کمی از آذربایجان یاد بگیریم!

در روزهای عيد نوروز، فرصتی شد تا علاوه بر بازديد از برخی شهرهای شمال‌غربی كشور، سری هم به منطقه #نخجوان بزنم و از تكه‌گمشده سرزمين مادری كه در عهدنامه‌های تركمانچای و گلستان از ايران جدا شده بازديد كنم. اين سفر؛ نكات جالبی برای من داشت كه حكايت از غفلت ماست.

مسئولان و مديران دولتی عليرغم همه تلاش‌ها، از شگفتی‌ها و جاذبه‌های ایران با این همه پیشینه تاریخی غافل هستند؛ آن‌طرف اما كشورهای همسايه ما مثل همين آذربایجانی‌ها، کلا در کار ساختن تاریخ برای خودشان هستند. همين همسايه شمال‌غربی ما همه كاری برای جذب گردشگر می‌كند؛ از زدن نام نظامی گنجوی به اسم خود تا ثبت #نوروز در یونسکو.

يكی از جالب‌ترين اتفاقاتی كه در اين سفر توجه‌ام را جلب كرد، غار #اصحاب_کهف و مقبره نوح نبی (ع) است كه نسخه اصلی آن در اردن و نجف هست اما بالاخره همين آذری‌ها از روی آن برای خودشان نسخه بدلی ساخته‌اند... آن وقت ما از داشته‌های خودمان هم نمی توانیم محافظت کنیم.

پی‌نوشت: اين عکس از داخل غار [جعلی] اصحاب كهف گرفته شده؛ در یک روز بارانی و البته سرد.

شيعه واقعی

شوخی نیست...

اینکه در کمتر از سی و پنج سال، ۱۰ میلیون نفر از مردم فقير نیجریه را شیعه کنی و در برابر دلارهای نفتی سعودی و قطری بایستی.

شیعه واقعی شیخ ابراهیم زکزاکی است، نه مایی که در تهران نشسته‌ایم و از هزاران فرسنگ دورتر لنگش می‌کنیم.

شیعه واقعی آن مرد پاراچناری است که در پیاده‌روی اربعین می‌گفت خوش به حالتان که اجازه داريد در كشور خودتان نيز عزاداری کنید؛ و  آن مردان و زنان مهمان‌دوست عراقی كه با خلوص نيت از زائران ابوسجاد (ع) پذيرایی می‌كنند...

شيعه واقعی آن شیربچه قطیف است که برای کربلا رفتن باید چند کشور را دور بزند تا مبادا سگ‌ هار آل‌سعود بو نكشد وآن دلاور حوثی و آن مبارز بحرینی است که نفس‌های نجس آل‌یهود را بریده...

شیعه واقعی آن افغانی مدافع حرم است که روبه‌ روی زامبی‌های داعشی‌ ایستاده و  آن رزمندگان لبنانی سرمای القلمون هستند، نه من و تویی که زیر چتر امن جمهوری اسلامی نشسته‌ایم و دلخوشيم كه به قول خودمان جنگ نرم می‌کنیم.