۱. خدا رو شکر می‌کنم که از بین مسئولان کابینه اعتدال، فقط و فقط «حسن قاضی‌زاده هاشمی .... » به میان مردم می‌رود و درددل‌هایشان را می‌شنود. فرض کنید قرار بود «بیژن نامدار زنگنه ..... » یا «عباس احمد آخوندی .... » یا «اسحاق جهانگیری کوشایی .... » هم با مردم هم‌کلام شوند. من که شرم دارم حتی به کلماتی که از دهان این افراد بیرون می‌آمد فکر کنم!

۲. اقای وزیر بهداشت که سابقاَ و مکرراَ -و به رسم رئیس دولت- متعدد به دیگران توهین‌های بدی کرده؛ این بار پیرمردی را در حرکتی .... تحقیر کرد. اما صد رحمت به «حسن فریدون روحانی .....»! لااقل رئیس ناکارآمدترین دولت قرن، به منتقدان خودش جهنم حواله می‌داد و بیسواد و بی‌شناسنامه و مغذی از جای خاص نام‌شان را می‌گذاشت. اما از بددهنی «حسن قاضی‌زاده هاشمی .... » نه تنها خود دولتی‌ها در امان نیستند که «پیرمرد دردمند بجستانی» هم طعم گس آن را زیر زبان دارد. قبول ندارید از فرماندار بدره یا مردم نیشابور بپرسید!

۳. نزدیک به ۲ سال دبیر صفحه سلامت روزنامه همشهری بودم. در تمامی این بیست و اندی ماه، فقط و فقط ۱ بار به جلسات وزارت بهداشت با رسانه‌ها رفتم. بقیه را یا نمی‌رفتم یا دعوت نمی‌شدم... فقط و فقط به این دلیل که هم‌راستای با سیاست‌های ضدمردمی «طرح تحول سلامت» روده‌درازی نمی‌کردم و تنها دستاورد(!) دولت حسن روحانی را صدها برابر مخرب‌تر از مسکن مهر می‌دانستم و می‌دانم.

۴. آقای «حسن قاضی‌زاده هاشمی .... » اسفند سال ۹۵ را یادت هست؟ آن روزی که در اتاق شیشه‌ای‌ات در ساختمان وزارت بهداشت مصاحبه کردیم و در جواب سوال‌ها به لکنت افتاده بودی؟! کاش همان وقت که با دُرُشتی «منِ جوانِ منتقد» را فرقانی خطاب کردی، جوابت را دُرُست می‌دادم؛ تا امروز استخوانی در گلوی این مردم نباشی. پیرمرد نانوای بجستانی... ازت معدرت میخام

۵.‌ جای .....های متن بالا، هرچه دلتان خواست بگذارید و مجددا متن را بخوانید.