سخنرانی آقای پناهیان در شب دوم مراسم عزاداری حسینیه امام خمینی (ره)، درباره شخصیت‌های نفوذی و نفوذپذیر، بسیار راهگا بود اما قطعا این روش جای كار بیشتری دارد و آن را باید درباره سینوسی‌های‌ صدر اسلام نیز دسته بندی كرد. پرواضح است كه "حق" و "حقیقت"، تنها یك مسیر است ‌و بسیاری از بزرگان شیعه در صداسلام، كه متاسفانه در معرفت و بصییرت مشكل داشتند، نسبت به راه حق، سینوسی‌شكل حركت كردند؛ یعنی اگرچه عاقبت به‌خیر شدند و نامشان با راه حق پیوند خورد اما در مقاطع مختلف گرفتار افراط و تفریط شدند.

"رفاعه بن شداد بجلی" از زعمای شیعه و معاصر با امام حسین (ع) و امام سجاد (ع) یكی از همین "رفتارسینوسی‌ها"ست. او جزو متدينين عصر خود بود كه دغدغه دين داشت اما بصيرت كافی در درك واقعیت‌ها را نداشت و آرمانگرایی خود را با واقع‌بینی همراه نكرده بود.

رفاعه اگرچه در جمل و صفین دوشادوش حضرت علی (ع) جنگید و با اعتمادی كه امام علی (ع) به وی داشت، حاكم شرع دولت در اهواز شد اما در زمانی كه باید امام حسین را یاری می‌كرد، به امامش نامه نوشت ولی رفتار امام حسين (ع) خود را درست ندانست و از ياری آن خودداری كرد. رفاعه بن شداد آن‌روزها یكی از چهره‌های تاثیرگذار تشیع در كوفه بود و همین مرجعیتی كه داشت باعث شد تا عده زیادی از عوام به فتوای رفاعه از یاری حسین (ع) دست بكشند.

پس از واقعه كربلا، رفاعه كه فهمید چه اشتباهی كرده، از كرده خود پشیمان شد و سعی كرد گذشته را جبران كند؛ اما عدم بصیرت و معرفت به حقیقت باعث شد تا از آن‌طرف بوم بیفتد و بدون تعقل، به میدان خو‌ن‌خواهی از حسین (ع) وارد شود و عده زیادی از خون‌خواهان و توابین را از دم تیغ "سپاه مروانی-یزیدی"، بگذارند.

او در ماجرای قیام مختار هم رفتاری سینوسی داشت. ابتدا به مختار كه با واسطه از سوی امام سجاد(ع) تایید شده بود، شك كرد اما سپس به مختار روی آورد. اما این پایان كارش نبود و درست در همان بزنگاهی كه باید در پازلی كه «رهبر قیام تشیع» چیده بود، بازی می‌كرد، مختار را به تساهل و تسامح با فتنه‌گران زمان متهم كرد و از مختار برید. رفاعه بن شداد دوباره آنچنان از حق دور شد كه در صف مخالفان قیام تشیع قرار گرفت و با قبیله‌اش به مقابله با مختار پرداخت. اما به یك‌باره دوباره تغییر تصمیم داد و در مقابل قاتلین امام حسین (ع)‌ قرار گرفت و شهید شد.

***

غرض آنكه در میان نیروهای انقلابی امروز نیز، امثال رفاعه بن شداد هستند كه میتوان ردپای بی‍‌بصیرتی‌شان را در بزنگاه‌های زیادی دید. "ماجرای تغییر ریاست مجلس هشتم و رأی به لاریجانی"، "تاكید بر آرمانگرایی صرف و طرح مسئله خالص‌سازی در برابر سیاست آرمانگرایی واقع بینانه رهبرانقلاب"، "جا ماندن از رهبری در مواجه با فتنه حلقه انحراف"، "جلو زدن از رهبری در نقد برجام و خائن دانستن كسانی كه رهبری آنها را فرزند انقلاب ناميد" و دست آخر "جدا دانستن مواضع دفتر رهبرانقلاب از شخص ایشان"؛ نمونه‌هایی از حركت سينوسی كسانی‌ است كه شبيه‌ترين فرد به امثال رفاعه بن شداد هستند.

سينوسی‌های امروز نيز جزو متدينين عصر خود هستند و دغدغه دين دارند اما بصيرت كافی در درك واقعیت‌ها را نداشته و آرمانگرایی خود را با واقع‌بینی همراه نكرده‌اند.