر کردم که احتملا با دیدن این آقای نماینده به این طرف خیابان آمده اند، و می خواهند سوالی یا درخواستی بکنند یا شاید مشکلشان را با او در میان بگذارند.

آقا و خانم به ما نزدیک شدند و در کنار ما ایستادند. حدسم دیگر به گمان تبدیل شد. آقای جوان همه ما جوان ها را ول کرد و در کمال خونسردی از آقای نماینده پرسید: "ببخشید پلاک 92 کجاست؟" ؛ انگار این نماینده را نمی شناخت! شاید از آنجایی که سن این آقای نمانیده از همه با بیشتر بود ، فکر می کرد او این اطراف را بهتر از ما می شناسد!

***

غرض از گفتن این داستان، بیان خاطره ای جالب بود و  اینکه به یاد بیاوریم، گاهی اینقدر سیاست زده می شویم که همه چیز را سیاسی می‏بینیم. همان دردی که آقایان به اصطلاح سبز از سال 76 به بعد، دچارش شدند. از آنجا که خودشان غرق در سیاست بودند و همه چیز را سیاسی می دیدند، احساس کردند که همه ایران دغدغه شان آزادی و مردمسالاری دینی و اصلاحاتی است که آنها در فکرشان است؛ غافل از آنکه مردم جامعه دغدغه های مخصوص به خود را دارند.

باید اعتراف کنم که کار ما خبرنگارها تاثیر زیادی رو زندگی مان گذاشته است. بعضی وقت ها یادمان می رود که دوستان و خانواده مان ، آنچنان که ما دغدغه سیاست داریم، نیستند و به دنبال دغدغه های خودشان هستند! به دنبال آن هستند که ببینند منچستر قهرمان میشود یا بارسلونا ...!

این مطلب در پارساپرس

آقای رئیس جمهور! ترسم نرسی به کعبه ...

به بهانه حرفی که رئیس جمهور خطاب به چند خبرنگار گفت

http://dolateslami.persiangig.com/pasokhguyi/1.jpgدولتی که در سال 84 همه از آن حمایت کردیم و با شعار عدالت و خدمت بر سرکار آمده بود و انصافا در این سالها دولت بسیار پرکاری بوده است، ما را نگران کرده است. چند صباحی است که از طرف عده ای از مردم، مدارک بسیاری به دست ما در سایت الف رسیده است که تعجب خود ما را نیز به همراه داشته است.

این مدارک نشان از رانتخواری اطرافیان رئیس جمهوری دارد که ادعای مبارزه با مفاسد اقتصادی دارد. با کمک دوستان خبرنگارما در الف، صحت و سقم این اطلاعات را بررسی کردیم و متاسفانه خیلی از این ادعاها صادق از آب درآمد. با توجه به تصمیم جمعی در بین کارکنان الف، تصمیم گرفتیم تا این اسناد را منتشر کنیم تا فضا برای چنین کارهایی نا امن شود و رئیس جمهور محترم نیز از وضعیت پیش آمده باخبر شوند.

در آدرس های زیر می توانید بعضی از این مدارک را که در سایت الف منتشر کردیم، ببینید:

1-   از سابقه‌سازي در وزارت خارجه تا نفوذ در شرکت هاي نفتي
2-   رانتخواري بزرگ در شركت خصوصی متصل به حلقه قدرت - ثروت
3-   جزییات جدید از امتیازات تعلق گرفته به شرکت سمگا
4-   جزییاتی دیگر از ارتباط 450 میلیارد تومانی
5-   توافق سه نفره برای واگذاری پروژه صدها میلیاردی 
6-   مشایی‌ها؛ ماجراهای آرش و اسفندیار                  
  و ....

غرض از نوشتن این مطلب، اما گفتن این حرف ها نبود. دلیل من برای نوشتن این حرفها واکنش تعجب بر انگیز رئیس جمهور کشورمان بود، رئیس جمهوری که کف آمال حزب الله بود ...

جدا از آنکه بعد از انتشار نوشته ها، زنگ تلفن ها به صدا در آمد تا ما را از ادامه این کار منصرف کنند و موجی از تب و تاب میان متهمان این قضیه آغاز شد تا شاید بتوانند با تخریب  چهره الف  میان کاربران، ما را در مسیر عدالتخواهی متزلزل کنند؛ آقای رئیس جمهور نیز واکنش دور از ذهنی نشان داد.

آقای احمدی نژاد در مراسم معارفه رییس جدید سازمان میراث فرهنگی و گردشگی حرف های جالبی زده اند که به تیتر خبرگزاری ها و سایت ها تبدیل شده است. ایشان گفته اند: "عده‌ای مي‌گويند سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری مجوز ساخت هتل می‌دهد و اين را جرم تلقی می‌كند كه اگر اين اقدام جرم است ما به آن افتخار می‌كنيم." و البته در این سخنان، به طور ضمنی به سایت الف اشاره کرده و ما را عقب افتاده خواند!

اول متعجب شدیم که چرا رئیس جمهوری که سال 84 با شعار عدالتخواهی رای آورده و در سال 88 نیز به طور مشخص در مناظره ها خطاب به کروبی گفت که حاضر است تمام اطرافیانش را بیاورد تا مردم ببینیند که همگی پاکدست هستند، و اطرافیان کروبی را به مباهله دعوت کرد؛ امروز این چنین دارد از حرکت های مشکوکی که در مجموعه تحت امر ایشان اتفاق افتاده ، حمایت می کند.

دوم آنکه، متعجب شدیم؛ رئیس جمهوری که همین چند روز پیش گفته بود خوشبختانه نه سایت می خوانم نه روزنامه، چگونه این موضوع را فهمیده است. می ترسیم که حلقه اطرافیان رئیس جمهور ایشان را در سانسور اطلاعاتی قرار داده باشند و به صورت برنامه ریزی شده به ایشان بعضی اطلاعات را منتقل می کنند و بعضی واقعیت ها را از ایشان دریغ کنند.

سوم آنکه نگران این نوع ادبیات رئیس جمهور در برخورد با قشر خبرنگار هستیم. وقی ایشان به خبرنگاران می گوید "عقب افتاده" (+)، انتظاری از معاون ایشان نیست که بخواهد به خبرنگارها بگوید که شما تربیت خانودگی ندارید! (+) نگرانیم که این ادبیات رئیس جمهور در تمامی کارکنان دولت نهادینه شود.

آقای رئیس جمهور!
من کوچکتر از آن هستم که بخواهم شما را نصیحت کنم اما آقای رئیس جمهور، به عنوان یک شهروند و یک هوادار حق دارم از شما بخواهم که نگاهی به سیر تطور خودتان و دولت از سال 84 تا امروز بکنید.


مرتبط: درباره افتخار جدید احمدی نژاد