«اين طرف هر روز دعوا راه می‌انداختند و بيانيه مي‌خواندند و تحصن می‌كردند؛ آن طرف از دانشگاه‌های تقلبی مدرك می‌گرفتند و از امثال شهرام جزايری پول می‌گرفتند» اين روايت، متقن‌ترين روايت از وضعيت مجلس ششم بود. اگر به اينها اضافه كنيد مديران تكنوكرات دولت سازندگی و مديران جنجالی دولت اصلاحات را، ملغمه‌ای مي‌شود كه امروز جلوی نيروهای انقلابي صف‌آرایی كرده‌اند و در سايه دولت اعتدال آرميده‌اند و بعضا نيز با كج‌سليقگی به دولت راه يافته‌اند. خيلي از آنها در 8 سالی كه بر اريكه قدرت نبودند، به فعاليت در عرصه خصوصي اقتصاد مشغول بودند و مترصد فرصتي براي بازگشت.

  دولت اعتدال –به‌زعم خود- قرار بود نگاهی نو حاكم كند،‌ اما به كسانی اعتماد كرد كه ردپايشان را در دولت اصلاحات و دولت سازندگی مي‌توان به وضوح‌ديد كه افرادی همچون بيژن زنگنه، عباس آخوندی، محمدرضا نعمت‌زاده، اكبر تركان، علي ربيعي، محمود حجتي و .... شاخص‌ترين آنها هستند.

نفوذ فساد؛ توجيه فساد!
رسانه‌های اصلاحطلب هرگاه حرف از فساد مي‌شود، انگشت اتهام را به سوی جريان مومن و انقلابي نشانه مي‌رود و با بزرگنمايي بعضي مسائل و تغيير دادن چهره واقعيت، درصدد فشار بر اصولگرايان بر مي‌آيند. آنها نمونه‌هایی همچون پرونده مدرك جعلي علی كردان را در حالي مطرح مي‌كنند كه اصولگرايان خود اولين كسانی بودند كه در برابر اين گناه بزرگ ايستادند. اين نقد از درون و نظارت گفتماني كه در ميان اصولگرايان جاري است باعث شده تا مفسدين اقتصادی و سياسي كم‌كم از دايره نيروهای ارزشی و اصولگرا، خارج شوند. اما در مقابل وضعيت به‌گونه‌ ديگري است! اصلاحطلبان به قول قديمي‌ها هميشه پشت هم هستند؛ حتی اگر كسی از ميانشان فسادی را مرتكب شده باشد! 13 تن از مديران دولتی و نمايندگان وابسته به اصلاحات، پايشان گير "دانشگاهی جعلی به نام هاوایی" است و مدركی جعلی از آنجا گرفته‌اند اما دولت اصلاحات همه را لاپوشاني كرد.. تعداد زيادی‌شان رشوه‌گير شهرام جزايري و امثالهم بودند. تا دلتان بخواهد مديرانی تكنونكرات تربيت كردند كه از دل آنها "غلامحسين كرباسچی‌ها" و "محمدرضا رحيمي‌ها" و ... بيرون زد. ده‌ها پرونده همجون كرسنت، استات اويل و ... برای نظام ساختند و هزينه تراشيدند. آقازادگی و اقازاده‌پروری را به حد اعلا رساندند؛ آن‌چنان كه هنوز جرأت نمی‌كنيم از "م.ه.ر" و خواهرش "ف.ه.ر" كه اولي چندسالی برای نوش جان كردن آب خنك به گوشه زندان رفته و دومی نيز بعد از همان ساندويچ‌خوري چندصباحي مهمان زندان بود، حرف بزنيم؛ اما باز هم تا بحث فساد مي‌شود، اصلاحطلبان خود را مبرّی و پاك مي‌دانند!

مقايسه عملكرد مجالس ششم تا نهم
واقعيت آن است كه با درنظر گرفتن كارنامه مجالس ششم، هفتم، هشتم و نهم، اينگونه استنباط مي‌كنيم كه هر گاه مردم در بزنگاه انتخابات، فارغ از سياست‌بازي‌ها رأی دادند، مجلسي در تراز جمهوري اسلامي و نزديك به گفتمان انقلاب اسلامي تشكيل شده است.

اين ادعا تنها در مقام حرف نيست و با شاخص‌های رهبرانقلاب نيز كاملا هم‌خوانی دارد. مجلس هفتم، به تعبير رهبرانقلاب نهالي بود كه از دل سنگلاخ (مجلس ششم) بيرون آمد، آن‌گونه كه در اخرين ديدار نمياندگان مجلس هفتم با رهبرانقلاب، ايشان درباره عملكرد اين مجلس كه مديريت آن بر عهده دكتر حدادعادل بود، خطاب به نمايندگان فرمودند: «خطوط اساسى و خوبى هم - حقاً و انصافاً - تعقيب شد؛ نه دوستان شما  و نه دشمنان شما نمى‌توانند منكر آنها بشوند.» مجلس هشتم نيز تا حدي توانست  معيارهای گفتمان انقلاب را پيش ببرد و در آخرين ديدار با رهبرانقلاب مواضعی كه در برابر فتنه‌گران و دشمنان گرفته بود مورد توجه معظم‌له قرار گرفت.با تمامي انتقادات كه به عملكرد مجلس نهم مي‌شود وارد كرد، همگام مذاكرات پرفشار هسته‌ای مجلس، نمايندگان نقش خوبی در ميان ميدان بازي كرد و با تشكيل كميسيون برجام بر مذاكرات هسته‌ای توانستند نظارت قابل توجهی بر توافق هسته‌ای داشته باشند. هرچند كه حاصل همه اين دغدغه‌ها توسط مديريت ملس در جلسه موسوم به "برجام در 20 دقيقه" برباد رفت اما شايسته تقدير رهبرانقلاب نيز شد.

رهبرانقلاب اخيرا مقايسه  جالبي ميان عملكرد اين مجلس با مجلس ششم كرده و فرمودند: «مجلس کنونی در مسائل بین‌المللی مواضع خوبی می‌گیرد. این کجا و اینکه مجلسی در مقابل دشمنان بین‌المللی حرف آن‌ها را بزند؛ مجلسی که در قضیه‌ی هسته‌ای و... حرف دشمن را تکرار کند، مجلسی مستقل، آزاد، شجاع؛ همان‌جوری که مردم شعار می‌دهند آن‌جا شعار بدهد و همان‌طور که مردم می‌خواهند، موضع‌گیری کند»