آقای روحانی؛ ما نه حقوقدانيم و نه سرهنگ!

دیروز اولین نشست خبری حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی منتخب ۵۰٫۷ درصدی مردم بصیر ایران اسلامی برگزار شد. به عنوان یک فعال رسانه‌ای دوست داشتم در این نشست حاضر باشم و سؤالات خود را از هفتمین رئیس‌جمهور کشورم بپرسم؛ اما بی مهری‌ها مانع از آن شد که بتوانم رو در رو با رئیس‌جمهور آینده صحبت کنم. از آنجا که تاحدی به ایشان و اطرافیان ایشان حق می‌دهم که سرمست از پیروزی روز جمعه –که حتی خوشبین‌ترین طرفدار آقای روحانی نیز رقم خوردن آن در دور اول را محال می‌دانست- برخی خبرنگاران اصولگرا را حذف کنند؛ تصمیم گرفتم وجیزه‌ای خطاب به ایشان بنویسم تا به سهم خود در تشکیل دولت مدعی تدبیر و امید نقش داشته باشم.

جناب آقای حسن روحانی

سلام علیکم

در ابتدا لازم می‌دانم حماسه‌آفرینی ملت شریف ایران را خدمت رهبر معظم انقلاب و جنابعالی به عنوان منتخب مردم تبریک عرض کنم و انتخاب جنابعالی به عنوان هفتمین رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی ایران را نیز گرامی بدارم؛ باشد که در ظل توجهات حضرت ولیعصر (عج) بتوانید در راستای اعتلای نظام اسلامی با در پیشگیری تدابیری شایسته مثمرثمر باشید.

و اما بعد؛
جناب آقای دکترروحانی.

ببخشید که حرفهایم کمی تلخ می‌نماید اما به نظر این حقیر، گفتن این حرفها -که شهادت می‌دهم از روی دلسوزی برای شما و کشورمان است- قطعاً بهتر از خاموش ماندن است.

این روزهایی که همه سرمست از رقم خوردن حماسه‌ای بزرگ هستند و انگار قرار است اعتدال جای افراط و تفریط‌های ۲۴ سال اخیر را بگیرد، تحرکات ناامید کننده‌ای از سوی برخی افرادی که شما را منتخب خود می‌دانند؛ صورت می‌گیرد. آنهایی که تا همین چند وقت قبل حرف از تقلب در انتخابات ۸۸ می‌زده و رأی ۲۴ میلیونی به محمود احمدی‌نژاد را کودتای نظام برای حذف تفکر اصلاحی می‌دانستند؛ امروز خوشحالند که شما رئیس‌جمهور شده‌اید. اشتباه نشود! اشاره به این واقعیت تلخ، از این باب نیست که ۱۸ میلیون رأیی که در سبد شما ریخته شد و بخشی از حماسه ملت ایران بود را سبک بیانگارم؛ بلکه از این جهت است که هشداری داده باشم دربارهٔ تلاش کسانی که تا دیروز تحریم را پاسخی به مطالبه نظام برای خلق حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی می‌دانستند و امروز می‌خواهند با موج سواری بر افکار عمومی، افراط را جایگزین اعتدالی کنند که شما حرف از آن می‌زنید و ما به حاکمیت آن امید داریم.

جناب حجت‌الاسلام و المسلمین روحانی.

اولین نشست خبری جنابعالی به عنوان رئیس دولت تدبیر و امید در حالی برگزار شد که بسیاری از رسانه‌ها به روند برگزاری این نشست که ناشی از بی‌تدبیری برگزارکنندگان بود، معترض بودند. ما بنا نداریم به این زودی از شما ناامید شویم چرا که طبق آموزه‌های دینی مان به حسن رفتار شما و وعده‌های شما خوشبینیم و به همین جهت دوست داریم همان‌طور که گفتید در دستان شما کلید بینیم نه داسی برای قلع و قمع مخالفان. اما چه بگوییم، وقتی تنها یک روزنامه اصولگرا –آن هم از نوع ورزشی- مجال پشت تریبون قرار گرفتن پیدا می‌کند در حالیکه، رسانه‌ها و خبرنگاران حامی شما، در این نشست هرچه خواستند گفتند و کردند.

همین‌طور که در چند سطر قبل اشاره کردم گلایه‌ای از این رفتار حامیان شما نیست چرا که قطعاً در فضایی احساسی این چنین رفتارهای حذفی رقم می‌خورد؛ اما توقع داریم که در روزهای باقیمانده تا مراسم تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری، به ایندو سؤال من که قطعاً سؤال و دغدغه بخش بزرگی از ملت ایران نیز هست پاسخ دهید:

۱- جنابعالی مبنای رفتار دولت آینده را پرهیز از افراط و لزوم حاکمیت اعتدال و تدبیر عنوان کردید. با این‌حال برخی از هواداران شما در روزهای پس از ۲۴ خرداد و به ویژه در جشن‌های شادمانی خودجوشی که برگزار شد، در فضایی احساسی، شعارهایی در حمایت از برخی افراد متهم در وقوع فتنه ۸۸ سر دادند. با توجه این فضایی که به نظر می‌رسد در میان حامیان شما در حال رشد باشد، جنابعالی برای بازگشت فضای عقل‌گرایی به بدنه جامعه چه برنامه‌ای دارید؟

۲- در دولت دهم شاهد هستیم که آقای احمدی‌نژاد علیرغم تمامی انتقاداتی که می‌شد به هیچ عنوان حاضر به تغییر افراد مسئله‌دار نزدیک به خود نشد و بر روی عهدی که با رحیمی‌ها و مشایی‌ها و ملک‌زاده‌ها و … بسته بود، بیشتر ایستاد تا عهدی که با مردم بسته بود. آیا در دولت شما نیز اگر فردی که مورد علاقه شماست، مورد انتقاد به حق و به جای رسانه‌ها و مردم قرار بگیرد، کماکان در راس امور قرار خواهد گرفت؟

و سخن آخر آنکه: واقعیت آن است که من و همفکران من، علاقه‌ای به رئیس‌جمهور شدن شما نداشتیم اما قطعاً از همان روز که منتخب مردم شدید، شما را رئیس‌جمهور قانونی خود می‌دانیم و بر خود واجب می‌دانیم که به شما کمک کنیم. اما دوست داریم موضع شما را دربارهٔ کسانی که مدعی بودند امکان تقلب در انتخابات هست را بدانیم. به نظر شما چرا کسانی که مدعی بودند نظام اسلامی ۱۱ میلیون تقلب کرده امروز جوابی برای این سؤال ندارند که چرا همین نظام تقلب کرده نتوانست تنها به اندازه ۲۶۱ هزار برگ تقلب کند و نگذارد شمایی که خود را در امتداد آقایان هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی تعریف کرده‌اید، رئیس‌جمهور شوید؟

اگر چه جنابعالی حقوقدانید و سرهنگ نیستید؛ اما امثال من نه حقوقدانیم و نه سرهنگ. روزی که نتیجه به نفع ما نبود نه خانه‌ای آتش گرفت، نه شیشه‌ای شکست و نه آبرویی از نظام رفت؛ نه کسی رنجید و نه کسی به دروغ ادعای تقلب و تجاوز کرد. آری… ما نه حقوقدانیم و نه سرهنگیم. ما فقط سرباز اسلام سیاسی هستیم.

همچنین بخوانید: خسته نباشید اقای رئیس جمهور!

 

چه کسی مسئولیت شکست احتمالی اصولگرایان را می پذیرد؟

شور انتخابات نفس ها را به شماره انداخته و تحلیل ها را متفاوت. هر کس دوست دارد نامزد مورد علاقه اش در انتخابات رأی بیاورد. در این نوشتار سعی کرده ام برخلاف تحلیل های موجود روی دیگری از داستان انتخابات را بررسی کنم تا هشداری باشد برای چهار نامزد اصولگرای حاضر در صحنه:

سکانس اول:

ولایتی، حداد و قالیباف، خبر از ائتلاف خود دادند و گفتند که این کار قرار است مبنایی باشد برای کاهش نامزدهای اصولگرا و از سردرگمی در آوردن بدنه رأی حزب اللهی ها. خیلی از نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری دوست داشتند به این ائتلاف بپیوندند؛ کسانی که در پیدا و پنهان صحبت از ائتلاف آنها با 1+2 شد. با این حال استانداردهای ائتلاف پیشرفت آن قدر بالا بود که هیچ کس نمی توانست به آن نزدیک شود.

سکانس دوم:

نامزدها یک به یک در وزارت کشور ثبت نام کردند. روز آخر که شد؛ همه نگران شدند از اتفاقی که رخ داد؛ هاشمی و مشایی آمدند. آنها که نگران شده بودند؛ نگرانی شان از این بابت نبود که نکند یکی از این دو نفر بتواند رأی مردم را برای خود کند؛ بلکه نگرانی از اعمال و افعالی بود که در سایه حضور این دو نفر می توانست انجام شود و چالش هایی که برای کشور ایجاد می شد. همه برای اجماع اصولگرایان مصمم تر شده بودند و ائتلاف پیشرفت مهم تر از همیشه شده بود.

سکانس سوم:

هاشمی و مشایی تأیید نشدند اما نسخه های برابر اصل آنها در میان 8 نامزد نهایی حضور داشتند. محمدرضا عارف معاون اول محجوب دولت خاتمی و حسن روحانی دبیر پرسروصدای شورای امنیت ملی! یکی آمده بود بگوید من همه اصلاحاتم؛ دیگری هم می گفت من کلا تدبیرم و لاغیر! حرف هایشان و اعمالشان بوی فتنه می داد. وحدت اصولگرایان ضروری تر از هر روز بود اما ناگهان ائتلاف پیشرفت از هدف اصلی اش بازماند! هواداران ولایتی و قالیباف حاضر نشدند درباره کناره گیری دو نفر به نفع نامزد اصلح تصمیم گیری کنند. غلامعلی حداد عادل که در مناظرات نشان داده بود برای حمایت از گفتمان انقلاب اسلامی آمده؛ تنها کسی بود که بر عهد خود ایستاد و به نفع رأی آوردن اصولگرایان کنار رفت.

سکانس چهارم:

عارف با فشار اطرافیان کنار رفت تا صحنه حساس تر از دیروز شود؛ و این یعنی آنکه فتنه و انحرافی که برای زمین زدن جمهوری اسلامی همچون دو لبه یک قیچی عمل می کنند تنها یک نامزد دارد؛ و اصولگرایان هنوز هم در دعواهای خود مشغول هستند...

سکانس پنجم:

علی اکبر ولایتی، 16 سال تجربه وزارت دارد؛ سال ها کار سیاسی کرده و خودش از بانیان وحدت اصولگرایان در مجلس هشتم و نهم و حتی اتئلاف موسوم به 1+2 بوده است. محمدباقر قالیباف هم، همانی است که 84 در انتخابات چهارم شد و در شهرداری نشان داد مدیر خوبی است؛ یادمان نرفته که او هم از وحدت اصولگرایان دم می زد. سعید جلیلی هم که ثبت نامش در انتخابات شوکی بود که به سبب شخصیت حقوقی اش، بازتاب های جهانی را به دنبال داشت و خیلی ها را به ادامه راه امیدوار کرد. با کمی اغماض محسن رضایی هم برای سومین بار پیاپی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده و انکار قصد کنار رفتن ندارد.

هر چهار نفر این عزیزان انسان های ولایتمدار، صالح و مدبری هستند. می فهمند که بازگشت اصلاحات یعنی بازگشت به عقب کشور؛ و این یعنی کاهش شیب پیشرفت اسلامی و تاخیر در گذار از جامعه اسلامی به تمدن اسلامی. می فهمند که تفرقه یعنی شکست...

نمی دانم مشاوران این آقایان چگونه فکر می کنند و نامزد متبوعشان را در کجای مختصات انتخابات می بینند؛ اما می دانم که راهیابی حسن روحانی به دور دوم انتخابات یعنی کلید خوردن دوباره فتنه.

نمی خواهم بدانم که قالیباف، ولایتی، جلیلی و رضایی چقدر خرج انتخابات کردند، چقدر هوادار برای خود جمع کردند و چه دغدغه ها و برنامه هایی دارند و به چه می اندیشند؛ اما سوالم این است که چه کسی مسئولیت شکست احتمالی اصولگرایان را می پذیرد؟

بازگشت به عقب ممنوع!

در تمام سال‌هاي پس‌از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، دشمنان و بدخواهان با استفاده از بازوهاي متعدد داخلي و خارجي خود تلاش كردند در مسير اين قطار، سنگ‌اندازي كنند.

از يك‌سو معارضه فرهنگي خود در برابر فرهنگ ناب برخاسته از اسلام جعفري را آرام آرام از شبيخون به جنگ تمام عيار فرهنگي تبديل كردند و در ديگرسو نهال نوپاي انقلاب ما را از جنگ سخت به جنگ اقتصادي كشاندند. دشمن در تمامي اين سال‌ها در عرصه معارضه سياسي با ما تلاش كرد با دفاع از جريانات متعارض با فرهنگ انقلاب اسلامي، اين نهال نوپا را زمين بزند.

 اما اگر در روزهاي سخت دفاع مقدس جواناني چون حسن باقري، محمدابراهيم همت، مهدي باكري و... سكانداران عرصه حماسه بودند امروز به پشتوانه توجهي كه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران به نخبگان و جوانان داشته؛ توانسته‌ايم پايدار و باثبات در برابر تهديدات نرم و سخت دشمن بايستيم.

با همه تفاسير معتقديم كه ايستادگي ملت ايران در برابر يك دنيا تهديد، ناشي از رهبري هوشمندانه و داهيانه پير سفر كرده‌مان و مرشد امروزمان نيز هست. مردمي كه به پشتوانه علما توانست بر 2500 سال زر و زور و تزوير فائق آيند، در اين سي‌واندي سال فهميده‌اند كه تنها با ياري گرفتن از رهنمودهاي امام خميني (ره) و در امتداد ايشان با بهره‌گيري از منويات رهبر معظم انقلاب مي‌توانند در برابر غرب و شرق بايستند.

شكي نيست كه پس از روي كار آمدن اصولگرايان در جريان انتخابات مجلس هفتم و پس‌از آن در جريانات سلسله‌وار خرداد و تير 84، مسير كلي كشور رو به سوي ديگر گرفت. نسل نوين انقلاب اسلامي با مشاركت بسياري از نسل اول انقلابيون با ارايه تفكري جديد برگرفته از اصول اوليه انقلاب توانستند بر گفتمان‌هاي متعارض با انقلاب اسلامي پيروز شوند و تحولي شگرف را در تاريخ انقلاب اسلامي رقم بزنند.

اگر كه معتقديم انقلاب ما كه انفجار نور در برابر تاريكي‌ها بود، هميشه بر پايه ايستادگي و حماسه‌آفريني استوار بوده؛ پرواضح است كه اگر خواهان ادامه اين راه را پرصلابت و پرشتاب به سوي موفقيت هستيم بايد چشم به حماسه‌آفريني‌هاي دوباره باشيم.

بر همين اساس است كه در اين روزها فعاليت‌هاي انتخاباتي نامزدهاي رياست‌جمهوري كه پر شده از موضع‌گيري‌هايي كه بعدا در صحنه عمل، موتور محركه قطار پرشتاب جمهوري اسلامي به سوي موفقيت خواهد بود، بايد حواسمان جمع باشد به نقاط تاريكي كه مي‌خواهند ما را به عقب بازگردانند. البته چندي پيش اين نكته را در بيانات رهبري نيز شاهد بوديم آنجا كه ايشان از لزوم انتخاب رئيس‌جمهوري با شاخصه‌هاي انقلابي سخن گفته و فرمودند: «آنچه ما براي رئيس‌جمهور آينده نياز داريم، عبارت است از امتيازاتي كه امروز وجود دارد، منهاي ضعف‌هايي كه وجود دارد. اين را همه توجه كنند! ... آن چيزهايي كه امروز براي دولت و براي رئيس‌جمهور نقاط قوّت محسوب مي‌شود، اينها بايد در رئيس‌جمهور بعدي وجود داشته‌ باشد، اينها را بايد در خود تامين كند. آن چيزهايي كه امروز نقاط ضعف شناخته مي‌شود ـ كه ممكن است شما بگوئيد، من بگويم، ديگري بگويد ـ اين نقاط ضعف را بايد از خود دور كند.»

حواسمان باشد برخي نامزدها به انگيزه نقد افراط و تفريط‌هاي احمدي‌نژاد در حوزه سياست خارجي، ما را به سمت دوران خيالي گفت‌وگوي تمدن‌ها و تسليم در برابر غرب نکشانند.

 پرهيز كنيم از كساني كه همچون مقاطع زيادي از اين دولت، رفتار پوپوليستي دارند و مي‌گويند كه در ظرف چند روز مي‌توانند اقتصاد را بهبود ببخشند.

بايد هوشيار باشيم نسبت به كساني كه نظر مردم برايشان مهم نيست و فقط در جلسات مشترك، قيم‌مآبانه گام برمي‌دارند و بعد هم پیمان خود را به راحتی می شکنند.

و اينها تنها نمونه‌هايي است از نقاط تاريكي كه بايد آنها را خوب رصد كنيم و حواسمان باشد؛ چون بازگشت به عقب ممنوع است، هوشياري راه رسيدن به حماسه اقتصادي و حماسه سياسي است.